خوب و بد اقتصاد کوپنی
کوپن میتواند گره تامین کالاهای اساسی را باز کند؟
دولت دومین ماه سال را هم در حالی سپری میکند که هنوز برنامه های خود برای تامین کالاهای اساسی را اعلام نکرده اما به نظر میرسد واردات با ارز ارزان و توزیع از طریق کالا برگ الکترونیکی یا همان کوپنهای سابق روشی است که در دستور کار قرار میگیرد.این میان برخی پرداخت کوپن به نیازمندان را روشی کمونیستی میدانند اما یک بررسی ساده حاکی از آن است که ایالات متحده سالانه برای سیر کردن فقرا چیزی در حدود 45 درصد نقدینگی ایران را هزینه میکند. به هر روی وضعیت معیشتی جامعه به گونهای است که حتی اگر از صفهای طولانی بیزار هم هستید، نهایتا نمیتوان برای توزیع عادلانهتر جایگزینی بهتر از کوپن یافت. هر چند این روش مردم را به یاد دوره جنگ میاندازد اما گزارش ها نشان میدهند استفاده از روش تخصیص ارزان به تنهایی نمیتواند هزینه معیشتی خانوار را بکاهد، برعکس با این روش سود دوچندانی خواهند کرد که به هر حال با نفس پرداخت ارز دولتی در تضاد قرار میگیرد.
به گزارش «تعادل»، با وجود اینکه دولت در لایحه بودجه 14 میلیارد دلار ارز ارزان چهار هزار و 200 تومانی را برای واردات کالاهای اساسی در نظر گرفته بود، هنوز در این زمینه اقدامی صورت نگرفته است. با این همه نمایندگان مجلس که سال گذشته طرح بازگشت دوباره کوپن را به تصویب رسانده بودند، همچنان پیگیر این مساله هستند. در همین رابطه، سید کاظم دلخوش نماینده صومعه سرا در مجلس ضمن تاکید بر اجرای هر چه سریعتر سیستم کوپنی تصریح کرد: بعضیها فکر میکنند کوپن مربوط به اقتصاد کمونیستی است اما من فکر میکنم برخی کالاها را کوپنی نکنیم مردم به حقشان نمیرسند. در حال حاضر که شرایط بحرانی است دولت باید ترتیبی اتخاذ کند که مردم به حقشان برسد. مثلاً در شهر ما گوشت به همه نمیرسد در حالی که در تهران میلیونها تن گوشت و روغن وجود دارد این عدالت در توزیع باید در همه جای کشور وجود داشته باشد. نماینده مردم صومعه سرا در مجلس اضافه کرد: وقتی به صورت عادی نمیتوان عدالت را پیاده کرد و شاهد قاچاق بالعکس کالاهای یارانهای هستیم باید به سمت کوپنی شدن برخی کالاها برویم تا یک فرد روستایی در دورترین نقطه کشور هم بتواند مثل یک شهری کالای مربوطه را دریافت کند.
دلخوش تجربه کوپنی بودن برخی از کالاها در دوران جنگ تحمیلی را تجربه موفقی دانست و بر ضرورت تطبیق آن با شرایط روز تاکید کرد.
نهادهای مختلف، برای فهم بهتر از وضعیت اققتصادی کشور در سال گذشته و یافتن چرایی افزایش قیمتها با وجود تخصیص ازر دولتی چهار هزار و 200 تومانی، برای تامین کالاهای اساسی پرداختند. مرکز پژوهشهای مجلس و اغلب نهادها و کارشناسان معتقدند در حالی که دولت ارز ارزان به واردکنندگان پرداخت، درنهایت مردم با قیمت ارز آزاد کالاهای مورد نیاز خود را تهیه کردند. به بیان دیگر ارز چهار هزار و 200 تومانی نه تنها سفره فرودستان را پر رنگ و لعاب نکرد، بلکه به شکل رانت در جیب سوداگران رفت. به نظر میرسد این مهم، سبب شد تا نمایندگان مجلس برای سال جاری سیاست استفاده از کوپن یا همان کالا برگ را در پیش بگیرند. با استفاده از این روش دولت تا حدی دست سودا گران را از سیستم توزیع معیشت خانوار قطع میکند. گرچه منتقدان با یادآوری دهه 60 به راه افتادن مشاغلی چون کوپن فروشی را جایگزنی فعالیتهای نامولد و غیر رسمی دیگر میکنند. در هر حال اجرای این سیاست میتواند به اندازه بیشتری از سودا گری واردکنندگان بکاهد.
