چشم امید به گسترش پایههای مالیاتی
بررسی لایحه بودجه سال 1398 در مجلس شورای اسلامی دنبال میشود و هر روزه مباحث زیادی حول آن شنیده میشود. از سال گذشته ناگهان مباحث بودجهای، به بحثهای جدی در فضای مجازی دامن زد و بخشی از مردم به بررسی چند و چون آن پرداختند و این اتفاق تا حدودی برای لایحه بودجه سال آینده هم افتاده است. این میان اقدام امریکا به تحریم ایران و تمرکز آن بر درآمدهای نفتی چالشهای بودجهای را افزایش داده است. عدم وجود توازن کافی میان درآمد و مصارف دولت یکی از نکاتی است که برخی به عنوان اشکال در تمام چند دهه اخیر بودجه نویسی در کشور مطرح میکنند و این مساله برای سال آینده حساستر هم شده است. در این رابطه «تعادل» سراغ سیاوش غیبیپور، کارشناس امور مالیاتی رفته تا در رابطه با این بخش از لایحه با وی گفتوگو کند.
او ضمن تایید عملکرد دولت در لایحه 98، اعمال تغییرات و اصلاحات گسترده را تدریجی دانسته و هر راهحلی که مدعی باشد به سرعت درآمد مالیاتی را افزایش دهد مردود میداند.
لایحه بودجه 98 در حالی به مجلس ارایه شد که انتظار تغییرات چشمگیری در آن وجود داشت. در بخش درآمدهای مالیاتی روندی که بودجه در پیش گرفته چگونه است؟
در سیستم جاری ایران، مالیات سه سرفصل مهم دارد که عبارتند از مالیات بر ثروت و دارایی، بر درآمد و مالیات بر ارزش افزوده. از سوی دیگر به شکل علمی ثابت شده که مالیات رابطه مستقیم و تنگاتنگی با مجموعه درآمد در یک کشور دارد. یعنی با رشد درآمد، درآمدهای مالیاتی هم علیالعموم رشد میکنند و با کاهش درآمد و رکود این بخش از درآمدها نیز کم میشود. همانطور که در ابتدای صحبتم گفتم، سه سرفصل مهم مالیاتی در کشور وجود دارد که هر سه آنها رابطه مستقیم و تنگاتنگی با رونق و رکود اقتصادی دارد و مثلا وقتی رونق در بخش مسکن افزایش مییابد، درآمدهای مالیاتی از این محل نیز افزایش مییابد.
همانطور که لایحه بودجه 1398 نیز دیده میشود، رشد درآمدهای مالیاتی نسبت به نرخ رشد تورم، چندان محسوس نیست که البته سوگیری دولت در شرایط فعلی را نشان میدهد؛ زیرا مشخص است امسال و سال آینده رشد اقتصادی کشور بسیار محدود و نزدیک به صفر خواهد بود و به همین دلیل درآمدها افزایش نخواهند داشت. با کاهش آهنگ رشد اقتصادی، درآمدهای مالیاتی نیز به شکل محسوسی رشد نمیکنند.
درواقع وقتی اقتصاد کشور و برخی از بخشها به ویژه دچار رکود تورمی میشود که شده، مشکل درآمد در اقتصاد ایران به وجود آمده و افزایش شدید درآمدهای مالیاتی تاثیر بیشتری بر افزایش عمق رکود خواهد داشت. حال اگر مجلس یا دولت ناگهان تصمیم بگیرند درآمدهای مالیاتی را شدیدا افزایش دهند، یک مدل خاص از فرار مالیاتی به وجود میآید؛ به بیان دیگر چنانچه ضریب مالیاتی بیش از توان تولیدکننده و مصرفکننده در یک اقتصاد افزایش یابد، دیگر کار و فعالیت تعطیل میشود زیرا برخی از واحدها هم که اکنون به شکل کجدار و مریز تولید میکنند دیگر دلیلی برای ادامه تولید خود نمیبینند.
پس دولت چگونه میتواند در یک سال سخت که باید سیاستهای انبساطی را برای خروج از رکود هم مدنظر داشته باشد، از پس هزینههای خود برآید؟
بهطور کلی در چنین شرایطی دولتها اقدام به انتشار اوراق بدهی میکنند و سعی میکنند از این طریق تا حدودی کاستیهای خود را جبران کنند. همچنین اتکا به درآمدهای نفتی نیز در تمام سالهای گذشته در کشور وجود داشته اما نفت یک تقاضا و مساله جهانی است و همواره در تحریمها به عنوان اولین بخش برای ایجاد فشار استفاده میشود. در رابطه با درآمدهای مالیاتی هم همانطوری که گفتم تاکید جدی بر افزایش درآمد ملی وجود دارد و درنتیجه میتوان گفت از این سه محل چندان نمیتوان امیدوار به رفع مشکلات و هزینهها داشت.
