حذف آزمون کنکور؛ پیامدها و چالش‌ها

۱۳۹۸/۰۳/۲۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۶۳۷۴
حذف آزمون کنکور؛ پیامدها و چالش‌ها

سید مسعود  موسوی |

عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی|

تبعات و پیامدهای کنکور دیر زمانی است که مورد توجه نخبگان و مسوولان کشور قرار گرفته و بر اساس طرحی که مجلس شورای اسلامی در دست بررسی قرار دارد، مقرر است این آزمون عمومی طی یک روند زمانی حذف شود و مکانیزم‌های دیگری برای پذیرش دانشجو مد نظر قرار گیرد. فارغ از آسیب‌ها و عوارضی که بر آزمون کنکور مترتب است، حذف آن نیز تبعات خاص خود را خواهد داشت. در نوشتار حاضر ضمن بررسی ضعف‌ها و انتقاداتی که بر کنکور وارد است، عوارض و پیامدهای حذف آن نیز مورد بررسی قرار گرفته است.

  آسیب‌های آزمون کنکور

از سوی مخالفان برگزاری کنکور، آسیب‌های مختلفی برای این آزمون سراسری مطرح می‌شود. روانشناسان از زیان‌های تنش روحی دانش‌آموزان در سال‌های آخر دبیرستان سخن گفته‌اند؛ کارشناسان آموزش و پرورش درباره خسارت‌های حاشیه‌ای‌شدن هر نوع یادگیری به جز مهارت تست‌زنی هشدار داده‌اند؛ اقتصاددانان مشکل حجم عظیم کارکرد مالی مراکز کمک‌آموزشی به هزینه مردم و با کارآمدی ناچیز را مطرح کرده‌اند؛ صاحب‌نظران آموزش‌عالی ناتوانی شیوه‌های سنجش در هدایت استعدادها را مورد تأکید قرار داده‌اند، اما کماکان تصور حذف کنکور امری دشوار می‌نماید. تعداد متقاضیان ورود به دانشگاه بر ظرفیت پذیرش آن برتری دارد، به همین دلیل، نوعی گزینش ناگزیر می‌نماید. شک نیست که بحران‌زایی این پدیده تماماً ناشی از ماهیت کنکور نیست، بلکه تا حدودی به شرایط خاص ایران امروز مربوط است. اگر همین شیوه گزینش، با وجود ایراداتی که دارد، در جامعه‌ای اجرا می‌شد که بحران اقتصادی خفیف‌تری را سپری می‌کرد، از میزان بیکاری کمتری برخوردار بود، شأن کمتری برای مدرک تحصیلی در نظر می‌گرفت، چه بسا آنچه آفات کنکور نامیده می‌شود، اینگونه بزرگ‌نمایی نمی‌شد و فوریت و ضرورت تغییر آن احساس نمی‌شد. با این توضیح، مهم‌ترین آسیب‌ها و ایرادات در خصوص آزمون کنکور را در قالب سه عنوان ذیل می‌توان مورد بررسی قرار داد:

فشارها و آسیب‌های روانی: کنکور فشار روانی بسیار شدیدی را بر دانش‌آموزان و خانواده‌های آنها وارد می‌کند. وقتی فشارهای روانی از سوی خانواده و مدرسه بر دانش‌آموزان وارد می‌شود و میزان این فشارها در تحمل فرد نیست، این مساله به عنوان خشم فروخورده همیشه همراه وی هست و باعث ایجاد اضطراب و استرس می‌شود که در شخصیت روانی دانش‌آموز در آینده تأثیرگذار است. متمرکزکردن تعیین قطعی سرنوشت آیندة تحصیلی دانش‌آموزان در قالب یک آزمون، به‌شدت اضطراب‌آفرین است. اگر نبود امکان شرکت مجدد در کنکور را به دلیل اموری چون مشمولیت خدمت وظیفة عمومی در مورد پسران، یا تشویق به ازدواج از سوی خانواده در صورت قبول‌نشدن در مورد دختران به این مقوله اضافه کنیم، به گزینه یا امروز یا هیچ‌وقت، می‌رسیم که ضریب اضطراب را به‌شدت افزایش می‌دهد. در تحقیقی که به منظور بررسی و مقایسه تأثیر کنکور بر وضعیت روحی روانی و شخصیتی دانشجویان پذیرفته‌شده و پذیرفته‌نشده و خانواده آنان در برخی شهرها انجام شده، نتایج حاصله، تفاوت معناداری در عاطفه مثبت میان دو گروه دانشجو و پشت کنکوری دارد. به عبارت دیگر کسانی که در آزمون ورودی دانشگاه پذیرفته شده‌اند، در مقایسه با کسانی که پذیرفته نشده‌اند، احساس و نگرش بهتری به توانایی‌ها و ویژگی‌های مثبت خود دارند. بدین ترتیب اکثریت زیادی از افرادی که در دانشگاه پذیرفته نشده‌اند، احساس شکست می‌کنند و دچار عواطف منفی نظیر ناامیدی، افسردگی، اضطراب، استرس، بدخلقی و اندوه می‌شوند. نتایج این تحقیق همچنین نشان می‌دهد که والدین دانشجویان نیز در مقایسه با والدین افرادی که در کنکور پذیرفته نشده‌اند، بطور معناداری از عاطفه مثبت برخوردارند، زیرا زمانی که فرزندشان در کنکور پذیرفته می‌شود، خانواده نیز خود را به نوعی در این موفقیت سهیم می‌داند.