کوپن از کجا به اقتصاد ایران راه یافت؟
کوپن از آغاز دهه 60 تا اواخر دهه 80 به مدت 29 سال در اقتصاد ایران حضور داشت. از گوشت و مرغ تا تخممرغ، از سیگار تا روغن و شکر هر کدام در دورانی به شکل کوپنی عرضه شدند. کالا برگها از آغاز جنگ و اشغال خرمشهر که در آن زمان بزرگترین بندر واردات کشور بود، برای معیشت خانوارهای فرودست زیر نظر ستاد بسیج اقتصادی کشور کار خود را آغاز کرد. پس از جنگ به تدریج از تعداد اقلامی که به شکل کوپنی ارائه میشدند کاسته شد تا نهایتا در سال 89 با آن وداع شد. با وجود اینکه در دهه 70 به سرعت کمبود مواد مصرفی و خوراکی در کشور برطرف شد اما دولتها نمیخواستند با حذف شتابزده این کالا برگها بر نرخ تورم بیفزایند، به همین دلیل 21 سال پس از جنگ، همچنان کوپن به اقلامی چون روغن، شکر و برنج تعلق میگرفت.
استفاده از کالا برگ یا همان کوپن سابق اغلب در شرایط بحرانی مانند جنگها که به کمبود کالا میانجامد مورد استفاده قرار میگیرد. این روش حتی در سالهای جنگ دوم جهانی در بریتانیا هم به اجرا درآمد و گفته میشود اگر وینستون چرچیل، نخست وزیر وقت به این راه تن نمیداد احتمالا فقرای انگلیس، ولز، اسکاتلند و ایرلند شرایط بسیار سختتری را زیر بمباران ارتش آلمان نازی تجربه میکردند. به بیان دیگر شرایط جنگی و بحرانی سبب میشود که سیاستمداران به جای نگرش مکتبی، تنها به دنبال کاهش تبعات سیاستهای خود باشند به همین دلیل بریتانیا که اولین کشور سرمایهداری جهان است و در زمانی که حزب محافظه کار قدرت را در دست دارد به ملی کردن بخشی از صنایع و پرداخت کوپن تن داد.
از همان زمان جنگ، کارشناسان اقتصادی طرفدار دولت استفاده از این روش را درست ارزیابی میکردند. در شرایط جنگ فشارهایی به جامعه وارد میشود که اگر با کاهش قدرت خرید و توان معیشتی هم همزمان شود، احتمال دارد جامعه پیش از مشخص شدن نتیجه درگیری، خود را شکست خورده بداند. به همین دلیل در زمان جنگ نیز دولت علیرغم اینکه با مشکلات متنوع دست به گریبان بود، اما از سیاست کوپنی خویش غافل نشد. فرهاد دژپسند وزیر فعلی اقتصاد، در کتابی یک دهه قبل با عنوان اقتصاد ایران در دوران جنگ تحمیلی، میگوید: در حالی که ۲۳ درصد از بودجه عمومی دولت به جنگ اختصاص پیدا میکرد، سهم بودجه اجتماعی که بحث کالاهای کوپنی را نیز در بر میگیرد در آن دوران به رقمی معادل ۱۸ درصد میرسید. این درحالی است که عملا قیمت بازار را هم دولت تعیین میکرد و در پی افزایش قیمت کالایی، دولت با اعلاه کوپن جدید و افزایش عرضه مانع از جهش قیمتها میشد. با این همه مخالفان این روش، معتقدند چنین اقداماتی اثرات کوتاه مدت دارد اما میتواند به شکل دراز مدت رویه غذایی خانوارها را تغییر دهد. مثلا پیش از تخصیص کوپن به برنج در زمان جنگ، قوت غالب خانوارهای ایرانی اغلب سیب زمینی بود و یا مصرف تخم مرغ به مراتب کمتر از اکنون بود؛ تخم مرغ در میان اجناس ارائه شده در میان کالابرگها وجود داشت و قیمت ارزان آن سبب شد تا خانوارهای ایرانی به سمت مصرف بیشتر آن متمایل شوند. اکنون نیز شرایط گرچه جنگی نیست و نهایتا میان ایران و امریکا و حتی اسراییل و عربستان طرفین از تهدید فراتر نرفتند. با این وجود دو بار رکود تورمی در دهه 90 تبعات سنگینی برای اقتصاد دارد؛ تبعاتی که گاهی گفته می شود با تبعات یک جنگ واقعی برابری میکند.
