سقوط آزاد پوپولیسم اردوغانی؟
نویسنده: صابر مقدمی|
انتخابات شهرداریها در ترکیه به پایان رسید و رجب طیب اردوغان علیرغم تکرار موفقیت دوره قبل در تزلزلی آشکار شهرداریهای سه شهر بزرگ ترکیه یعنی استانبول آنکارا و ازمیر را از دست داد. واقعیت این است که دولت او به عنوان متولی برگزاری این انتخابات از هیچ اقدامی برای سنگین کردن کفه ترازو به نفع ائتلاف جمهور متشکل از حزب خودش عدالت و توسعه و حزب حرکت ملی به رهبری دولت باغچهلی و تضعیف مخالفان فروگذار نکرد. او با متهم کردن احزاب مخالف به همدستی با تروریستها درصدد بود کرسیهای شهرداری این شهرهای بزرگ را در دست بگیرد که ناکام ماند. نگاهی داریم به این انتخابات و نتایج آن و ریشه یابی این شکست آشکار.
ظرف بیست و پنج سالی که از ظهور حزب عدالت و توسعه در صحنه سیاسی ترکیه میگذرد روال انتخابات این کشور همیشه بدین منوال بوده است: برگزاری کارزارهای نفسگیر انتخاباتی، فرارسیدن روز انتخابات، حضور مردم پای صندوقهای رای، شمارش آراء و در نهایت پیروزی اردوغان در ماراتن نفسگیر انتخاباتی، حضور او در بالکن ساختمان حزب عدالت و توسعه در آنکارا و سخنرانی در برابر جمعیت مشتاق طرفداران که برای جشن پیروزی آنجا جمع شدهاند. اگر شما نیز در میان آن جمعیت حضور داشته باشید احساس میکنید بر بام دنیا ایستادهاید و مردم سراسر دنیای مشغول مشاهده این پیروزی بزرگ هستند. اگر هم جزو آن جمعیت نباشید احساس غبن و ناکامی میکنید…
بیست و پنج سال است که وضع انتخابات در ترکیه بدین منوال بوده است.
انتخابات شهرداریهای ترکیه در سی و یک مارس امسال شاهد دست و پنجه نرم کردن دو حزب همپیمان عدالت و توسعه (AKP) به رهبری اردوغان و حزب ناسیونالیست حرکت ملی (MHP) به رهبری دولت باغچهلی با دو حزب خلقهای جمهوری (CHP) به رهبری کمال قلیچدار اوغلو و حزب خوب (IP) به رهبری مرال آکشنر بود.
حزب دموکراتیک خلقها (HDP) که یک حزب ناسیونالیست چپگرای کرد است در چندین استان جنوب شرقی ترکیه که اکثر جعیت آن را کردها تشکیل میدهند با احزاب مخالف دولت همکاری کرد. مبارزه بیامانی بود. اردوغان شخصاً در کارزارهای انتخاباتی حضور مستمری داشت و در سخنرانیهایش مخالفانش را به اقدام علیه کشور و همکاری با تروریستها متهم میکرد.
در شب یکشنبه سی و یکم مارس منصور یاواش کاندیدای (CHP) برای تصدی شهرداری آنکارا با خیال راحت از رقیب خود مهمت اوزهاسکی از حزب عدالت و توسعه (AKP) پیش بود. آنکارا بیست و پنج سال بود که مُلک طلق کاندیداهای اردوغان بود. علیرغم موفقیتهای چشمگیر (CHP) در آنکارا همه نگاهها به شهر مهم و حساس استانبول دوخته شده بود.
اکرم امام اوغلو کاندیدای جوان و پرانرژی (CHP) به سرعت در حال نزدیک شدن به بنعلی یلدیریم نخستوزیر و رییس مجلس قبلی ترکیه و نماینده اردوغان برای شهرداری استانبول بود.
