مهم‌ترین چالش‌های تغذیه درجهان و چرایی آنها

۱۳۹۸/۰۲/۰۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۳۰۳۸
مهم‌ترین چالش‌های تغذیه درجهان و چرایی آنها

در این مقاله به‌طور خلاصه به چالش‌های تغذیه‌ای امروز جهان و استراتژی‌های کلی اتخاذ شده در سطح جهانی برای مقابله با این چالش‌ها خواهیم پرداخت و در ادامه با مروری بر استراتژی‌های فائو در این زمینه، به آمارهای سازمان بهداشت جهانی برای بررسی جایگاه کشورمان ایران در راه رسیدن به این اهداف در میان سایر کشورهای جهان می‌پردازیم و نقدی بر سیاست‌های تغذیه‌ای ایران در جهت رسیدن به اهداف جهانی تغذیه خواهیم داشت.

  مقدمه

سوءتغذیه در تمام اشکال آن یک چالش جهانی است که مانع توسعه جوامع شده و پیامدهای انسانی جبران‌ناپذیری دارد. دهه ای که سازمان ملل از آن با عنوان «دهه اقدام تغذیه‌ای» و رسیدن به اهداف توسعه پایدار نام برده است، یک انگیزه جهانی و ملی برای پرداختن به سوءتغذیه و پیشرفت سریع جهت کاهش بار جهانی تمام اشکال آن است.

گزارش‌های فائو حاکی از آن است که میزان گرسنگی در سطح جهان پس از یک دوره کاهش، بار دیگر رو به افزایش گذاشته است. بار سوءتغذیه در سراسر جهان به طرز غیر‌قابل قبولی بالاست و پیشرفت در جهت کاهش آن بسیار کند است. سوءتغذیه یک مشکل بسیار پرهزینه برای جوامع و دولت‌هاست. هزینه‌های مرتبط با چاقی به تنهایی شامل 2 تریلیون دلار در سال است که معادل 2.8 درصد از درآمد سرانه افراد جهان است. پیش بینی شده از سال 2011 تا 2025 بار اقتصادی بیماری‌های غیرواگیر به‌ویژه در ارتباط با بیماری‌های قلبی-عروقی تا 7 تریلیون دلار نیز خواهد رسید که این واقعیت به معنای یک بار اقتصادی هولناک است.

استراتژی‌های جهانی در جهت خاتمه دادن به تمامی اشکال سوءتغذیه، از جمله گامهای موثر در زمینه هزینه-اثربخشی است بطوریکه هر یک دلار هزینه در این مورد, 16 دلار صرفه جویی در سرمایه‌ها را به دنبال دارد.  در مقاله‌ای که پیش روست، بطور خلاصه به چالش‌های تغذیه‌ای امروز جهان و استراتژی‌های کلی اتخاذ شده در سطح جهانی برای مقابله با این چالشها خواهیم پرداخت و در ادامه با مروری بر استراتژی‌های فائو در این زمینه، به آمارهای سازمان بهداشت جهانی برای بررسی جایگاه کشورمان ایران در راه رسیدن به این اهداف در میان سایر کشورهای جهان می‌پردازیم و نقدی بر سیاست‌های تغذیه‌ای ایران در جهت رسیدن به اهداف جهانی تغذیه خواهیم داشت.

  الف) چالش‌های تغذیه‌ای حال حاضر و پیش روی جهان ما

طبق گزارش جهانی تغذیه در سال 2018 مهم‌ترین چالش‌های تغذیه‌ای حال حاضر و پیش روی جهان ما که عمده آن در‌بر‌گیرنده اشکال مختلف سوءتغذیه است، به شرح زیر است:

سوءتغذیه و ارتباط آن با علل مرگ و ناتوانی

سوءتغذیه کودکان

چاقی و اضافه وزن بزرگسالان

سوءتغذیه ویتامین و مواد معدنی (شامل آنمی فقر آهن, کمبود ویتامین آ, کمبود ید)

تغذیه نوزادان و کودکان زیر 5 سال

سوءتغذیه (در مفهوم کم غذایی یا undernourishment )

