تحریم ایران، تضعیف امریکا

۱۳۹۸/۰۲/۰۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۳۱۷۴
تحریم ایران، تضعیف امریکا

یکجانبه گرایی بیش از حد واشنگتن، ‌بنیادهای قدرت مالی جهانی امریکا را نابود می‌کند

مترجم:  منصور  بیطرف|

هفته گذشته، مایک پمپئو وزیر امور خارجه از جمهوری‌خواهان عضو کنگره که خواهان سخت‌تر شدن تحریم‌ها علیه ایران بودند، ‌گله کرد. حالا او به آنها ملحق شده است و اعلام کرد که دولت ترامپ به معافیت‌هایی که به برخی دولت‌ها برای واردات نفت خام ایران داده بود، پایان می‌دهد و به سمت حداکثر فشار علیه ایران گام بر می‌دارد.

این کار شاید پیامدهای قابل توجهی برای بازارهای جهانی نفت داشته باشد، ‌اما پیامدهای آن برای امریکا بزرگ‌تر خواهد بود. یکجانبه گرایان دولت ترامپ همراه با حامیان کاپیتول هیل خود و گروه‌های لابی ضد ایران از قبیل بنیاد دفاع از دموکراسی، ‌فکر می‌کنند می‌توانند از تحریم‌ها به عنوان ابزار تغییر رژیم استفاده کنند. آنها در اشتباه هستند. تلاش‌های مأیوسانه رو به رشد ایالات متحده برای افزایش تحریم‌ها به احتمال زیاد با آتش متقابل روبه‌رو خواهد شد، ‌رژیم ایران را تندروتر خواهد کرد و متحدان و رقبا را از سیستم مالی که امریکا بر آن غالب است دور خواهد کرد. تحریم‌های یکجانبه گرایان دولت یک اشتباه بنیادین نسبت به قدرت طبیعی مالی ایالات متحده است. نفوذ ایالات متحده محصول مستقیم قدرت نظامی آن یا حتی اقتصاد بزرگ داخلی آن نیست. در عوض، این قدرت حاصل توپوگرافی بی‌همتای جهانی شدن است- سیستمی از شبکه‌ها که اجازه می‌دهد انتقال‌های مالی جهانی و تجارت رخ دهد. این شبکه‌ها از طریق نقشه و طرح‌های بزرگ به وجود نیامده است بلکه نتیجه یک فرآیند  غیر کنترل شده و غیرمتمرکز تطبیق با فرصت‌های تازه جهانی شدن بود. ایالات متحده برای کنترل کلید   این شبکه‌ها از قبیل سیستم تسویه دلار و سیستم پیام رسان مالی سوییفت در جایگاه خوبی قرار دارد. این به نوبه خود اجازه فشار به نهادهای مالی و شرکت‌های خارجی را می‌دهد تا به عنوان ابزارهای قدرت ایالات متحده دربیایند: هیچ بانک بین‌المللی نمی‌خواهد که به تسویه دلار دسترسی نداشته باشد و غیرممکن است که انتقال‌های مالی جهانی بدون سوییفت صورت بگیرد.

این شرایط بوده است که به ایالات متحده و حامیان اروپایی‌اش اجازه داده تا کشورهایی مانند کره شمالی را تنبیه و ایران را از سیستم مالی جهان دور کند. شبکه‌های بین‌المللی مالی برای قدرت ایالات متحده یک نیروی عظیم و بزرگ شده است . ایالات متحده قادر بوده تا ضرورت‌های جهانی را با کمترین هزینه انجام دهد. زمانی که ایالات متحده تجارت‌ها، سازمان‌ها و افراد خارجی را هدف تحریم قرار می‌داد، ‌دیگر اقتصادهای جهان انگار که آنها طاعون دارند، دوری می‌کردند. هیچ بانکی نمی‌خواهد با پرداخت جریمه‌های سنگین با کمترین امید به دادخواست قانونی یا حذف از سیستم تسویه دلار مواجه شود. اما انگار از یک دهه پیش یا بیشتر، ‌ایالات متحده در حالی که اکثر هزینه‌ها را بر بانک‌ها و تجارت‌های خارجی اعمال می‌کرد یک ترفند عجیب و غریب را برای دستیابی به سلطه مالی جهانی کشف کرده بود.