ناگهان تصویری از یلدیریم در شبکههای اجتماعی منتشر شد که در حال نوشتن خطابه جشن پیروزی و انتخابش به عنوان شهردار استانبول بود. خبرهایی نیز از امام اوغلو منتشر شد که در حال سخنرانی بود و اصرار داشت که بر اساس آمار و ارقام پیشتاز آرای استانبول است. مردم از اینکه مقامات دولتی از اعلام نتایج پیشتازی امام اوغلو امتناع میکردند بهشدت عصبانی و خشمگین بودند.
سپس خبری با این مضمون منتشر شد که اردوغان روی بالکن ساختمان حزب عدالت و توسعه حاضر شده است. اما یک موضوع هنوز نامشخص بود. وقتی او وارد بالکن شد شروع کرد به خواندن ترانه معروفی از کایاهان ترانهسرای نامی ترک:
این شاخه گلها برای توست،
قلبهایمان از آن توست،
غمگین نباش،
گریه نکن،
همیشه لبخند بزن…
سخنرانی آقای اردوغان موجز اما مبهم بود. او گفت از اینکه افتخار یافته و مورد اقبال مردم قرار گرفته بینهایت خوشحال است و بدون اینکه نامی ببرد اعلام کرد که حزبش در بسیاری از استانها عملکرد موفقی داشته است. او گفت: آنانی که ادعا میکنند برنده این انتخابات شدهاند جلو بیایند نشان بدهند چگونه میخواهند کشور را اداره کنند. این جملات بهطور تلویحی تایید شکست و نافرجامی حزبش در شهرهای بزرگ بود. حزب عدالت و توسعه قافیه انتخابات در استانبول، آنکارا و ازمیر و سایر شهرهای بزرگ را به احزاب مخالف باخته بود.
درک این موضوع به ما کمک میکند که به شناخت سیر سیاست ترکیه در قرن گذشته پی ببریم. این کشور در سراسر عمر جمهوریتش توسط نخبگان سکولاری اداره شده است که مشخصه اصلی آنان وفاداری موذیانهشان به آرمانهای امپریالیسم غربی بوده است. اما گروهی از محافظهکاران جویای نام و مصمم یعنی اردوغان جوان و اعوان و انصارش در سال 1994 این جریان را قطع کردند و توانستند در انتخابات شهرداریهای ترکیه کنترل شهرهای استانبول و آنکارا را به دست بگیرند. در این سال آقای اردوغان و اعوان و انصارش در بحبوحه بحرانهای اقتصادی، دولتهای ائتلافی ضعیف و ناآرامیهای شهری ترکیه جزیره ثبات و مدیریت خوب شدند. آنان با کاردانی و شهرت نیک به مدیریت شهرهای بزرگ پرداختند.
در سال 2002 جنبش آنان توانست به صدارت امور ترکیه برسد. تحت رهبری محکم و استوار اردوغان کشور ترکیه از نظر اقتصادی توسعه پیدا کرد، بوروکراسی یا نظم و انضباط کشوری برقرار شد و نیمی از مردم ترکیه به او و حزبش رای دادند. ترکیه در حال رشد و شکوفایی در حوزههای مختلف بود و دنیا درباره مدل ترکیه برای دموکراسیهای مسلمان صحبت میکرد. در اواسط دهه 2010 اردوغان توانست بر یک کودتای نظامی فائق آید و دست نخبگان قدیمی فاسد را از صحنه سیاست ترکیه کوتاه کند.
بدین ترتیب احزاب مخالف برای قطع این تجدید حیات بزرگ با بازیگران خارج از صحنه سیاسی متحد شدند. برخی از دوستان و اعوان و انصار اردوغان پشت او را خالی کردند. وقتی از شتاب اقتصادی ترکیه کاسته شد و سیستم قضایی به دلیل بازداشتهای خودسرانه و سراسری مسدود شد او از مردم خواست که برای اهداف آنچه که او اسمش را ترکیه جدید گذاشته بود دفاع کنند. در این ترکیه جدید بر اساس دیدگاه اردوغان مردم از نفوذ غربیها فارغ شده بودند و آزاد بودند تا به قلههای رفیع موفقیت نائل شوند.