برای اینکه دریابیم چرا جهان امروز به این موارد به عنوان چالش‌های اصلی تغذیه پرداخته است، باید نگاهی به وضعیت فعلی تغذیه و گرسنگی در جهان بیندازیم. گرسنگی در دهه‌های اخیر، در جهان کاهش داشته است اما از سال 2016 تعداد افرادی که گرفتار سوءتغذیه (در مفهوم کم غذایی یا undernourishment) بودند در جهان افزایش یافته است. به ویژه آمار کوتاه قدی در کودکان زیر 5 سال در جهان نگران‌کننده است (151 میلیون کودک) چرا که این موضوع از جمله پیامدهای برگشت‌ناپذیر تغذیه ناکافی و درگیری مکرر با بیماری‌هاست. همه میدانیم که سوءتغذیه و بیماری‌های عفونی دو بخش از یک چرخه معیوبند که در آن سوءتغذیه منجر به استعداد ابتلا به بیماری‌های عفونی و ابتلا به بیماری‌های عفونی منجر به افزایش شانس سوءتغذیه در بیمار می‌شود. داده‌های اخیر نشان می‌دهد که کوتاه قدی در کودکان رو به کاهش است ولی این کاهش به اندازه کافی سریع نیست.

توجه به این امر بسیار حیاتی است چرا که کوتاه قدی در سنین کمتر از 2 سال می‌تواند منجر به پیامدهای شناختی و ذهنی و در نتیجه مشکل یادگیری و آموزش در سال‌های آتی زندگی شود. همچنین کودکان کوتاه قد در معرض خطر پیشرفت چاقی و بیماری‌های غیرواگیر در سال‌های بعدی زندگی هستند. بیش از 2 میلیارد نفر در سراسر جهان تحت تاثیر کمبود ویتامین و مواد معدنی هستند. این کمبودها اصطلاحا «گرسنگی پنهان» نامیده می‌شوند چرا که در این شرایط افراد به ظاهر سالم بنظر میرسند و بطور آگاهانه گرسنگی ندارند ولی پیامدهای این اتفاق بسیار متاثر‌کننده است. به عنوان مثال آنمی بیش از 613 میلیون زن را در سن باروری در سراسر جهان گرفتار کرده و بطور معناداری در ارتباط با مرگ مادران باردار است.

در میان علل متنوع آنمی, تخمین زده می‌شود که نیمی از موارد ابتلا به دلیل کمبودهای تغذیه‌ای آهن، B12 یا فولات است. آنمی مادر خطر تولد نوزاد مرده، مرگ مادر و نوزاد، مرگ و میر اوایل کودکی، وزن کم تولد و رشد ضعیف کودکان را به دنبال دارد. همچنین منجر به نقص عملکرد فیزیکی در بزرگسالان می‌شود.

در سراسر جهان نزدیک به 2 میلیارد بزرگسال دچار اضافه وزن وجود دارد که 172 میلیون نفر از آنها چاق هستند. چاقی در تمام نقاط جهان در حال افزایش است. در برخی نواحی همچون افریقا این موضوع با سرعت بیشتری در حال رشد است. این تنها در مورد بزرگسالان صدق نمی‌کند. 38 میلیون کودک زیر 5 سال در سال 2017 در سراسر جهان مبتلا به چاقی بودند. این آمار را با رقم 8 میلیون کودک در سال 2000 مقایسه کنید! اضافه وزن و چاقی عوامل خطر بسیاری از بیماری‌های غیرواگیر همچون بیماری قلبی, سکته، دیابت نوع 2 و برخی سرطانهاست که این بیماری‌ها از نظر هزینه برای سیستم‌های بهداشتی جوامع بسیار گران تمام می‌شوند. لذا این مشکلات تغذیه‌ای عامل توجه و نگرانی جهانی را فراهم کرده‌اند.

جهان به دنبال یک اقدام فوری و افزایش ظرفیت تغذیه توسط کشورها و هم‌پیمانان آنها در همراهی با تعهدات بین‌المللی ایجاد شده در دومین کنفرانس بین‌المللی تغذیه 2014، دهه اقدام تغذیه‌ای سازمان ملل (2016-2025) و دستورالعمل توسعه پایدار 2030 است.