 ناکارآمد کردن سیستم آموزشی: یکی از آسیب‌های کنکور تغییر اهداف، ساختار و برنامه‌های دوره آموزش عمومی کشور است. کنکور و نظام سنجش آموزش عالی کشور بر اهداف و برنامه‌های آموزشی و درسی مدرسه‌ای کودکان، نوجوانان و جوانان کشور سایه افکنده و آنها را تخریب کرده است. به نحوی که روش‌های تدریس پیشرفته و خلاق، کار گروهی، کار آزمایشگاهی و کارگاهی از مدارس رخت بر بسته و معلم و شاگرد در مدارس به خصوص دبیرستان و پیش‌دانشگاهی مشغول طراحی تست و تمرین سرعت و صحت در پاسخگویی به تست‌های کنکور هستند. امروزه دامنه آزمون‌های تستی در سیستم آموزشی کشور حتی به دوره تحصیلات ابتدایی نیز کشیده شده و دانش‌آموزان برای موفقیت در آزمون‌های مدارس سمپاد با انواع و اقسام آزمون‌های چهارگزینه‌ای درگیر شده‌اند. آزمون چندگزینه‌ای باعث می‌شود که معلمان تشویق شوند روش موفقیت در تست‌زدن را آموزش دهند و از مطالب مهمی که بنا به ماهیت نمی‌تواند به صورت سوال تستی درآید، صرف‌نظر کنند و دوره دبیرستان صرفاً یا عمدتاً به عنوان محلی برای تمرین توانایی توفیق در آزمون سراسری در میان معلمان، دانش‌آموزان، والدین و مدیران آموزشگاه‌ها و مراکز تقویتی در نظر گرفته شود.

پژوهش‌هایی که به منظور بررسی تأثیر کنکور بر برنامه‌های درسی و شرایط روانی داوطلبان انجام شده، نشان می‌دهد که کنکور به شیوه کنونی سبب ناکارآمدی نظام آموزش متوسطه و عقیم‌ماندن برنامه‌های آموزشی و درسی رسمی کشور می‌شود. حاکم‌شدن نظام سنجش بر پایه پرسش‌های تستی عملاً باعث شده در بسیاری از مواقع، دانش‌آموزان مستعد و باهوش صرفاً به دلیل عدم مهارتشان در آزمون‌های تستی از گردونه رقابت برای رشته‌های تحصیلی برتر کنار بروند و جای آنها را دانش‌آموزان دیگری که بر آزمون تستی تسلط دارند، بگیرند. افت کیفی داوطلبان پس از موفقیت در کنکور در دانشگاه‌ها ریشه در همین مساله دارد. از مستندات این ادعا تطبیق آمار ثبت اختراع با میزان مقالات منتشرشده توسط دانشجویان است. در حالی که فارغ‌التحصیلان در ایران در برابر ۸۰۰ مقاله علمی یک اختراع ثبت می‌کنند، فارغ‌التحصیلان ژاپنی به ازای هر مقاله علمی یک اختراع به ثبت می‌رسانند.

آسیب‌های اقتصادی کنکور: آمادگی برای کنکور، هزینه بسیاری را بر خانواده‌ها تحمیل می‌کند. هرچند آمار و ارقام مستند و دقیقی از میزان گردش مالی موسسات و آموزشگاه‌های فعال در عرصه کنکور در دسترس نیست، اما برخی نقل قول‌ها از مقامات آموزش و پرورش و برخی نمایندگان مجلس، نشان می‌دهد گردش مالی این موسسات بالغ بر ۴۰ هزار میلیارد تومان است، حتی اگر نصف یا یک سوم این مبلغ هم صحیح باشد، گردش مالی این موسسات چندین برابر بودجه وزارت آموزش و پرورش است.