از سال گذشته با نوسان قیمت ارز قیمت سایر کالاها هم افزایش یافت، به گونهای که براساس گزارش مرکز آمار ایران تورم تولید کننده بخش صنعت در سال 97 به 63 درصد رسید و تورم میانگین کشور نیز اندکی کمتر از 30 درصد بوده است، از سوی دیگر رشد اقتصادی 9ماه سال گذشته هم منفی 3.5 درصد بود. در مقابل پیشبینیها از رشد اقتصاد متفی هشت تا 10 درصد و تورم نزدیک به 40 درصدی برای سال جاری حاکی از تداوم روندی است که از 97 آغاز شده است. مشابه این وضعیت برای سالهای 91 و 92 هم رخ داد.
این روند سبب شد تا معیشت خانوارها به شدت متاثر شود. در سال گذشته دولت چند بار اقدام به توزیع سبد کالا کرد اما در همان زمان برخی از مسئولان دولتی از جمله اسحاق جهانگیری از احتمال بازگشت کوپن سخن گفتند.
درباره یک کلیشه
اغلب منتقدان استفاده از کوپن اقتصاددانان هوادار بازار آزاد هستند. آنها معتقدند با استفاده از این روش عملا دست دولت برای قیمتگذاری باز میشود و از سوی دیگر سبب ایجاد رانت میشود. گرچه در رابطه با ایجاد رانت حق با آنهاست ولی استفاده از ارز چهار هزار و 200 تومانی نیز رانت بزرگی به همراه داشت. برخی پا را از این نیز فراتر میگذارند و توزیع کالا از طریق کوپن را کوپنیسم و همان کمونیسم میدانند. البته کشورهایی چون شوروی بیشترین استفاده را از این کالا برگها کردند ولی پرواضح است که میان این دو هیچ ارتباط مستقیمی وجود ندارد. همانطور که پیش تر گفته شد، در جنگ جهانی دولت دست راستی بریتانیا و به نخست وزیر چرچیل چنین کاری را انجام داد. جالب اینکه سیستم کوپنی شوروی دو سال بعد از پایان جنگ، یعنی در پاییز 47 به کلی لغو شد اما این سیستم در بریتانیا تا سال 1952 دوام آورد.
این میان کشور آمریکا به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان با وجود اینکه پس از کاشفش، هیچگاه جنگی از طرف یک کشور خارجی در خاکش صورت نگرفته، بزرگترین و گرانترین سیستم کالا برگ در جهان را داراست.
در سال 2008 و هنگامیکه اوباما پیروز انتخابات شد، تعداد کسانی که برای دریافت کالا برگ در امریکا ثبت نام کرده بودند تنها 30.8 میلیون نفر بود اما ظرف 9 ماه این رقم با افزایش 45 درصدی، تعداد این افراد به 46 میلیون و 200 هزار نفر رسید. بنابر آمارهای رسمی، تنها در سال 2011 معادل 76.7 میلیار دلار کالا برگ میان نیازمندان در امریکا پخش شد. برای فهم بهتر این رقم کافی است بدانیم مجموع هزار و 799 هزار میلیارد تومان نقدینگی که در اقتصاد ایران وجود دارد معادل حدود 170 میلیارد دلار است و به تعبیری میتوان گفت ایالات متحده معادل 45 درصد کل نقدینگی ایران را سالانه برای سیر کردن نیازمندان کشورش صرف میکند.