  ب) سیاست‌های کلی سازمان جهانی بهداشت در مقابله با چالش‌های تغذیه‌ای

اقدامات در جهت ارتقا و گسترش مداخلاتی که اولویت‌های موثر در تغذیه هستند باید شامل سرمایه‌گذاری‌های اختصاصی و حساس به تغذیه در سطح سیاست‌گذاری و سیستم بهداشتی و جامعه باشد و از طریق راهکارهای بین بخشی برای رسیدن به این اهداف انجام شود. اقدامات سیاست بنیادین باید در جهت رسیدن به تمام این 6 چالش جهانی تغذیه انجام شود. لیست کلی اقدامات و استراتژیهای پیشنهادی از طرف WHO به شرح زیر است:

تنظیم اهداف کشوری شامل کاهش سالانه و مطلوب میزان آمارهای مربوط به اختلالات یاد شده در اهداف سازمان بهداشت جهانی

ارزیابی منابع در دسترس برای حصول پیشرفت به سمت اهداف تعیین شده که شامل:

ایجاد یک طرح مناسب در جهت به حرکت درآوردن منابع ضروری (جلب حمایت مالی)

هدایت منابع به سمت مشکلات تغذیه‌ای دارای اولویت

فراهم کردن منابع مالی و انسانی کافی برای اجرای مداخلات تغذیه ای

حصول اطمینان در مورد توسعه سیاست‌ها و برنامه‌های تغذیه‌ای با یکپارچه کردن خروجی‌های تغذیه‌ای از خلال چندین بخش همچون بخش سلامت, سیستم‌های غذایی, آّب, بهداشت و سیستم‌های مرتبط با ارایه خدمات برای بهبود تغذیه در سراسر جمعیت.

ایجاد همکاری بین عاملان دولتی و غیردولتی برای الزام و تعهد مالی و ایجاد محیط‌های حمایتی برای اجرای سیاست‌های جامع در جهت اقدامات اختصاصی و حساس به تغذیه.

توسعه یک چهارچوب سیاسی جامع و پیاده‌سازی و اجرای آن در مقیاس کوچک‌تر برای ارتقای دسترسی عادلانه به مداخلات توصیه شده

توسعه و اجرای پایش مناسب و ارزیابی مکانیسم‌ها و توسعه و تقویت سیستم‌های پایش برای جمع‌آوری اطلاعات در مورد داده‌های مورد نظر و شاخص‌های اثربخشی و پیامدهای آنها. بدین منظور و برای کمک بیشتر به دولت‌ها و سیاستمداران در جهت بررسی رسیدن به اهداف تعیین شده, WHO یک ابزار پرسشنامه‌ای مجازی در سایت خود طراحی کرده است که به سیاست‌گذاران، کارکنان و عموم کاربران این امکان را می‌دهد که سناریوهای مختلف مرتبط با میزان پیشرفت مورد نیاز برای تامین اهداف تا سال 2025 را بررسی و پیگیری نمایند.

  ج) نگاه فائو به وضعیت موجود تغذیه جهان

فائو (سازمان جهانی غذا وکشاورزی) بنا به ماهیت خود با نگاهی غذا‌محور به موضوع تغذیه جهانی می‌نگرد. آنچه در این میان باید به آن پرداخت، سیستم‌های غذایی است. سوءتغذیه در تمام اشکال آن دلایل متنوعی دارد که یکی از مهم‌ترین آنها رژیم غذایی با کیفیت پایین است.

محیط غذایی در واقع فضایی است که در آن مصرف‌کنندگان در تعامل با سیستم غذایی برای تصمیم‌گیری درباره تامین، تهیه و مصرف مواد غذایی هستند. این سیستم انتخاب‌های غذایی افراد را شکل می‌دهد و بر شرایط تغذیه‌ای آنها تاثیر می‌گذارد. هر سیستم غذایی توسط زیر-سیستم‌های آن تحت تاثیر قرار می‌گیرد. به عنوان مثال, محصولات غذایی فرایند شده با سطح پایین ویتامین و مواد معدنی و چگالی بالای انرژی, بسیار راحت‌تر در دسترس‌تر بوده و اغلب ارازن‌تر از غذاهای غنی از مواد مغذی هستند.

در نتیجه پیشرفت‌های تکنولوژی و آزادسازی بازار, تولید صنعتی غذا نیز منجر به مصرف گسترده مواد شیمیایی کشاورزی و آنتی‌بیوتیک‌ها شده که می‌تواند تاثیرات نامطلوب سلامتی در پی داشته باشد. سرعت بالای شهری شدن که اغلب همراه با تقاضای رو به افزایش غذاهای آماده و فراوری شده است، تنها این روند را بدتر کرده است. تغییرات آب و هوایی نیز به همین ترتیب تهدیدات جدی در کنار کل سیستم غذایی را بر جهان ما تحمیل می‌کند.

فائو استراتژی‌های خود را در زمینه غذا و تغذیه در قالب سه بخش کلی ارایه می‌کند که این سه بخش شامل: 1) مرحله تولید غذا (در سطح مزرعه)، 2) مرحله مزرعه تا خرده‌فروش و 3) مرحله مصرف‌کننده است.

