ترور ناصرالدین شاه
میرزا رضایکرمانی تصمیم گرفت برای دیدار سیدجمالالدین اسدآبادی که در استانبول ساکن بود، عازم آن شهر شود. او در آنجا چندین ملاقات با سید داشت و در این ملاقاتها بود که وقتی میرزا از ظلم و ستمی که بر او رفته ضمن نارضایتی، شکایت و حکایت فراوان میکرده سید نیز به او گفته که «... ایران آباد نمیشود مگر به قطع ریشه شجره خبیثه استبداد.»
ناصرالدین شاه قاجار که پس از مرگ محمدشاه، در سن 16 سالگی به سلطنت رسیده بود، به مدت 50 سال در مقام پادشاهی ایران قرار گرفت و در دوران سلطنتِ بلندمدت وی تحولات مثبت و منفی گوناگون در کشور به وجود آمد. سرانجام میرزارضا کرمانی در آستانهی آغاز جشن پنجاهمین سالگرد پادشاهی ناصرالدین شاه، با اشارت سیدجمالالدین اسدآبادی، با شلیک چند گلوله در زیارتگاه حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به عمر شاه 66 سالهی قاجار پایان داد. پس از ناصرالدینشاه، پسر 45 سالهاش مظفرالدین شاه که 40 سال ولیعهد ناصرالدین شاه بود، به سلطنت رسید. با اینکه پس از ترور، امینالسلطان و دربار تلاشهای زیادی میکنند که تهران را در آرامش نگه دارند اما گزارش شده که پس از ترور شاه در تهران آشوب شد. درباره انگیزه میرزارضاکرمانی برای قتل ناصرالدین شاه مسائل مختلفی مطرح شده است. برخی قتل ناصرالدین شاه را به سیدجمالالدین اسدآبادی نسبت میدهند، برخی قتل شاه را توطئه دولت انگلیس و عثمانی میدانند و برخی معتقدند که صدراعظم وقت یعنی علیاصغرخان امینالسلطان در این قضیه نقش داشته است. اما باید گفت مهمترین علت و انگیزه میرزا رضایکرمانی برای قتل ناصرالدین شاه، ظلم و ستمی بوده است که او در دوران زندگی خود با آن مواجه شد؛ در دوران کودکی پدرش بر اثر ظلم و تعدی حاکم ناصری کرمان مجبور به ترک شهر و دیار خود میشود، در دوران جوانی کامران میرزا ابتدا برای پرداخت پولی که حق میرزا بوده است او را تحقیر و آزار میکند و سپس با سندسازی علیه او، سالها او را به زندان میاندازد، در زندان نیز شرایط سخت و دشواری را پشتسر گذاشت...همه این مشکلات بهعلاوه شرایط بسیار بد اقتصادی و اجتماعی جامعه باعث آن شد تا خانوادهاش از هم بپاشد و با کورانی از مشکلات و مصیبت زمانه روبهرو شود.