برگ برنده ایران چیست؟
افزایش تحرک نظامی امریکا در خلیج فارس، وقوع برخی حملات به کریدورهای انتقال انرژی در منطقه و وقوع معامله قرن، وضعیت منطقه را پیچیده کرده است. در چنین شرایطی، داود حشمتی، تحلیلگر سیاسی به موقعیت جمهوری اسلامی در این میدان اشاره میکند.
حشمتی در گفتوگو با ایرنا، با اشاره بر روند وقایع اخیر گفت: «علاوهبر انفجارات فجیره، شاهد حمله پهبادی به هفت مرکز نفتی و مراکز استراتژیک و تزریق خطوط انتقال نفت در عربستان بودیم، که از طرف یمنیها انجام شده است. در انفجار فجیره نیز ابتدا ماجرا پوشانده شد و به سرعت آن را در مقابل ایران بزرگ نکردند. درحالیکه هم عربستان و هم سایر کانونهای منطقه از جمله اسراییلیها همین را میخواستند، ولی برای حفظ آرامش بازار نفت اینکار انجام نشد و در حقیقت بهجای پررنگ کردن ماجرا، با چراغ سبز یا فشار خود امریکا پرداختن به این امر را محدود کردند.»
وی افزود: «به یاد داشته باشیم که هفته قبل پمپئو در نیمه راه سفر خود به اروپا، یکباره به عراق رفت و آنجا اعلام کرد که ما تحرکاتی از ایرانیها شاهد هستیم. پمپئو ادعا کرد که «چشم ما به تحرکات اخیر ایرانیها هست و به نظر نمیآید ایران بخواهد روی این مساله تأکید کند و اعلام کند که این تحرکات از طرف ماست». ولی امارات از امریکا خواسته است روی این مساله تحقیق کند.»
حشمتی در خصوص اتفاق دیگری که در منطقه بزودی رخ خواهد داد گفت: «ما به فاصله چند هفته دیگر اتفاق مهمی را در منطقه خواهیم داشت که رونمایی از معامله قرن است. این طرح توسط کوشنر، داماد ترامپ در حال آماده شدن است و قرار است در هفته آخر ماه رمضان، این اتفاق بیفتد؛ یعنی نزدیک به روز قدس.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی افزود: «ترامپ با این طرح معامله قرن تلاش میکند مشکلات مرزی میان کشورهای عرب منطقه را با اسراییل حل کند و بعد همه را با هم یکدست نماید تا در مقابل ایران قرار دهد. ایران با اسراییل مشکل مرزی و سرزمینی ندارد، مشکل ایران با اسراییل ایدئولوژیک است. یعنی اگر اردن و دیگران نیز مسائل مرزی را بپذیرند و حتی اگر فلسطین نیز بپذیرد، ایران موجودیت اسراییل را نخواهد پذیرفت و امریکا در تلاش است از این مساله، اجماعی در منطقه بر ضد ایران بسازد و موقعیت خطرناکی ایجاد کند. لذا هر نوع حرکتی معنا و بازتاب بزرگی خواهد داشت.»
حشمتی در ادامه خاطرنشان کرد: « در منطقه با طرحهای مختلفی روبرو هستیم: اول، معامله قرن که در تلاشند اواخر همین ماه رمضان انجام شود. دوم، درگیری در حوزه نظامی در خلیجفارس و حوزه نفتی. سوم، در حوزه دیپلماسی عمومی دولت. چیزی که میتواند برگ برنده ما باشد، به اعتقاد من هماهنگی در این دو حوزه است. یعنی هماهنگی و همکاری در حوزه نظامی و دیپلماسی.»
حشمتی در خصوص راهکارهای مقابله با شرایط دشمن افزود: «من عقیده دارم اگر به زمان تصویب برجام برگردیم، یعنی هم دیپلمات داشتیم و هم سردار، برنده خواهیم بود. در برجام یک طرف ظریف بود و یک طرف قاسم سلیمانی. با همین الگو به اعتقاد من میتوانیم به موفقیت برسیم.»
وی گفت: «به نظر من، میان ما و امریکا جنگی رخ نمیدهد. ارزیابی سردار سلیمانی در جمع فرماندهان این بود که اگر جنگی با ایران شروع شود، جنگ نقطهای نخواهد بود. چون اگر این اتفاق بیفتد، امریکا و بقیه به سرعت در منطقه دچار مشکل میشوند. چون گستره این جنگ وسیع است و دامنه آن بیشتر از چیزی است که فکرش را میکنند. تصور من این است که ترامپ به این کار دست نمیزند. چراکه وی با این ایده آمد که من نمیخواهم پول مردم امریکا را در خاورمیانه خرج کنم. ترامپ بدش نمیآید به موسسات بزرگ صنعتی امریکا سود برساند، ولی نه سود حاصل از جنگ. ولی در امریکا کانونهای قدرت بزرگی وجود دارد که میخواهند ترامپ را وارد جنگ کنند و با نیروی زیاد به منطقه برگردند. فشار آنها و کمک لابی اسراییل برای این است که بتوانند علاوه بر فشار بر ایران، باعث شوند امریکا منطقه را رها نکند. اگر ترامپ بداند دامنه سرزمینی و زمانی این جنگ گسترده است، بههیچوجه وارد آن نمیشود. چون برای او در حکم پایان ریاستجمهوری است. ولی اگر بتواند با کمترین هزینه این مشکل را حل کند، به آینده فکر خواهد کرد. ترامپ میتواند با ابهتی بالاتر و هزینهای کم، این قصه را مدیریت کند. لشکرکشی به منطقه کمهزینه نیست، ولی هزینه آن از جنگ بالاتر نیست و مدل تفکر ترامپ همین است؛ با ابهت وارد شدن و کم کردن هزینهها پای میز مذاکره.»
وی افزود: «تحلیلها نشان میدهد با آدم عاقلی طرف نیستیم و محاسبات او روی چارچوب نیست. او نشان داده است که میتواند هر نوع واکنشی را نشان دهد. پس حداقل درگیری، برای ما نیز بهترین گزینه است. در این شرایط، تنها برگ برندهای که میشناسم این است که بتوانیم همزمان هم از ظرفیت دیپلماسی خود استفاده کنیم و هم از ظرفیت نظامی. این برگ برنده ما خواهد بود.»