2 رویکرد به عوامل رشد شرکتهای کوچک
گروه بورس|
از ابتدای امسال یکی از ترجیعبندهای اصلی شاخصهای مهم بازار سهم، رشد شاخص هموزن و گرایش سرمایهگذاران به سمت شرکتهای کوچک بوده است. کارشناسان بازار در زمینه عوامل اصلی این گرایش نظرات مختلفی دارند که میتوان آنها را در رویکرد کلی طبقهبندی کرد؛ رویکردی که صفهای خرید سهامهای کوچک را در چارچوب رفتارهای غیرعقلانی یا سیگنالدهی انحرافی تحلیل میکند و در مقابل کسانی است که شاخصهای اقتصاد کلان را به عنوان عامل این گرایش درنظر میگیرند.
رفتارهای غیرعقلانی
به گزارش «تعادل» بازار بورس اوراق بهادار از ابتدای سال جاری تاکنون روزهای پررونقی را پشت سر گذاشته به گونهای که کارشناسان از این دوران به روزهای طلایی بازار بورس یاد میکنند. طبق برآوردهای صورت گرفته شاخص کل بورس از ابتدای سال جاری تاکنون در حدود 50 هزار واحد رشد کرده که این رقم برابر با افزایش 30 درصدی است؛ رشدی که با تاخیر از سایر بازارهای موازی از سال جاری آغاز شده و همچنان ادامه دارد. همچنین بنا بر اعلام برخی فعالان بازار سرمایه، انتشار گزارشهای مطلوب از برخی شرکتها تاثیر خود را در شدت گرفتن روند صعودی شاخص گذاشته است. نقدینگی در این مدت به سمت سهامهای کوچک حرکت کرده و در این گروه رشد قابل توجهی وجود داشته است. کارشناسان در این خصوص به عوامل مختلفی اشاره میکنند که در کلیترین شکل میتوان نظرات آنها را در زمینه عوامل بروز این پدیده در دو رویکرد صورتبندی کرد؛ گروهی که رشد سهمهای کوچک را عمدتا به رفتارهای غیرعقلانی یا سیگنالدهی انحرافی نوسانگیران مرتبط میدانند و در مقابل هم گروهی هستند که این گرایش را به عوامل و نیروهای اقتصاد کلان ربط میدهند.
گروه اول معتقد است بازار سهام همواره با اریبهای رفتاری و حرص به دست آوردن سودهای کوتاهمدت، افراد را به سمت بروز رفتارهای غیرعقلانی و پذیرفتن ریسکهای نامعقول سوق میدهد. این کارشناسان گرایش به سمت سهام شرکتهای کوچک یا با ارزش پایین را در این چارچوب تحلیل میکنند. بر اساس نظرات این افراد با اینکه این شرکتها معمولا بازده بالایی را نصیب سرمایهگذاران خود میکنند، اما با این حال در ایران با توجه به محدودیتهای معاملاتیای نظیر حجم مبنا و دامنه نوسان، عملا سرمایهگذاری در شرکتهای کوچک پایینتر است. با این وجود به گفته آنها یکی از عوامل مهم در زمینه گرایش به شرکتهای کوچک، ابهام است. در شرایط افزایش ابهامات سرمایهگذاری، میزان گرایش به سهام شرکتهای کوچک افزایش مییابد. از سوی دیگر گفته میشود با توجه به ارزش پایین این شرکتها، میزان منابع مورد نیاز برای ایجاد تقاضا برای سهام این دسته از شرکتها چندان نیست، لذا یک یا چند گروه با ایجاد تقاضا، افزایش قیمت، سپس خروج سهام، در کوتاهمدت به سود بالایی میرسند.
به گفته آنها بازی سهام این دسته از شرکتها بدینترتیب شروع میشود که یک یا چند گروه با ایجاد حرکت اولیه در قیمت سهام، ممنتوم لازم برای حرکت بیشتر را فراهم میآورند و حرکت بعدی نه لزوما توسط گروههای ذینفع بلکه توسط سایرین انجام میشود. در واقع قیمت سهام برای حرکتهای بعدی از حرکت اولیه خود کمک میگیرد. هرقدر حرکت اولیه قویتر، شرکت کوچکتر و ابهامات پیرامون شرکت بیشتر باشد، حرکتهای بعدی قویتر و دوره حرکت سهام طولانیتر خواهد بود.
عوامل مکانیکی اقتصادی
در مقابل این رویکرد گروهی هستند که بیشتر به عوامل مکانیکی اقتصادی تاکید میکنند. به گفته آنها بخش عمده رفتار بازار در قالب گرایش به شرکتهای کوچک و بانکی، ریشه در برخی اتفاقهای اقتصاد کلان دارد.
در این خصوص همایون دارابی کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با سنا گفت: در خلال سال ۹۷ بازار بیشتر به سوی شرکتهای صادراتی و دلار محور گرایش داشت؛ بحث دایمی در مورد رشد دلار و تغییر نرخ از ۴۲۰۰تومان دولتی به ۸۰۰۰هزار تومان نیمایی و بعد از آن رشد نرخ نیمایی در چند مرحله باعث جهش فروش و سود شرکتهای بزرگ شد که تا مقدار زیادی این مساله در قیمت سهام منعکس شد.