از این رو بسیاری از کارشناسان از اصطلاحاتی چون مافیای کنکور استفاده می‌کنند، به عقیده این افراد، قدرت و نفوذ مالی این موسسات به اندازه‌ای زیاد است که حتی در تصویب و اجرای قوانین مرتبط با آموزش و پرورش و آزمون کنکور اعمال نفوذ می‌کنند. بسیاری از مدارس دولتی و غیردولتی نیز با وجود بخشنامه‌های صادره وزارت آموزش و پرورش مبنی بر عدم ارتباط‌گیری با موسسات کنکوری، برنامه‌های مشترکی را برای آمادگی بیشتر دانش‌آموزان برای کنکور اجرا می‌کنند. با توجه به اینکه موفقیت در کنکور به قبله آمال داوطلبان تبدیل شده، لذا خانواده‌ها با وجود وضعیت نابسامان اقتصادی موجود کشور، تلاش می‌کنند به هر نحو ممکن، هزینه سرسام‌آور موسسات کنکوری را تأمین کنند. اگر هزینه‌هایی که خانواده‌ها برای ثبت نام فرزندان خود در مدارس غیرانتفاعی، به منظور داشتن اطمینان بیشتری برای ورود به دانشگاه اختصاص می‌دهند را به هزینه‌های موسسات کنکور اضافه کنیم، هزینه‌ای کمرشکن بر گرده خانواده‌های ایرانی تحمیل شده است. بر خلاف گذشته که در اغلب موارد هوش و استعداد و تلاش فردی، ضامن اصلی موفقیت تحصیلی محسوب می‌شد، در شرایط فعلی، تا حدودی متأثر از سازوکار آزمون کنکور، میزان سرمایه‌گذاری است که نقش مهمی در موفقیت تحصیلی افراد دارد.

  پیامدهای حذف کنکور

حذف کنکور عواقب و پیامدهای خاص خود را دارد که به نظر می‌رسد کمتر به آن پرداخته می‌شود و ضرورت دارد مورد توجه نهادهای ذی‌ربط قرار گیرد. ذیلاً برخی از این پیامدها مورد بررسی قرار می‌گیرد:

بومی‌شدن هرچه بیشتر تحصیلات دانشگاهی: براساس نظرات کارشناسانی که موافق حذف کنکور هستند، برای ۸۵ درصد ظرفیت دانشگاه‌های کشور امکان حذف کنکور وجود دارد، اما همچنان برای برخی رشته‌های برتر یا دانشگاه‌های مادر ناگزیر باید آزمونی برگزار شود. از مهم‌ترین تبعات حذف کنکور، بومی‌شدن هرچه بیشتر تحصیلات دانشگاهی است. این مساله‌ای است که از جنبه‌های مختلف بر امنیت ملی کشور تأثیر خواهد گذاشت. هرچند گزینش دانشجویان بومی هم‌اکنون نیز وجود دارد و بخشی از ظرفیت دانشگاه‌های کشور به دانشجویان بومی اختصاص پیدا می‌کند؛ اما در صورت حذف کنکور، یقیناً این وضعیت بسیار تشدید می‌شود.

در شرایطی که ایران به عنوان کشوری موزاییکی از اقلیت‌های قومی و مذهبی مختلف با زبان و فرهنگ‌های متفاوت شکل گرفته، مطمئناً تقویت هویت ملی یکی از بایسته‌های ضروری برای تقویت انسجام ملی در کشور است. در این راه، تقویت ارتباطات بین قومی و بین فرهنگی میان اقوام و فرهنگ‌های موجود در کشور شرط لازم در تقویت انسجام ملی است. در این راستا، نهادهای مدرن به ویژه ارتش و نظام آموزش عالی از مهم‌ترین ابزارهای تقریب بین اقوام و اقلیت‌های مختلف در کشور محسوب می‌شوند. جوانانی که از مناطق مختلف کشور به خدمت نظام وظیفه اعزام می‌شوند با خارج‌شدن از پوسته بسته و محدود منطقه و محل زندگی خویش، در شهری دور یا نزدیک با هموطنان خویش که از مناطقی دیگر و با گویش‌های متفاوت هستند، ارتباط می‌گیرند و بدین ترتیب درکی جامع و فراگیر از هویت ملّی ایرانی پیدا می‌کنند.