مرحله اول:

ایجاد سیاست‌های غذا و تغذیه در جهت ارتقای دسترسی افراد, استطاعت مالی, کیفیت و تنوع غذایی.

تحقیقات تغذیه گرا در زمینه دام, محصولات کشاورزی و سیستم‌های تولید

ارتقا و رونق باغچه‌های خانگی و مدارس

مرحله دوم:

تنظیم و مالیات‌گذاری برای ارتقای کارایی، سلامتی، کیفیت و تنوع محصولات غذایی

تحقیق و ارتقای نوآوری در فرمولاسیون، فرآیند و انتقال مواد غذایی

مرحله سوم:

برنامه‌های کمک غذایی شامل دادن اطلاعات تغذیه‌ای به مصرف‌کنندگان و بررسی ادعاهای سلامتی محصولات غذایی از جمله استراتژی‌های پیشنهادی فائو در این زمینه است.

در واقع می‌توان گفت که سیاست‌ها و استراتژی‌های پیشنهادی فائو, راهکار توسعه کشاورزی حساس به تغذیه را در اولویت توجه قرار داده است.

فائو با تمرکز بر ارتباط بارز بین کشاورزی، غذا و تغذیه به شکل فعالی در جهت حمایت، ارتقا و بهبود سیستم‌های مبتنی بر غذا عمل می‌کند تا بتواند به راه‌حل‌های پایدار برای تضمین امنیت غذا و تغذیه، مقابله با کمبودهای ریزمغذیها, بهبود رژیم غذایی و شرایط تغذیه در جهت اهداف توسعه هزاره که مرتبط با تغذیه هستند دست پیدا کند.

  د) نگاهی به پیشرفت‌های ایران در جهت اهداف تغذیه‌ای جهانی و چالش‌های پیش روی سیاست‌گذاری تغذیه در ایران

گذار تغذیه‌ای در ایران در بستری از تغییرات سریع دموگرافیک، شهری شدن و توسعه اجتماعی پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 میلادی، در غیاب رشد پایدار و قابل توجه اقتصادی اتفاق افتاد.

شهری شدن، رشد جمعیت، تغییرات عمده در رژیم غذایی و کاهش فعالیت فیزیکی منجر به تسریع گذار تغذیه‌ای مردم ایران طی دهه 1980 میلادی شد و تاثیرات سلامتی قابل پیش‌بینی آن در طی دهه 1990 بروز پیدا کرد. بطوریکه مشکلات سوءتغذیه و کمبود ریزمغذی‌ها هنوز از جمله مشکلات غالب در حوزه تغذیه سالم همگانی است.

پروفایل رژیمی مردم طی دهه‌های 1990 و 2000 میلادی از یک سو با اختصاص یارانه‌های غیرهدفمند به برخی اقلام غذایی با چگالی انرژی بالا و از طرف دیگر با افزایش قیمت برخی مواد غذایی همراه شد که نتیجه مهم آن دسترسی به مقادیر کافی انرژی (تا 80 درصد انرژی موردنیاز) در سطح خانوار اما تغییر ویژگی‌های الگوی رژیمی توسط مصرف زیاد غذا در سطوح درآمدی بالاتر و چگالی کم موادمغذی در رژیم غذایی تمام طبقات جامعه بود.  با نگاهی به آمارهای سازمان جهانی بهداشت، امروز ایران را در ردیف کشورهایی می‌بینیم که با بار دوگانه یا مضاعف تغذیه در زمینه اضافه وزن و آنمی در کنار 54 کشور دیگر همچون اردن، عمان، قزاقستان، لبنان و کویت دست و پنجه نرم می‌کند.

هرچند جداول و نمودارهای مربوط به داده‌های ایران در گزارش 2018 سازمان جهانی بهداشت درمورد پیشرفت کشورها در جهت اهداف جهانی تغذیه کامل نیست ولی با نگاه به همان بخش‌های ثبت شده می‌توان دریافت که وضعیت ایران درمورد کم خونی زنان در سنین باروری از سال 1999 تا 2015 تغییری نداشته و حتی درمورد چاقی و دیابت مردان و زنان در مقایسه با سال 1999 اوضاع در سال 2015 وخیم‌تر نیز شده است.  این در حالی است که در مورد کوتاه قدی کودکان زیر 5 سال، کم وزنی و اضافه وزن زیر 5 سال و تغذیه انحصاری با شیر مادر نیز داده‌ای در گزارش 2018 سازمان ملل از ایران ثبت نشده است.

