آینده نظام برتون وودز
گروه جهان|بهاره محبی|
دیوید لیپتون معاون رییس صندوق بینالمللی پول، در سخنرانی که چند روز پیش درباره آینده نهادهای به جامانده از سیستم برتون وودز، یعنی صندوق بینالمللی و بانک جهانی داشته، چشماندازی روشن را برای این نهادها ترسیم کرده است. او با این حال تاکید کرده همسو شدن با تغییرات موازنه قدرت اقتصادی در عرصه بینالملل و فرصتها و تهدیدهای توسعه فناوری وظیفه اصلی نهادهای برتون وودز است تا بتوانند همچنان پابرجا بمانند.
دیوید لیپتون در این سخنرانی گفته: معماران برتون وودز عمیقا تحت تاثیر وقایع میان دو جنگ جهانی (اول و دوم) بودند، یعنی زمانی که چندجانبهگرایی و نظم لیبرال بینالمللی در نتیجه غالب شدن سیاستهای حمایتگرایانه بهدلیل سوءاستفاده از استاندارد طلا و کم رنگ شدن ارزشهای رقابتی از کار افتاده بود. فروپاشی تجارت جهانی رکود بزرگ را تشدید کرده و همین بحران اقتصادی هیزمی شد بر آتش فاشیسم، کمونیسم و جنگ. اما سالهای پس از جنگ، عبرتهای آن دوران کمرنگ شد. بار دیگر رویکرد ملی تقویت شد و برخی با ستایش ملیگرایی از درهم تنیدگی منافع ملی و اقتصاد جهانی صحبت میکردند. پایهگذاران برتون وودز این مساله را اینطور حل کردند که «پیشرفت اقتصادی و ثبات جهانی مالی تضمین میکند که وحشتهای جنگهای جهانی دوباره تکرار نخواهد شد. و آن لحظه بدیع چندجانبهگرایی بود.
ما نتیجه را میدانیم. دستاوردهای فوقالعاده نظام برتون وودز رفاه انسان ـ امید به زندگی بیشتر، افزایش سطح تحصیلات، کاهش مرگ و میر کودکان و مادران را در پی داشت. متوسط تولید ناخالص داخل کشورها تقریبا پنج برابر سال 1945 شد. بیش از یک میلیارد نفر از بند فقر رها شدند. و میلیاردها نفر دیگر نیز از مزایای متقابل توسعه تجارت منتفع شدند... در 10سال گذشته، برتون وودز دومی در کار نبود، با این حال دست اندرکاران صندوق بینالمللی پول عملکرد بسیار متفاوتی نسبت به بنیادگذاران آن داشتند. چطور این اتفاق افتاد؟ ما موفق بودیم چون بطور مداوم خود را با شرایطی که احاطهمان کرده تطبیق میدهیم... همانطور که به 75 سال آینده نگاه میکنیم، صندوق بینالمللی پول نیاز دارد که همچنان خود را با شرایط تطبیق دهد. کاری که همین حالا هم در دست اجراست. اجازه دهید آنچه در چند دهه پیش رو داریم، در نظر بگیریم: نخست، چطور تغییر موازنه قدرت اقتصادی و مالی، نقش صندوق را تحت تاثیر قرار خواهد داد؛ دوم، تغییرات فناوری اقتصادها را چطور تغییر خواهد داد، فرصتها و چالشهای سیاستی جدید از جمله در بخش خدمات مالی کدامها هستند؛ سوم، تهدیدهای جدید علیه چندجانبهگرایی تا چه اندازه نهادهای به جا مانده از برتون وودز را محک خواهند زد و آیا این نهادها همچنان موثر خواهند بود.
تغییرات عمده در فعالیت اقتصادی
اعضای صندوق بینالمللی پول از 44 کشوری که در نشست برتون وودز حضور داشتند اکنون به 188 عضو رسیده که تقریبا تمامی اقتصاد جهان را در برمیگیرند. این بدان معناست که وقتی میتوانیم به موضوعات جهانی بپردازیم، نقشها و منافع در حال تغییر اعضایمان را نیز در نظر میگیریم. خیزش اقتصادی چین و دیگر کشورها، چشمانداز جهانی را تغییر داده است. همانطور که اقتصادهای نوظهور و کشورهای در حال توسعه رشد میکنند، درآمدها همگرا میشوند، انتظار میرود که در 25سال آینده سهم اقتصادهای پیشرفته در تولید جهانی بیش از یک دوم تا یکسوم کاهش یابد. پیر شدن جمعیت در اقتصادهای توسعهیافته به تدریج پساندازها را کاهش داده و این در حالی است که کشورهای جوانتر به سرمایهگذاریهای مالی نیاز دارند. این در حالی است که در آیندهای نه چندان دور، بالا رفتن امید به زندگی و کاهش باروری چالشهای مربوط به پیر شدن جمعیت را برای تمام جهان به ارمغان خواهد آورد. این شرایط پیامدهای جدی برای تجارت جهانی و جریان سرمایه در پی خواهد داشت. پاتوقهای فعالیت اقتصادی در دههای آینده تغییر خواهد کرد. مراکز مالی جدید اهمیت روزافزونی خواهند یافت. و در نهایت این احتمال وجود دارد که ارزهای جدید ظهور کنند. در جریان تمامی اینها، این وظیفه نهادهایی چون صندوق بینالمللی پول است که نظام مالی بینالمللی را با ثبات نگه دارد. تجارت آزاد و نرخ ارز انعطافپذیر از لوازم ضروری یک اقتصاد جهانی پررونق است. به همین دلیل است که نقش نهادهای چندجانبهگرا ـ بهویژه صندوق بینالمللی پول، از همیشه مهمتر خواهد بود؛ اگر که همچنان خود را با شرایط جدید وفق دهیم.
