توجه به حقوق بیمهگذاران عمر با پرداخت سود واقعی
چالشها و مشکلات بیمه عمر در ایران
گروه بانک و بیمه| امید اژدری|
بیمه عمر و پسانداز و سرمایهگذاری نیز مانند سایر بخشهای اقتصاد ایران، متاثر از مشکلات ساختاری، نوسانات، رکود تورمی، التهاب بازار و رشد قیمتها و تورم و... است و در نتیجه بازدهی کمتر از نرخ تورم بیمه عمر در برخی سالها، نوسانات اقتصادی و کاهش ارزش پول و سرمایه، سهم اندک بیمه عمر از تولید ناخالص و بازار سرمایه ایران و در نتیجه عدم حضور آن در سرمایهگذاریهای بزرگ و بازدهی اندک آن، باعث شده که عدهای از متقاضیان، پس از چند سال پرداخت حق بیمه، درخواست بازخرید سرمایه و بیمه عمر خود را داشته باشند و از بازار و سرمایهگذاری بیمه عمر خارج شوند.
به گزارش «تعادل»، از سوی دیگر، به دلیل اطلاعرسانی کم و ناقص شرکتهای بیمه و فروشندگان بیمه عمر، در مورد سود و مستمری بیمه عمر و مزیتهای آن و شاخصهای دقیق فنی و اقتصادی بیمه عمر، نهتنها تقاضا برای بیمه عمر در حد کشورهای توسعه نیافته رشد نکرده، بلکه عدهای با بد بینی و خوشبینی مواجه هستند یا نسبت به بیمه عمر بیتوجه هستند، یا با هیجان و احساسات وارد میشوند و حق بیمه پرداخت کرده و دچار خوشبینی بیش از حد میشوند، اما وقتی در حد مورد انتظار آنها خدمات داده نشود، با انتقاد و ناراحتی، از بیمه عمر و سرمایهگذاری و پسانداز خارج میشوند.
این درحالی است که اگر مردم نسبت به شاخصهای فنی و اقتصادی و خدمات بیمه عمر با آگاهی بهتری همراه شوند و شرکتهای بیمه نیز اطلاعرسانی داشته باشند و نسبت به پرداخت سود این سرمایهگذاریها متعهد باشند و همهچیز شفاف و دقیق از سوی دو طرف ارایه شود، و میزان سود مورد انتظار با واقعیات اقتصاد و التهابها و نوسانات، قیمتها و تورم، رکود و بحران و... متناسب باشد و اثر مشکلات ساختاری و چالشهای عمده اقتصاد ایران بر بیمه عمر نیز محاسبه شود، در آن صورت، نه تنها سرمایهگذاری در بیمه عمر و ضریب نفوذ و تعداد خانوادههای دارای بیمه عمر بیشتر میشود، بلکه انتظارات مردم نیز با واقعیتها متناسب خواهد بود.
در نتیجه لازم است که به مشکلات بیمههای عمر مختلط پسانداز در ایران و مسائل حاشیهای و اثرپذیری آن از محیط کلان اقتصاد ایران توجه داشته باشیم و دچار بدبینی و خوشبینی افراطی نشویم، بلکه خود را با واقعیتها مطابقت داده و سرمایهگذاریهای بیمه عمر را نیز در مسیر بهتری قرار دهیم.
بی اطلاعی بیمهگذاران از حقوق بیمهها
از سوی دیگر، ضعف اطلاعرسانی درحوزه فروش بیمههای عمر و پسانداز بسیاراست و بیمهگذاران از حقوق خود بیاطلاع هستند و نمیدانند سود حاصل از مشارکت چند درصد است
همچنین براساس آیین نامه شماره 13 شرکتهای بیمه مکلفند بیمه شد گان بیمههای عمر را در منافع حاصل از سرمایهگذاری ذخایرریاضی به میزان 85 درصد شریک کنند ولی به دلایل مختلف و از جمله عدم تفکیک حسابهای بیمههای عمر با سایررشتههای بیمهای، این امر محقق نشده و سود مشارکت پرداخت شده توسط شرکتهای بیمه اغلب به صورت علی الحساب بوده است.استفاده بهینه از تجربیات اکچوئرهای سایر کشورهای پیشرو در صنعت بیمه به خصوص در بیمههای عمر و ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری مشاع میتواند موجبات کاهش ریسک سرمایهگذاری و تعیین راهبرد سرمایهگذاری در صنعت بیمه کشورگردد.