وی افزود: از ابتدای سال جاری هم انتظارات برای رشد بیشتر قیمت دلار متوقف شده و تقریبا میشود گفت بازار ارز و طلا به حالت ثبات نسبی رسیده است. علاوه بر این با تشدید تحریمها بیشتر خریداران عمده منتظر گزارشهای سه ماهه اول و تیر ماه هستند تا به صورت قطعی بتوانند میزان و تاثیر یا عدم تاثیر تحریم در فعالیتهای شرکتهای بزرگ صادراتی را درک کنند و این یکی از عواملی بوده که باعث گرایش به سمت شرکتهای کوچک شده است.
دارابی، دومین عامل تعیینکننده در این بخش را تورم دانست و اظهار کرد: تورم در فروش شرکتهای کوچک و ریالی، یعنی شرکتهایی که درآمد آنها ریالی است، تاثیر گذاشته است؛ مثلا تورم مسکن و تاثیر آن در دارایی شرکتهای ساختمانی، یا تاثیر افزایش قیمت در فروش شرکتهای دارویی و غذایی یا افزایش بهای قطعات خودرو اینها عواملی است که گرایش به شرکتهای کوچک را در سال جاری ایجاد کرد.
وی ادامه داد: بخشی هم البته ناشی از انتقال فاز هزینههای تولید این شرکتها از ارز ۴۲۰۰تومان دولتی به بازار نیما است؛ مثلا دولت تا پایان ماه رمضان به خیلی از کالاها مثل روغن و مواد شوینده ارز ارزان میداد که اینک حذف شده است و باعث گران شدن تولید میشود هر چند این گران شدن تولید در قیمت فروش منعکس میشود اما باید درنظر داشت که قدری کاهش مصرف لاجرم رخ خواهد داد.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به مثال دیگری در این زمینه گفت: نمونه دیگر در افزایش بهای شیر و محصولات لبنی است که قطعا کاهش مصرف را به همراه میآورد؛ اما در مرحله کنونی بیشتر تاثیر این تصمیمها در مورد افزایش فروش دیده میشود که یک دلیل مهم برای رشد شرکتهای کوچک است.
دارابی خاطرنشان کرد: در همین حال عوامل فرعی دیگری نیز وجود دارد؛ مثلا در کنار تحریم و انتظار برای مشاهده تاثیر یا عدم تاثیر آن بحث رکود آتی اهمیت دارد؛ به هر حال دولت به عنوان بزرگترین کارفرما و خریدار کالا و خدمات در اقتصاد ایران در معرض کاهش درآمدهای عمدهای قرار گرفته است و قطعا این مساله به صورت رکود خود را نشان میدهد .
وی با بیان اینکه مجموعه سیاستهای دولت در قبال این رکود هم اهمیت دارد، اظهار کرد: یک بخش جبران هزینههای دولت، افزایش قیمت کالاهای دولتی خواهد بود؛ مثل حاملهای انرژی یا برق و موارد دیگر که این خود باز یک عامل مهم است و باعث میشود معامله گران و سرمایهگذاران را به فاز انتظار هدایت کند تا تکلیف شرکتهای بزرگ روشن شود.
این کارشناس بازار سرمایه توضیح داد: در مورد بانکها البته وضعیت فرق میکند؛ بانکها برای نزدیک به ۵سال تحت فشار تورم پایین بودند؛ مخصوصا در خلال سالهای ۹۲تا ۹۶ بازار ملک و سهام در رکود نسبتا شدیدی بود و همین امر باعث شده بود درآمد سرمایهگذاری بانکها کاهش یابد. دارابی ادامه داد: در همین حال نرخ تورم زیر نرخ سود بانکها بود که در ۴۰سال گذشته تقریبا بیسابقه بود و ما با پدیده سود واقعی مثبت مواجه بودیم . وی افزود: اما در سال ۹۷و هم اینک چند اتفاق افتاده است: اول اینکه نرخ بهره زیر نرخ تورم قرار گرفت که برای بانکها خبر خوبی است؛ در همین حال با ماه شمار شدن سود بانکی از هزینه مالی بانکها به میزان زیادی کاسته شده است.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه با افزایش بهای سهام و ساختمان، ارزش داراییها و بازده سرمایهگذاریهای بانکها بالا رفته است، اظهار کرد: به این ترتیب، بانکها از این محل هم سود خوبی را تجربه میکنند و اگر به این شرایط سود تسعیر نرخ ارز را اضافه کنیم در مجموع به نظر میرسد همانطور که گزارشهای سه ماه زمستان ۹۷ و ماهانههای بهار امسال نشان داده است، بانکها بدترین دوره خود را به پایان رساندهاند و شرایط در گروه بانکی در حال احیا است .