آنچه روشن است سیاست‌های غذایی در ایران نتوانسته به اندازه کافی در برابر چالش‌های تغذیه‌ای کشور پاسخگو باشد. در واقع سیاست‌های تغذیه‌ای در ایران تاکنون با درجات متنوعی از موفقیت و سطوح متفاوتی از همکاریهای بین بخشی همراه بوده است.  یکی از دلایل این امر آن است که تغذیه, اولویت برنامه‌های سیاست‌گذاران نیست و بسیاری از سیاست‌ها در زمینه تغذیه با مشکل فقدان اختصاص منابع کافی و ساز و کارهای مناسب مواجه است. همکاری بین بخشی برای حل مشکلات تغذیه‌ای در ایران گاهی ناکارآمد و ناکافی است.  به بیان دیگر می‌توان ضعفهای سیاستی ایران در زمینه تغذیه را در 4 سطح کلی تقسیم کرد: تعریف مشکل, راه‌حل سیاسی، اجرای سیاست و ارزیابی آن. در جدول خلاصه سیاست‌های چالش‌های تغذیه‌ای ایران که به نگارش معصومه گشتایی و همکارانش در سال 2016 به چاپ رسیده است عواملی همچون نگاه بالینی سیاست‌گذاران به مساله تغذیه (به جای نگاه پیشگیرانه)، نبود مطالعات ملی کافی در جهت ارزیابی موفقیت برنامه‌های اجرا شده, ضعف جلب حمایت و مذاکره در زمینه سیاست تغذیه، نبود سیستم پایش تغذیه‌ای کافی، عدم بررسی سیستماتیک تاثیر سیاست‌ها و برنامه‌های اجرا شده، منابع محدود مالی و انسانی، عدم همکاری مناسب بین بخشی، نبود سیاست‌گذاری مبتنی بر پژوهش، کمبود مطالعات کمی و کیفی در زمینه تغذیه و گاهی اوقات به روز نبودن مطالعات و ضعف توافق درون هسته جامعه سیاسی در مورد اولویت و توالی دادن به مداخلات و نقش‌های سازمانی و مسوولیت‌ها از جمله نقص‌های مهم در سیاست‌های تغذیه‌ای ایران ذکر شده است.

    نتیجه‌گیری

سیاست‌های تغذیه در تمام نقاط جهان باید رژیم متنوع، متعادل و سالم را در تمام مراحل زندگی ترویج کند. به ویژه باید توجه ویژه‌ای به 1000 روز اول از آغاز بارداری تا دو سالگی شود, چرا که بر اساس نظریه بارکر (1939) بیماری‌های پرفشاری خون، قلبی-عروقی و دیابت غیر وابسته به انسولین در سال‌های میان سالی، ریشه در تغذیه مادر و کودک در 1000 روز اول زندگی دارد.  اهمیت ارایه تعریف جدید از علم تغذیه که در بیانیه Giessen مطرح شده است در مواجهه با چالش‌های تغذیه‌ای قرن 21 تجلی بیشتری پیدا می‌کند. این تعریف گسترده، علم تغذیه را در موقعیتی قرار می‌دهد تا بتواند به حل مسائل قرن بیست و یکم کمک کند. اصول کلی تعریف جدید علم تغذیه، نقش سنتی علم تغذیه بیولوژیکی را به عنوان یک رشته بیولوژیک، که با سیستم‌های غذایی، غذاها و نوشیدنی‌ها و مواد مغذی و سایر اجزای آن مرتبط است تأیید می‌کندولی علاوه بر آن بر پیوستگی تعاملات درونی علم تغذیه با همه سیستم‌های بیولوژیک، اجتماعی و محیطی تاکید دارد. دهه اقدام تغذیه‌ای از افزایش سرمایه‌گذاری در زمینه تغذیه و اقدامات اجرایی سیاسی و برنامه‌ها در جهت امنیت غذایی و تغذیه حمایت می‌کند. این دهه, جهانی را پیش‌بینی می‌کند که تمام عاملین سیستم‌های غذایی با همکاری هم به دسترسی تمام افراد در تمام زمان‌ها و تمام مراحل زندگی به رژیم غذایی سالم، ایمن، پایدار، مقرون به صرفه و متنوع کمک کنند. منبع:شمس