مردم، قدرت و منافع (23)
نوشته: جوزف استیگلیتز|
ترجمه: منصور بیطرف|
یک جنگ پیش رو یا یک راه سوم ؟
به نظر میرسد امروزه از آن دورهای که جان اف کندی گفته بود: «نپرسید که کشورتان چه کاری میتواند برای شما انجام بدهد، بلکه بپرسید که شما چه کاری میتوانید برای کشورتان انجام دهید»، خیلی دور شدهایم. ریگان اقتصاد کشور را نه فقط به یک سمت دیگری هدایت کرده بود بلکه او ارزشها را در مادی گرایی و خودخواهی بیشتر متبلور و به سمت آنها راهنمایی کرد.شکست رویکرد او در برداشتن ثمراتی که وعده آن را داده بود در تصحیح مسیری که امیدش را داشتیم نتیجه نداد. فقط به تشدید نقص مجموعهای از ایدهها منجر شد. همچنانکه ما درباره تثبیت سیستم اقتصادی مان فکر میکنیم باید این نگاه که چون ایالات متحده جنگ سرد را برده و سیستم اقتصادی امریکا پیروز شده است را کنار بگذاریم. اما این کنار گذاشتن نه به این خاطر باشد که سرمایهدار بازار آزاد برتری خودشان را نشان داده بلکه به این خاطر که کمونیسم شکست خورده بود. زمانی که ایالات متحده با کمونیسم بر سر قلبها و افکار مردم در سراسر جهان مبارزه میکرد باید نشان میدادیم که سیستم اقتصادی ما برای همه قابل ارایه است. بعد از فروپاشی اتجاد جماهیر شوروی به نظر میآید که دیگر رقابتی وجود ندارد و سیستم، انگیزههای خود را برای ارایه خود به هر کس از دست داده است. چین، با استفاده از تمایز خودش به عنوان، «بازار اقتصادی سوسیالیستی با مشخصههای چینی»، برای میلیاردها نفر در کشورهای در حال توسعه و بازارهای در حال ظهور، نسخهای از آلترناتیو پویا در مقابل نسخه امریکایی که از بحران سال 2008 صدمه دیده و اکنون با ظهور ترامپ صدمه بزرگتری خواهد خورد، ارایه کرده است. و به نظر میآید آگاهی جهانی که سرمایهدار به سبک امریکایی اساسا به نفع بالاهاییهاست و تعداد زیادی را بدون مراقبتهای بهداشتی کافی کنار گذاشته، به قدرت نرم امریکا کمکی نکرده است. آنهایی که به دموکراسی معتقدند این موضوع را عمیقا آزاردهنده میبینند. در اینجا یک نبرد ایدهها بر سر آلترناتیو سیستمهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وجود دارد و ما نباید نسبت به این حقیقت که بخشهای بزرگی از جهان از فضایل سیستم ما دور میشوند نگران باشیم. خوشبختانه، سبک سرمایهدار امریکایی چیزی نیست جز یکی از شکلهای بیشمار و متفاوت اقتصاد بازار دمکراتیک مثل آنچه که ما پیش از این در خصوص سوئد گفتیم. دیگر دموکراسیها از شکلهای دیگری که به نظر میرسد رشد سریعتر اقتصادی و رفاه بیشتر برای اکثریت شهروندانشان ارایه میدهند، استفاده میکنند. ما باید غرورمان را نسبت به سیستم اقتصادی خودمان دفن کنیم. تا به حال باید روشن شده باشد که این سیستم کمبودهای خطرناکی دارد به ویژه برای زمانی که پای تضمین سهیم شدن در رونق میرسد. در اینجا فهرستی از گزینههای جالب وجود دارد که باید آن را بررسی کنیم این فهرست بسیاری از شکلهای آلترناتیو اقتصاد بازار را که نسبت به آنچه که یاد گرفتهایم نقاط قوت زیای دارند به ما میشناسانند.