بهرهوری باید به درک عمومی تبدیل شود
رییس سازمان ملی بهرهوری ایران میگوید: در خصوص ارتقای بهرهوری و بهینهسازی مصرف مهمترین کاری که باید انجام دهیم این است که بهرهوری و بهینهسازی برای مردم به یک درک عمومی تبدیل شود؛ یعنی مردم جامعه باید پی به اهمیت آن ببرند این اتفاق هم عملی نمیشود مگر اینکه از نظام آموزشی کشور شروع کنیم. ایرنا در این زمینه با «فاطمه پهلوانی» رییس سازمان ملی بهرهوری ایران گفتوگو کرده است.
بهینهسازی مصرف چه ارتباطی با زندگی افراد داشته و مدیریت شهری چه وظیفهای در این خصوص دارد؟
بهینهسازی مصرف در سطح خانوار نخستین تاثیر خود را در اقتصاد خانوارها میگذارد که یکی از نمونههای آن بهینهسازی مصرف در میزان تولید پسماندهای خانوارها است. برای مثال در تهران بیشترین تولید پسماند را در سطح خانوارها داریم که بخش مهمی از این زبالهها مواد غذایی نیم خورده است که این امر با فرهنگ دینی و ملی کشور ما در تضاد است. بنابراین در درجه نخست مدیریت شهری وظیفه دارد برای فرهنگسازی و ایجاد سیستمها و رویههای مناسب برای اصلاح این الگوی مصرف در خانوارها برنامهریزی کند. اگرچه اقدامهایی در این خصوص در حال انجام شدن است اما به هیچ عنوان سرعت این اقدامها متناسب با سرعت مسالهای که ایجاد میشود، نیست. بنابراین باید در این اقدامها شتاب دهی بیشتری صورت بگیرد.
بهرهوری چه ارتباطی با اقتصاد دارد؟
بهرهوری به صورت کلان یک شاخص اقتصادی است که قابلیت این را دارد که به صورت اختصاصی برای زیربخشهای اقتصاد تعریف شود. ما بیش از 20 سال است که در سازمان بهرهوری وضعیت بهرهوری کشور را رصد میکنیم و آمارها و شاخصهایی در این حوزه ارایه میدهیم. این آمارها نشان میدهد که بهرهوری نسبت مستقیمی با رشد اقتصادی دارد و وضعیت آماری آنها کاملاً در یک راستا است. وقتی رشد اقتصادی کشور روند مثبتی داشته باشد بهرهوری میتواند در آن رشد اقتصادی معنادار باشد یا میتواند نباشد زیرا رشد اقتصادی به عوامل مختلفی مانند نیروی کار، سرمایه و ... بستگی دارد که یکی از آنها نیز بهرهوری است. در بسیاری از مواقع اگر رشد اقتصادی کشور بالا میرود به دلیل اقتصاد نفتی و فروش مناسب نفت است و همین امر را هم باید ناشی از سهم سرمایه در رشد اقتصادی دانست که این اتفاق به صورت طبیعی بر روی بهرهوری هم تاثیر میگذارد؛ یعنی هنگامی که کشور رشد اقتصادی مثبت داشته باشد بهرهوری هم بهتر است به دلیل اینکه فعالیتهای زیربنایی و پایهای را میتوانیم با رویکرد بهرهوری انجام دهیم.
کارکرد اصلی بهرهوری در چه شرایطی نمایان میشود؟
کارکرد اصلی بهرهوری زمانی است که ما میخواهیم از اقتصاد نفتی؛ یعنی منبع محور به اقتصاد
بهرهوری محور یا محصول محور تبدیل شویم. در چنین شرایطی باید سعی کنیم تا جایی که امکان دارد از نظر کمی (سرمایهای) نهاده کمتری وارد چرخه بازار و اقتصاد کنیم و سعی داشته باشیم که ستانده بیشتری از طریق کیفیسازی نهادهها به دست آوریم؛ یعنی نیروی کار و سرمایهگذاری کیفیتری داشته باشیم.
در سالهای گذشته بهرهوری چه وضعیتی داشته است؟
با توجه به اینکه در سالهای گذشته کشور به لحاظ توسعه اقتصادی فراز و نشیبهای زیادی را طی کرده است، بهرهوری هم متاثر از این فراز و نشیبها بوده است. برای نمونه در 1391خورشیدی که با یک مرحله از تحریمها مواجه شدیم رشد اقتصادی بهشدت پایین آمد و سهم بهرهوری در برنامه پنجم توسعه نزدیک به صفر رسید اما در 2 سال نخست برنامه ششم توسعه یعنی 1395 و 1396 خورشیدی یک سیر نزولی را در رشد اقتصادی و بهرهوری شاهد بودهایم که در بهرهوری حدود 30 درصد اتفاق افتاد اما متاسفانه از 1397خورشیدی که رشد اقتصادی به دلیل تحریمها و کاهش قیمت و فروش نفت پایین آمد وضعیت بهرهوری کشور نیز مناسب نیست.
این اقتصاد بهره ور محور در شرایط کنونی که کشور با تحریمهای ناعادلانه مواجه است چه کمکی به توسعه اقتصادی میکند؟
اقتصاد بهره ور محور برای این است تا در شرایط کنونی که کشور با تحریمهای ظالمانه روبرو است بتوانیم تاب آوری بیشتری داشته باشیم زیرا بهرهوری در شرایطی که اقتصاد در تنگنا قرار گرفته باشد تاثیرگذار است. اساساً وقتی که وفور منابع وجود داشته باشد ذهنیت افراد در سطح جامعه و در سطح مدیریتی و بنگاه داری به سمت صرفهجویی نمیرود در حالی که در یک نگاه درست و توسعه محورانه به این سمت است که تا جایی که ممکن باشد باید از تمام ظرفیتهای بهرهوری استفاده کرد. برای نمونه یکی از کشورهای پیشرو در بخش بهرهوری ژاپن است که کارهای آموزشی پایهای در مدارس انجام میدهد تا اساساً فرهنگ مردم کشورش با این مفهوم عجین شود تا در حوزه اداری و ساز وکارهای اقتصادی هم مدیران آن را سرلوحه کار خود قرار دهند .
برای ارتقای بهرهوری و بهینهسازی مصرف باید چه کاری انجام داد؟
در خصوص ارتقای بهرهوری و بهینهسازی مصرف مهمترین کاری که باید انجام دهیم این است که بهرهوری و بهینهسازی برای مردم به یک درک عمومی تبدیل شود؛ یعنی در درجه نخست مردم جامعه باید پی به اهمیت آن ببرند این اتفاق هم عملی نمیشود مگر اینکه از نظام آموزشی کشور شروع کنیم. بنابراین در کنار فعالیتهای کوتاهمدت در نظام آموزشی کشور و از پایههای دبستان باید برای ترویج و فرهنگسازی در خصوص این مفهوم فعالیت انجام دهیم.