در این زمینه آموزش عالی نیز یکی از مهم‌ترین ابعاد توسعه ارتباطات بین فرهنگی در کشور است و نقشی بی‌بدیل در تقویت انسجام ملی و هویت ملی ایفا می‌کند. در قالب نظام آموزش عالی با جذب دانشجو از سراسر کشور، بستر لازم برای شناخت هرچه بیشتر گروه‌های قومی از یکدیگر فراهم می‌شود. باید متذکر شویم که وضعیت ارتباط بین اقوام مختلف کشور از شرایط مطلوبی برخوردار نیست. بر اساس تحقیقی میدانی که در سال ۱۳۹۱ در خصوص میزان ارتباط بین اقوام مختلف کشور انجام شده، داده‌های حاصله نشان می‌دهد که برای تقویت انسجام ملی لازم است اقدامات عاجلی صورت گیرد.   دانشگاه با فراهم‌سازی شرایط گردآمدن اقلیت‌ها و قومیت‌های گوناگون و ایجاد رابطه بین قومی با اکثریت جامعه، سبب هضم قومیت‌ها در درون جامعه می‌شود. در دانشگاه، روابط افراد قومی با یکدیگر از نوع گفتمانی و اجتماعی است. از طریق گفت‌وگو و تعاملاتی همچون شرکت در کلاس‌های فوق برنامه، انجمن‌های دانشگاهی، حضور در خوابگاه‌های دانشگاهی و غیره، زمینه برخورد و صمیمیت بین افراد متعلق به گروه‌های قومی مختلف فراهم می‌شود. به عبارتی، گفت‌وگوی بین فرهنگ‌ها در عرصه دانشگاه می‌تواند سازوکاری مناسب در جهت فراهم‌کردن همگرایی قومی ایجاد نماید.  یکی دیگر از کارکردهای کنکور در همین رابطه، توزیع (هر چند به شکلی ناقص) دانشجویان متعلق به گروه‌های قومی در مناطق مختلف کشور بود. این در حالی است که در صورت حذف کنکور، پذیرش دانشجویان از شهر محل زندگی داوطلب و نهایتاً استان و بلوک قومی آن فراتر نخواهد نرفت. این امر جدا از اخلال در ارتباط فرهنگی بین گروه‌های قومی، اختلالاتی را در استقلال شخصیتی دانشجویان به دنبال خواهد داشت. به عنوان مثال، زندگی خوابگاهی و جداشدن از آغوش خانواده، در تقویت استقلال فکری و شخصیتی دانشجویان بسیار موثر است و فقدان آن تبعات مختلفی را به همراه خواهد داشت. دانشجویی که در محل سکونت خود تحصیل می‌کند، بعد از اتمام کلاس‌های روزانه مستقیماً به خانه می‌رود و تقریباً ارتباط وی با دانشگاه قطع می‌شود اما دانشجوی خوابگاهی در پایان روز، وارد زندگی جدیدی در بخش دیگری از دانشگاه یعنی خوابگاه می‌شود که می‌تواند یکی از بهترین فرصت‌ها برای رشد فکری، اعتقادی، هنری، ورزشی، سیاسی، فرهنگی و خلاصه همه ابعاد ضروری زندگی مستقلانه به شمار آید.

فقدان زیرساخت لازم برای مکانیزم‌های جایگزین کنکور: حذف کنکور و جایگزینی آن با مکانیزم‌های دیگر، مشکلات عدیده‌ای را به همراه خواهد داشت. هرگونه تصمیم‌گیری در این زمینه بخش مهمی از جامعه را متأثر می‌سازد، بنابراین اگر فرایند اعتمادسازی در این خصوص شکل نگیرد و احساس بی‌عدالتی بین داوطلبان و خانواده‌های آنها ایجاد شود، می‌تواند تبعات گسترده اجتماعی و حتی امنیتی به همراه داشته باشد. از مهم‌ترین مکانیزم‌هایی که برای انتخاب داوطلبان برتر برای ورود به دانشگاه‌ها از سوی نخبگان و کارشناسان پیشنهاد می‌شود، میانگین معدل دوره متوسطه داوطلبان دانشگاه‌هاست. شاخص معدل هرچند سازوکاری است که ملاک قرارگرفتن آن به عدالت نزدیک‌تر است و از ابعاد مختلف می‌تواند توانمندی‌های مختلف یک داوطلب را پوشش دهد، اما در عین حال می‌تواند تبعاتی را نیز به همراه داشته باشد. از مهم‌ترین پیامدهای آن، اهمیت‌یافتن نمره‌های امتحانی است.