با این همه در مقابل یک راهحل دیگر نیز وجود دارد؛ وقتی دخل و خرج با هم نمیخواند، از یکسو میتوان درآمدها را در حد توان افزایش داد و از سوی دیگر هم میتوان با صرفهجویی و کاهش هزینهها تا حدودی تبعات این عدم توازن را برطرف کرد. به همین دلیل دولت باید بر این مساله هم تمرکز داشته باشد و با اصلاح ساز و کار در جاهایی که امکان پذیر است و کاهش هزینهها در بخشهای مختلف تا حد زیادی از میزان کسری بودجه بکاهد.
عملکرد دولت را در بحث درآمدهای مالیاتی در لایحه بودجه سال آینده مجموعا مثبت میدانید؟
درواقع دولت چارهای نداشت جز آنکه خیلی مالیاتها را افزایش ندهد و به همین دلیل من فکر میکنم جهتگیری کلی قوه مجریه صحیح است. به هر روی اکنون در ایران مشاغل جزء بهشدت آسیب پذیر شدند و بطور کلی حرکت مردم از خرید از واحدهای جزء در حال تغییر به سمت خرید از فروشگاههای بزرگ است. به همین دلیل اکنون تعداد این واحدها در کشور رو به افزایش و تعداد واحدهای خرد رو به کاهش است، امیدوارم در بخش درآمدهای مالیاتی دولت به این نکته توجه کند و بیشتر بار مالیاتی خود را بر دوش این فروشگاههای بزرگ بگذارد و واحدهای کوچک را بیش از پیش دچار مشکل نکند.
اصلاحاتی هم در چند بخش وجود دارد که میتواند در آینده برای اقتصاد کشور نوید بخش باشد. از جمله اینکه الزام فروشگاهها به استفاده از صندوق مکانیزه فروش یا پزشکان به نصب دستگاه پوز میتواند در سال آینده درآمد مالیاتی را بیش از امسال تضمین کند و مالیات از افراد و بخشهای بیشتری گرفته شود.
به باور برخی از منتقدان دولت باید در شرایطی که درآمدهای نفتی با بحران مواجه خواهد شد و تحریم فشار را بر اقتصاد افزایش میدهد، اصلاحات گستردهتری را انجام میداد و جلوی فرارهای مالیاتی را میگرفت، در این رابطه شما چه نظری دارد؟
این گفته کاملا درستی است که باید بسترهای مالیاتی در کشور گستردهتر باشد و با بخشهای زیر زمینی اقتصاد مقابله شود و راههایی یافت که هر کس فعالیت اقتصادی دارد، مالیات بدهد. با این همه نمیتوان توقع اتفاقاتی بزرگ در زمانهای کوتاه داشت. بطور کلی هیچ رشد شدیدی در کسب درآمدهای مالیاتی به وجود نخواهد آمد و تحولات این بخش به تدریج حاصل میشود. به همین دلیل دولت حتی اگر بخواهد هم نمیتواند در زمانی اندک و بدون گسترش ساز و کار نظارتی خودش ناگهان درآمدهای خود را بالا ببرد. چرا که اگر این امکان را داشت از ابتدا درآمدهای خود را
بالاتر میبرد.
برای افزایش پایههای مالیاتی باید ابتدا افراد و مشاغل شناسایی شوند و سپس روند مالیاتگیری آغاز شود. فقدان بانک اطلاعاتی کافی در ایران واقعی و عامل اصلی نبود چنین تحولی در کشور است و یک شبه این اتفاق و این روند تغییر نخواهد کرد. به همین دلیل من این نقد را منصفانه نمیدانم و فکر میکنم باید واقع بینانه دولت را به سمت اصلاحات تدریجی اما مستمر سوق داد و کارهایی که امکان عملیاتی شدن دارند را مطرح کرد.
درنتیجه میتوان گفت شما افزایش درآمدهای مالیاتی را در شرایط فعلی چندان عملی نمیدانید؟
به یک تعبیری بله چون برای افزایش درآمدهای مالیاتی دو راه بیشتر وجود ندارد؛ یا باید از مودیان فعلی مالیات بیشتری گرفت که این کار به تشدید رکود و متعاقب آن تعطیلی تعداد واحدهای بیشتری میشود که نتیجه آن هم در نهایت به زیان کل اقتصاد کشور خواهد بود.