آن طور که وزارت کشاورزی ایالات متحده میگوید 49 درصد خانوارهایی که دارای فرزند 17 ساله یا کوچکتر هستند و 55 درصد خانوادههایی که تک سرپرست هستند کالا برگ غذا دریافت میکنند. علاوه بر این 15 از تمام خانوادههایی که فرد بالا 60 سال دارند کالا برگ میگیرند. همچنین از تمام خانوارهایی که افراد غیر مستن اما بیمار دارند هم 20 درناراضی کننده است.
افزایش هزار درصدی کالابرگهای منتشره در حوزه یورو
روسیه پس از فروپاشی شوروی در سال 1991 با مشکل بزرگ کمبود موادغذایی مواجه و دولت وقت مجبور به سهمیهبندی کالاهای اساسی همچون نان شد. در نتیجه تا مدتی از نظام توزیع نان با کالابرگ استفاده کرد. روسیه پس از فروپاشیشوروی بخش عمدهای از مواد غذایی مورد نیاز خود را از غرب بهویژه امریکا خریداری میکرد و این امر موجب وارد آمدن ضربات سختی به تولیدکنندگان روسی شد و بر اثر آن هزاران مرکز تولیدی و تعاونیهای کشاورزی ورشکست شدند و از بین رفتند. دولت روسیه درچنین شرایطی با اتخاذ سیاست توزیع کالابرگ توانست اقتصاد کشورش را از ورشکستگی نجات دهد تا جایی که در سال 2002 صادرات غله را آغاز کرد و امروز توانسته بزرگترین صادرکنند غلات در جهان باشد.
اتحادیه اروپا نیز در سال 2004 «برنامه توزیع غذا برای افراد محروم» (MDP) را برای تامین موادغذایی افراد کم درآمد جامعه تصویب کرد. این مصوبه منبع قابل استنادی برای سازمانهایی بود که در تماس مستقیم با افراد کم درآمد جامعه بودند. براساس این برنامه توزیع غذا، مقدار و مدت ارائه بنهای حمایتی غذا بستگی به وضعیت اقتصادی هر فرد وساختار خانواده او داشت و تنها افرادی که شرایط بسیار دشوار مالی و اقتصادی داشتند میتوانستند بدون هیچ مشکلی بن غذا دریافت کنند. سایر اقشار جامعه نیز باید 0.5 تا 20درصد از قیمت یک وعده غذایی را خود پرداخت کنند. از سوی دیگر توزیع بن غذا به نیازهای گروههای سنی مختلف (نوزادان، کودکان، نوجوانان، بزرگسالان، سالمندان) و همچنین توانایی آنها برای آمادهسازی غذا بستگی داشت. در سال 2010، بیش از 18 میلیون نفر در اروپا از بنهای غذا بهرهمند شدند.
در سال 2012 کل بودجه مربوط به این برنامه 10.4 میلیون یورو بود و در سال 2013، بودجهای معادل 113 میلیون یورو برای طرح توزیع بنهای غذایی براساس مولفههای گفته شده اختصاص داده شد. پس از آن مقرر شد هر کشور عضو، باید برای توزیع مواد غذایی، سازمان تامین مالی تاسیس کند و در این راستا اولویت باید با محصولات اروپایی باشد. برای مثال آمار منتشر شده در خبرگزاری «بلومبرگ» نشان میدهد که اکثریت کالابرگهای توزیع شده در بلژیک از سال 2012 تا 2014، کالابرگ غذا بوده است. بر این اساس در دوره بررسی شده، سهم کالابرگهای مواد غذایی در سال 2012 از 75درصد به 77درصد در سال 2014 رسید.
همانطوری که گفته شد در زمان شوروی تا سال 1947 یعنی دو سال پس از پایان جنگ از کالا برگ استفاده میکردند و استفاده دوباره از این ابزار در شرایطی رخ داد که دیگر چیزی به نام شوروی وجود نداشت. همچنین دولت ایالات متحده به عنوان بزرگترین سرمایهداری حاضر در جهان که سهم مهمی از جمعیت آن نیازمند تهیه مواد غذایی از این شیوهاند. همچنین در اتحادیه اروپا نیز علیرغم سیستم دولت رفاهی که در گذشته در این کشورها حاکم بود، اکنون به سیاست توزیع کالا برگ روی آورده است.