حالا، ‌ایالات متحده سعی دارد تا این کار را در مقیاس بزرگ‌تر انجام دهد. پمپئو اظهار کرده بود که می‌خواهد صادرات نفت ایران را به صفر برساند. این کار برای هر دولتی که بخواهد کنترل بازارهای جهانی نفت را در اختیار بگیرد غیر ممکن به‌نظر می‌رسد چون نفت یک کالا است.هر چند که ایالات متحده می‌تواند نهادهای مالی که پرداخت‌های نفت ایران را انجام می‌دهند، ‌بنگاه‌های کشتیرانی که نفت ایران را حمل می‌کنند، ‌بنگاه‌های بیمه‌ای که حمل را بیمه می‌کنند و هزاران شرکت دیگر را که تجارت نفتی ایران را پشتیبانی می‌کنند هدف قرار دهد . حتی در جایی که ایالات متحده اهرم‌های مستقیم علیه این بنگاه‌ها نداشته باشد می‌تواند اهرم‌هایی علیه دیگر بنگاه‌هایی که با آنها داد و ستد می‌کنند داشته باشد مثلا آنها را از اقتصاد جهانی دور نگه دارد.اگر بیمه کشتیرانی بر باری که میان جزیره خارگ و شانگهای حرکت می‌کند توسط یک نهاد مالی ایالات متحده تامین نشود شاید آن را یک بنگاهی که به بازارهای ایالات متحده هم دسترسی دارد تامین کند . همچنان‌که پمپئو در بیاناتش اذعان کرده بود، «برای انجام این تراکنش‌ها، حتما نیاز به مشارکت در بازارهای مالی است . ما حتما در این خصوص تحریم‌ها را اعمال می‌کنیم.» مشکل اینجاست که ترفندهای عجیب و غریب تا زمانی که آنها از کار نکردن باز نایستند، ‌کار می‌کنند. دلایل بی‌شماری است که نشان می‌دهد ایالات متحده دارد دست‌های خود را رو می‌کند. قانونی وجود ندارد که اعلام دارد دولت‌ها و تجارت‌های خارجی باید برای انجام تجارت‌شان از شبکه‌های مالی جهانی که ایالات متحده بر آنها غالب است استفاده کنند. همچنان‌که ریسک سیاسی استفاده از این شبکه‌ها افزایش می‌یابد، جذابیت آنها هم به‌طور قابل توجهی کاهش می‌یابد. قبرستان تاریخ اقتصاد پر از لاشه‌هایی است که زمانی قدرت بلامنازع ترتیبات مالی بین‌المللی بوده‌اند. معلوم نیست که چگونه ایالات متحده می‌تواند نفوذ خود را بر این تهدیدات نگه دارد. کشورهایی که دارای معافیت بودند شامل چین و هند و همچنین یونان، ‌ایتالیا، ژاپن، ‌کره جنوبی، ‌تایوان و ترکیه می‌شدند. چین نسبت به دیگر کشورهای بزرگ اقتصاد کمتر در سیستم مالی جهانی ادغام شده است. بنابراین کمتر در معرض فشارها قرار خواهد گرفت و به احتمال زیاد نسبت به هر تلاشی که اقتصادش را مورد هدف قرار دهد خشمگینانه واکنش نشان خواهد داد. دولت ترامپ تقریبا از جنگ تحریم‌ها بر سر غول بزرگ ارتباطاتی چین، ‌زد تی‌ای، عقب‌نشینی کرد و نیز در تحریم‌هایی که می‌خواست بر سر هوآوی در یک جدال پیچیده سیاسی ایجاد کند، در هم پیچیده شد. کنش‌هایی در مقیاس بزرگ علیه واردکنندگان انرژی چینی یا بانک‌های داخلی که با آنها کار می‌کنند باعث تشدید یک روند غم‌انگیز خواهد شد و دعوت به مقابل به مثل ایجاد خواهد کرد. تلاش‌هایی که برای تنبیه بانک‌های اروپایی که بسیاری از آنها با شرکت‌های چینی مبادله دارند حرکت پرخطری خواهد بود. حتی پیش از آنکه این تشدیدها علیه ایران اعمال شود، دولت‌های اروپایی شروع به کشف راه‌هایی کرده بودند که از زیر چتر قدرت اقتصادی ایالات متحده بیرون بیایند. قابل توجه‌ترین آن این بود که دولت‌های آلمان، ‌فرانسه و پادشاهی متحد در ژانویه اظهار داشتند که یک ابزارهای ویژه مالی که اکنون به اینستکس معروف است را طراحی می‌کنند که به ایران این امکان را می‌دهد که تراکنش‌ها را بدون استفاده از دلارهای امریکایی یا شبکه‌های مالی تسویه کنند. همین چند روز پیش هم، چاووش اوغلو، ‌وزیر امور خارجه ترکیه هم اظهار داشت که ترکیه به‌دنبال برقراری سیستم مشابه اینستکس است تا فشار ایالات متحده را دور بزند.

دور از احتمال نیست که هم رمنینبی و هم یورو (دیگر چه برسد به لیره) به زودی زود جایگزین ذخایر ارزی جهان بشوند. هرچند که این تلاش‌ها دور از چشم‌انداز ایالات متحده و به آهستگی روی خواهد داد. به مقامات ایالات متحده این نکته را یادآوری کرده‌اند که آنها شاید بتوانند از تحریم‌ها برای به زانو در آوردن متحدان اروپایی استفاده کنند، ‌علی‌الخصوص هدف قرار دادن تجارت‌ها یا حتی شاید مقامات حکومتی که با ترتیبات تازه همراهی و همکاری می‌کنند. اما اگر ایالات متحده روی این تهدیدات بماند، ‌به احتمال زیاد متحدانش را بیش از آنکه بترساند، از خودش دور می‌کند. چرا آنها باید به کشوری اعتماد کنند که می‌خواهد آنها را به خاطر پایداری توافقی با ایران تنبیه کند که خودش پیش از آنکه به‌طور یکجانبه از آن بیرون بیاید، ‌مذاکره کرده بود؟  ایالات متحده نه‌تنها متحدانش را دور کرده است بلکه انگیزه‌های کنشگران خصوصی را دوباره شکل می‌دهد. رییس دفتر تحریم‌های امریکای بارکلی خاطرنشان کرده که «حتی اگر ارزی جایگزین دلار امریکا نشود»، برای رهایی از تحریم‌های امریکا «انواع مشخصی از تراکنش‌ها به شکل ارزهای دیگر دارد شکل می‌گیرد». به همان اندازه که نهادهای مالی خصوصی برای دور زدن نهادهای مالی که به رهبری ایالات متحده است تجربه می‌اندوزند به همان اندازه هم آنها قدرت حمایتی سیستم مالی ایالات متحده را به تحلیل می‌برند.