در مقابل بحث افزایش پایه مالیاتی در کشور وجود دارد که البته بحثی کاملا درست است و باید تمهیدات لازم برای آن چیده و اندیشه شود. اما نباید تصور کرد که دولت میتواند به راحتی چنین کاری را انجام دهد، اگر انجام این کار آسان بود تاکنون بارها از چنین حربهای بهره میجست. برای افزایش پایه مالیاتی نیازمند یک حرکت جامع و سراسری هستیم که از قضا باید از سوی تمام ارکان نظام همراهی وجود داشته باشد. در ساز و کار طرح جامع مالیاتی کشور البته این بحث دیده شده ولی طبعا تا عملیاتی شدن آن فاصله وجود دارد.
به این اعتبار من از افزایش درآمدهای مالیاتی از طریق گسترش پایههای مالیاتی موافقم اما نه برای سال آینده چرا که این اقدام نیازمند تلاشی چند ساله برای رفع مشکلات موجود است.
در رابطه با فرار مالیاتی، اصلاحاتی صورت گرفته که مسوولان امر چندبار به آنها پرداختهاند، به نظرتان این اصلاحات کافی بوده است؟
قبل از پاسخ به این سوال فکر میکنم باید توضیح دهم که فرار مالیاتی در ایران خوب جا نیافتاده است؛ زیرا هر جایی که از نظر مالیاتی شناسایی نشده را فرار مالیاتی اطلاق میکنند که اصلا درست نیست. بخش زیادی از افرادی که در ایران مالیات نمیدهند با هیچ مشکل قانونی مواجه نیستند و اساسا کسی از آنها نخواسته که مالیات بدهند و آنها هم خیلی عادی زندگی خود را انجام میدهند.
درواقع این افراد فرار نکردند و زندگی خود را انجام میدهند حال آنکه فرار مالیاتی اقداماتی غیرقانونی و آگاهانه برای نپرداختن مالیاتهاست که البته در ایران هم وجود دارد و بخشی از مودیان هیچگاه رقم واقعی مالیات را نمیپردازند اما آنها بخشی کوچک از کسانی هستند که به عنوان فرار مالیاتی در ایران میشناسیم.در این رابطه هم من فکر میکنم مساله را باید تدریجی حل کرد و با تکمیل زیر ساختهای لازم و حرکتی پیوسته به تدریج از میزان این افراد کاست. البته اصلاحات صورت گرفته گامی مشخص رو به جلو هستند اما حتما تاکنون ناکافی بودند که تا این اندازه انتقاد به عملکردشان وجود دارد و تعداد زیادی از افراد هیچ مالیاتی نمیپردازند.
میزان فرار مالیاتی در کشور چقدر است؟
در رابطه با تولید ناخالص داخلی ایران گفته میشود ظرفیتی به مراتب بیش از این دارد و از ظرفیتهای موجود به درستی بهره گرفته نمیشود. در این رابطه میگویند تنها 60 درصد از اقتصاد کشور مالیات خود را میپردازد و 40 درصد دیگر مالیات نمیدهند. البته همانطور که گفتم تمام این
40 درصد افرادی نیستند که کار غیرقانونی انجام دهند و اغلب آنها بهطور کلی مشمول پرداخت مالیات نیستند یا از طرف نهادهای مرتبط مورد شناسایی قرار نگرفتند و به همین دلیل مالیات ندادند.
بهطور کلی لایحه بودجه سال 98 را چگونه لایحهای میدانید و فکر میکنید از آن چه انتظاری میتوان داشت؟
لایحه بودجه سال آینده چندان با قانون بودجه امسال متفاوت نیست و درواقع ادامه قانون سال 1397 است. البته به نظر میرسد در بخش بودجه عمرانی همچنان محدودیتها رو به افزایش باشد ولی در دیگر بخشها شرایط اقتصادی کشور مانند امسال خواهد بود و چندان تغییرات مثبت یا شگرفی را مشاهده نمیکنیم.
تحول در یک اقتصاد نیازمند رشد واقعی در همه سطوح است. ما دو سطح درآمد داریم، یکی درآمد اسمی و یکی درآمد واقعی، در شرایطی که اقتصاد نرخ تورم بالایی دارد و مثلا نرخ آن 25 درصد است، افزایش همین مقدار بر دستمزد عملا موجب افزایش واقعی درآمد نمیشود ولی به هر حال چارهای جز این نیز وجود ندارد و دولت هم باید هر طور شده تا حدودی مشکلات معیشتی را ترمیم کند. درنتیجه به نظر من شرایط تغییرات محسوسی نخواهد داشت و کشتی اقتصاد کشور با همین سرعت، شدت و قدرت حرکت خواهد کرد. البته نباید از این لایحه بودجه انتظار رشد یا ایجاد شغل هم داشت چرا که به هر حال کاهش درآمدهای دولت این امکان را نخواهد داد.