عملکرد اروپا مزایای ایران از برجام را کاهش داد
عملکرد اروپاییها در قبال تعهدات برجامی سبب شده تا مزایای ایران از توافق هستهای به حداقل ممکن کاهش یابد. به گزارش ایرنا، تحرک پردامنه و مستمر چهرههایی چون سولانا، اشتون و به ویژه موگرینی به عنوان مسوولان سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پرونده اختلافات هستهای ایران با قدرتهای هستهای به ویژه امریکا نشان داد که اروپاییها یک بازیگری موثر و تعیینکننده را دنبال میکنند. سابقه مذاکرات پیشین ایران و اروپا که نقطه اوج آن بیانیه سعدآباد بود و چندی بعد در بروکسل و پاریس ادامه یافت، به دلیل کارشکنیهای دولت جمهوریخواه امریکا و اختلاف نظر بوش با تروییکای اروپایی شامل انگلیس، فرانسه و آلمان به تجربهای ناموفق در زمینه توافقات هستهای ایران و اروپا انجامید. پس از ارجاع پرونده هستهای ایران از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل و آغاز روند صدور قطعنامههای این شورا، دور تازهای از مذاکرات آغاز شد که تا فرجام توافق هستهای در سال 2015 بیش از یک دهه به طول انجامید. در کشاکش این مذاکرات، نزدیکی مواضع و دیدگاههای اروپا با دولت دموکرات اوباما در واشنگتن سبب شد تا سه کشور اروپایی حاضر در گروه 1+5 با اعتماد به نفس و امیدواری بیشتری به ثمربخشی گفتوگوهای هستهای چشم بدوزند.
با تغییر جهت این گفتوگوها به سمت توافق و نزدیک شدن به مراحل نهایی، این تمایل نزد طرفهای اروپایی آشکار شد که قصد دارند با انداختن عکس یادگاری با برجام، در نقطه کانونی قرار گیرند و بخش اعظم این موفقیت دیپلماتیک بینالمللی را به نام خود ثبت کنند. در ادامه مذاکرات هستهای که در شهرهایی چون لوزان و وین دنبال شد، اروپا ابتکاراتی چون تغییر نام مذاکرات 1+5 به 3+3 را به کار بست تا نقش و وزن تروییکا را در کفهای هم وزن و حتی سنگینتر از امریکا، روسیه و چین قرار دهد. با اجرایی شدن برجام در اوایل سال 2016 و حتی پیش از آن، مقامات سیاسی و هیاتهای اقتصادی کشورهای اروپایی سعی کردند تا گوی سبقت را از رقبای بینالمللی و حتی دیگر اروپاییها ربوده و فرصتهای همکاری و گسترش مناسبات با ایرانِ پسابرجام را یک به یک به دست آورند. به عنوان مثال فرانسویهایی که در پی تحریمها به سرعت از صنعت خودروسازی ایران پا پس کشیدند، به سرعت اقدام به بازگشت کرده و شرکتهایی چون «پژو» و «رنو» تلاش کردند جایگاه قبلی خود را در صنایع و بازار خودرو کشورمان بازیابند. در ادامه، شرکت نفتی «توتال» با شرکای چینی و ایرانی خود توافق کرد تا با سهم بیش از 50 درصدی هدایت طرح توسعه پارس جنوبی را به دست گیرد. همچنین مقرر شد ایرباسهای اروپایی با شرایط مورد نظر ایران وارد خطوط هوایی کشورمان شود. اعلام ترامپ در خصوص خروج از برجام رخدادی بود که این روند را معکوس ساخت. فرانسویها و بسیاری از شرکتهای اروپایی به همان سرعت که آمده بودند، بازگشتند. دولتمردان اروپایی هر چند پیش از عملی شدن تصمیم ترامپ تلاشهای دیپلماتیکی را به کار بستند تا وی را منصرف سازند و همچنان سرسختانه از برجام دفاع میکنند اما به این توجیه که منافع شرکتهای خصوصی کوچک و بزرگ اروپایی الزاما با توصیههای سیاسی دولتها مطابق نیست از تعهدات مربوط به توافق هستهای شانه خالی کردهاند. عمدهترین اقدام اروپاییها در فاصله زمانی بیش از سه ماه از وضع دومین دور از تحریمهای گسترده امریکا، راهاندازی ابزار حمایت از مبادلات تجاری موسوم به «اینستکس» بوده است که همچنان ابهامات زیادی در مورد پیوستن سایر شرکای تجاری ایران به آن وجود دارد، در مراحل نخست محدود به اقلام غذایی و دارویی است و از آن مهمتر هنوز روی ریل نیافتاده است. اهمال اروپاییها در زمینه اجرای تعهدات برجامی در شرایطی است که برخی دولتهای اتحادیه به ویژه فرانسویها در زمینه اتهام زنی واشنگتن مبنی بر تهدیدآمیز بودن فعالیتهای مشروع موشکی ایران با دولت ترامپ همداستان شدهاند. علاوه بر این، طی ماههای گذشته پروندههایی بر پایه ادعای اقدامات ضدامنیتی افراد و گروههای وابسته به ایران در کشورهای اروپایی چون فرانسه و هلند گشوده شد تا خوراک ایران ستیزی رسانههای غربی و به ویژه صهیونیستی را فراهم آورد. از دید برخی ناظران، همراهی کشورهای اروپایی با دولت ترامپ به ویژه در موضوع فعالیتهای موشکی جمهوری اسلامی ایران به منظور ایجاد توازن در مناسبات با تهران و واشنگتن صورت میگیرد. به عبارتی دیگر اروپا با وجود تکاپوی برجامی پیشین و تلاش برای استفاده از مزایای آن از جمله کسب پرستیژ دیپلماتیک، منافع اقتصادی و ... به شکلی نسیه، اهمال کارانه و حداقلی فرایند اجرای تعهدات برجامی یعنی خنثیسازی تحریمهای امریکا را پیش میبرد و به موضعگیریهای کم هزینه سیاسی اکتفا میکند تا ایران را به تداوم حضور در برجام مجاب سازد. از سوی دیگر اروپا تا حد امکان به دنبال نشان دادن همراهی و همگرایی با امریکا است تا از تبعات تصمیمات ناهنجار ترامپ در امان ماند.
اروپا در مجموع بر سر دوراهی گریزناپذیری قرار گرفته است که یک راه آن پایان رویای استقلال و قطبیت اروپا در عرصه بینالمللی است. راه دوم اما دوری از انفعال و تردید و پرداختن هزینههای توقف یکجانبه گرایی امریکا است. این در حالی است که به نظر میرسد اروپاییها بیشتر ترجیح میدهند محافظهکارانه سیاست یکی به نعل و یکی به میخ را در اختلافات خود با واشنگتن پیش برند.
این نگاه محافظهکارانه سبب شده تا رهبر انقلاب در تازهترین بیانات خود از خدعه اروپاییها سخن گفته و در مورد آن هشدار دهند.
پیامد این رویکرد اروپا سبب شده تا ویژگی محافظهکاری خود را به شکل ریاکاری و عافیت طلبی نشان داده و تردیدهایی جدی را درباره قابل اتکا بودن شرکای اروپایی برای بسیاری از کشورهای نظام بینالملل به وجود آورد.