این امر می‌تواند به شکل‌گیری فساد گسترده‌ای برای خرید نمره، تقلب یا اعمال نفوذ برای جلب نظر معلمان یا مصححان اوراق امتحانی یا طراحان سوال منجر شود. گستردگی پهنه آموزشی کشور، تنوع در سیستم نظام آموزشی و فعالیت انواع مدارس دولتی، غیردولتی، هیئت امنایی و غیره باعث می‌شود نظارت و کنترل چنین حوزه‌ای با توجه به اهمیت پیداکردن نمرات درسی بسیار مشکل و یا غیرممکن باشد.

مکانیزم دیگری که پیشنهاد شده، واگذاری موضوع پذیرش دانشجو در رشته‌های برتر یا دانشگاه‌های مادر، به خود دانشگاه‌هاست. این مدل نیز می‌تواند با آسیب‌های مختلفی همراه باشد. در این چارچوب پیشنهاد شده این دانشگاه‌ها از روش تلفیقی میانگین معدل، آزمون تستی و آزمون تشریحی برای انتخاب دانشجو بهره بگیرند. مسلماً تنوع در ارزیابی توانمندی داوطلبان کنکور، گام ارزشمندی برای بهبود ارزیابی افراد شرکت‌کننده است، اما دانشگاه محورشدن پذیرش دانشجو، برگزاری مصاحبه‌های حضوری یا آزمون تشریحی باعث افزایش میزان دخالت عامل انسانی در ارزیابی‌ها و نهایتاً بروز برخی تبعیض‌ها، اشتباهات و بی‌عدالتی‌ها می‌شود. از پیامدهای دیگر اجرای این مکانیزم‌ها، افزایش هزینه دانشگاه‌ها در روند جذب دانشجو خواهد بود. هرچه روند پذیرش دانشجویان کیفی‌تر شود، هزینه بیشتری برای دانشگاه‌ها به همراه خواهد داشت و این در شرایطی که دانشگاه‌ها با مشکلات کمبود اعتبار مالی مواجه هستند، باعث تشدید مشکلات موجود خواهد شد.

   نتیجه‌گیری

تصمیم برای تغییر روند پذیرش دانشجو در دانشگاه‌ها، مساله‌ای است که تبعات مختلفی در سطوح مختلف به دنبال خواهد داشت و طیف وسیعی از جامعه را درگیر خواهد کرد. هرچند اصلاح وضع موجود و بهبود کژکارکردی‌ها و ایراداتی که بر آزمون کنکور وارد است، امری لازم و صواب است، اما باید توجه داشت که همه جوانب موضوع به همراه امکانات موجود و زیرساخت‌هایی که برای اجرایی‌کردن این تصمیمات مورد نیاز است و نیز پیامدهای مختلف آن در نظر گرفته شود. شرکت قریب به دو میلیون نفر در آزمون کنکور و پذیرش جمع محدودی از این افراد و در نقطه مقابل، عدم پذیرش اکثریت قریب به اتفاق شرکت‌کنندگان و پیامدهای روانی جدی که این امر به همراه دارد، می‌تواند زمینه‌ای برای بروز بحران‌های جدی اجتماعی در کشور باشد. حل مساله کنکور صرفاً با حذف آزمون کنکور و جایگزین‌کردن آن با مکانیزم‌های دیگر حل نخواهد شد. وجود آسیب‌ها و مشکلاتی چون ترویج مدرک‌گرایی در جامعه، عدم تناسب نیازهای شغلی کشور با الگوهای پذیرش دانشجو در دانشگاه‌ها، افزایش میزان بیکاری و فقدان فرصت شغلی برای فارغ‌التحصیلان، ناکارآمدی سیستم آموزشی کشور در هدایت تحصیلی دانش‌آموزان بر اساس استعدادها و نیازها، نبود ارتباط بین حوزه آموزش و بازار کار در کشور و فقدان نگاه مدیریتی کلان برای ارایه راهکارهایی به منظور حل مسائل زنجیره‌ای فوق از مسائلی است که در برجسته‌شدن معضل کنکور موثر هستند و حل مساله کنکور بدون در نظر گرفتن این موضوعات چندان گره‌گشا نخواهد بود.

منبع: پژوهشکده مطالعات راهبردی وزارت

علوم، تحقیقات و فناوری