اما افسانه ترکیه نوین سرشار از تناقض و چالشهای بنیادین است. این افسانه بر پایه اقدامات عملی در مسیر پر کردن گودالهای مشکلات بزرگ جامعه ترکیه در دهه 90 بنا شد. اردوغان برای زنده نگه داشتن این افسانه از رایدهندگان میخواست آن اقدامات عملگرایانه را به فراموشی بسپارند و صرفاً به آرمانهای جدید وفادار بمانند.
در روز سی و یکم مارس 2019 شکاف عظیمی در دیوار ایمان رایدهندگان به وجود آمد. این تزلزل به ویژه در استانبول شهر دوستداران اردوغان که اولین بار مسیر او به راس قدرت ترکیه را هموار کردند بیشتر قابل مشاهده بود. ریشه اصلی این شکاف شاید به مشکلات فزاینده اقتصادی ترکیه و قدرتمندتر شدن مخالفان قسم خورده او برمیگردد.
در پایان این روز کاندیدای حزب عدالت و توسعه یعنی بنعلی یلدیریم با آراء ناچیزی در استانبول قافیه را به رقیب جوان و تازهنفسش واگذار کرد و شورایعالی انتخابات ترکیه با اعتراض این حزب سه روز مهلت خواست تا به شمارش مجدد آراء بپردازد. وقتی شمارش آراء به پایان رسید مشخص شد امام اوغلو کاندیدای جوان و ثابت قدم حزب خلقهای جمهوری شهردار استانبول شده است. شهری که بیست و پنج سال پیش به حیاط خلوت اردوغان تبدیل شده بود.
حتی اگر ورق برنمیگشت و کاندیدای عدالت و توسعه مجدداً سکان کنترل استانبول را در دست میگرفت باز هم قضاوت مردم این بود که اکرم امام اوغلو با دست خالی در برابر نماینده اردوغان شکست خورده است. این موضوع با توجه به اینکه انحصار بسیاری از شبکههای ارتباطات جمعی نظیر تلویزیون، رادیو و اینترنت در اختیار کاندیدای عدالت و توسعه بوده و امام اوغلو زیر تهدیدات حقوقی این پیروزی را کسب کرده است پیروزی او را پررنگتر میسازد.
این موضوع میتواند نقاط ضعف استراتژی سیاسی اردوغان را بر همگان برملا سازد. قبل از شروع انتخابات احزاب و سیاستمداران مخالف از اردوغان انتقاد میکردند که رایدهندگان عادی را تروریست خوانده است. او با شدت این انتقادات را رد میکرد و حتی از دست یکی از آنان شکایت کرد. در یکی از ویدئوهایی که اخیراً در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود پیرزنی در پاسخ خبرنگاری میگوید: چرا دولتمردان ترکیه بین مردم فرق میگذارند؟ آیا احزاب مخالف همیشه بدخواه و شما (اردوغان) خیرخواه و انسان خوبی هستید؟
در مورد اردوغان باید اذعان کرد وقتی خطابههای پوپولیستی از زبان یک چهره سیاسی جدید شنیده میشود و یک حزب یا نخبه سیاسی قدیمی را مورد هدف قرار میدهد بهشدت مورد توجه مردم قرار میگیرد اما وقتی آن خطابه توانست آن نخبه سیاسی را کنار بگذارد و کمکم رنگ و بوی پوپولیستیاش را از دست داد کاملاً احمقانه و عاری از عقل و منطق به نظر خواهد رسید.
و مشکل منطق سیاسی اردوغان با این حقیقت بر همگان آشکار میشود. او با خودش نیز صداقت ندارد. او درصدد تسلط بر عرصه سیاسی کشورش و دگرگونی آن است اما ارادهای برای اعمال فشار جهت پیش بردن نیات خود ندارد. او مخالفان سیاسی خود را به همدستی با تروریستهای کرد متهم میکند و از طرف دیگر اجازه میدهد در انتخابات شرکت کنند.
منطق سیاسی اردوغان دو راهکار بیشتر در پیش ندارد: یا بر شدت عمل خود بیفزاید یا زیر بار فشار تناقضات بنیادی منطق سیاسی خود خم شود.