همراه شدن با فناوریهای جدید
پیشرفتهای فناوری فرصتها برای بسیاری تسریع بهرهوری و افزایش درآمد را پیشنهاد میدهد اما همچنین به تغییر شرایط بطور بنیادین منجر میشوند؛ مثلا در جایی مشاغل جدید ایجاد کرده و در جای دیگر مشاغلی را از میان میبرند. پیشتر نیز برخی چون لرد کینز در دهه 1930 نسبت به احتمال بیکاری تکنولوژیکی هشدار داده بودند. اما او معتقد بود که پیشرفت فناوری به جهانی با درآمدهای بالا ختم خواهد شد. اما شرایط متفاوت شد. افراد نگران پیشرفتهای مداوم فناوری هستند و فکر میکنند هوش مصنوعی تهدیدی برای مشاغل و درآمدهای آنان خواهد بود... به همین دلیل است که صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی طرحی را برای کمک به کشورهای عضو برای بهرهگیری از نوآوریهای دنیای فناوری و البته غلبه بر ریسکهای جدید آن ارایه کرده است. یکی از جنبههایی توسعه فناوری که اهمیت بسیاری دارد، توسعه سریع ارزهای دیجیتال است. این مساله پس از مطرح شدن ارز دیجیتالی لیبرا فیسبوک بیشتر مورد توجه قرار گرفت. فواید چنین ارزهایی کاملا روشن است: استفاده آسان، هزینههای پایینتر، و دسترسی جهانی. اما ریسکها چه؟ چندین ریسک شناخته شده وجود دارد که یکی از مهمترین آنها، ظهور بالقوه انحصارگرایی نوین است. بنا براین ناظران و قانونگذاران از جمله صندوق بینالمللی پول باید کاری انجام دهند. ما باید فضایی ایجاد کنیم که در آن همه بتوانند از فواید فناوریهای جدید بهره ببرند، در حالی که ریسکها به حداقل رسیده است.
رفع تهدیدهای جهانی
در حالی که تلاش داریم تا با پیشرفتهای فناوری خود را وفق دهیم، نمیتوانیم چشم خود را به روی نگرانیهای دیگر ببندیم. جهان ما، بهویژه اقتصادهای توسعه یافته مجموعه گستردهای از تغییرات را تجربه میکنند که اعتماد و انسجام اجتماعی آنان را هدف گرفته است. تجارت و جهانیشدن در کنار فناوری نقشه اقتصاد را تغییر داده و حاصل این فرسایش چه در اروپا یا امریکا؛ افزایش نارضایتی، قطبی شدن فضای سیاسی و پوپولیسم است. ما در معرض خطر هستیم تا جایی که میشود گفت در نقطه مقابل زمانی هستیم که برتون وودز شکل گرفت. بخشی از این مشکل برآمده از نابرابری است... که برخی آن را ناشی از نقص ذاتی سرمایهداری میدانند... ما باید ثابت کنیم که منافع جهانی شدن بیش از هزینههای آن بوده است. میتوانیم از سیاستهای مالی برای رفع نابرابری استفاده کنیم. همچنین میتوانیم به کشورها کمک کنیم که درآمدهای موردنیاز برای آینده خود را افزایش دهند. باید با پولشویی و جریانهای مشکوک مالی برخورد کنیم. مساله مهم دیگر مدرن کردن نظام تجاری بینالمللی است. این اقدام به ما کمک میکند تا اختلافات تجاری را که رشد اقتصادی جهان را تهدید میکند، رفع کنیم. وقتی صحبت از رشد جهانی اقتصاد است، تمام کشورها باید زنان را قدرتمند کنند. هنوز در 90 درصد از کشورها موانع قانونی برای توسعه مشارکت اقتصادی زنان وجود دارد. و در پایان اینکه، ما باید پاسخ به تغییرات آب و هوایی را تسریع کنیم. تغییرات اقلیمی یکی از بزرگترین چالشهای قرن معاصر است که عواقب اقتصادی آن اگر نادیده گرفته شود، مهلک خواهد بود.