برای توسعه بیمههای عمر باید رفع ابهام معافیت مالیاتی صورت پذیرد، بهطوری که علاوه بر معافیت مالیاتی غرامت پرداختی، اقساط حق بیمههای عمر نیز باید از درآمد مشمول مالیات کسر شود که این حرکت میتواند یک نوع مشوق جدی برای بیمهگذاران بالقوه عمر تلقی گردد.
گزارش مجامع بیمهای به مردم
همچنین هرسال در فصل تابستان شرکتهای بیمه با برگزاری مجامع خود، سود مشارکت حاصل از منافع خود را اعلام میکنند تا طبق قانون سود حاصل از مشارکت در بخشهای مختلف به صورت شفاف اعلام و به اندوخته بیمهگذار اضافه شود. اما متاسفانه در چند سال اخیر این موضوع توسط برخی شرکتها که روی بیمههای اشخاص تمرکز دارند لحاظ نمیشود و این در شرایطی است که باید پس از تعیین دقیق سود حاصل از مشارکت و واریز آن به حساب بیمهگذار مجمع عمومی سالانه خود را برگزار کنند .
ذخیره مشارکت در منافع بیمههای زندگی شامل درصدی از منافع حاصل از معاملات بیمههای زندگی و سرمایهگذاری ذخایر فنی آن است که به موجب شرایط قراردادهای بیمههای زندگی باید بین بیمهگذاران بیمههای زندگی تقسیم شود. سهم بیمهگذاران در منافع اعم از اینکه در پایان هر سال مالی یا سالهای بعد قابل تقسیم باشد باید در این ذخیره منظور شود.
سود واقعی
در گذشته روال بر این بود که بیمهها سود پیشبینی و محقق شده را اعلام میکردند. از سال 94 به بعد بیمه مرکزی اعلام نرخ سود را ممنوع کرد و طی دو سال اخیر به خاطر تعلل برخی از شرکتها سود اندوخته را به سرمایه بیمهگذار اضافه نکردند اما شرکتهایی هم هستند که این سود اندوخته را اعمال کردهاند و در این رابطه به بیمه مرکزی انتقاد دارند از بدو شروع بیمه عمر در ایران تاکنون بیش از 90 درصد بیمه نامههای صادر شده در بخش انفرادی از نوع مختلط پسانداز بوده است که در اکثر آنها مشکلاتی وجود دارد وبه این مهم باید به دقت نگریست که عموما عمر پرداخت موثر در بیمههای زندگی 3 تا 5 سال است در صورتی که دراین محدوده بیشترین هزینه بیمهگری راشامل میشود و عملا اندوخته بیمهگذار به سود دهی که هیچ حتی دراغلب موارد پایینتر از جمع حق بیمه پرداختی خواهد شد! و این مهم مطبوع شرکتهای بیمه خواهد بود ونه بیمهگذاران از همهجا بیخبر!.
فروشندگان این بیمه عموماً از انواع دیگر بیمه عمر و کاربردشان به قدر کافی آگاهی نداشتند. فروش این نوع بیمه از انواع دیگر آسانتر است، زیرا متقاضی به دلایل روانشناسی میپندارد خود در پایان مدت بیمه زنده است و سرمایه بیمه را دریافت خواهد کرد.
بدین سبب این نوع بیمه جاذبه بیشتری داشته و نمایندگان راحتتر میتوانند طرف را برای عقد قرارداد متقاعد کنند. کارمزد این نوع بیمهها بیش از بیمههای عمر زمانی و تمام عمر است. هماکنون ساز و کار اجرای بیمههای عمر در کشور به درستی پیاده نشده که ناشی از عدم نگاه درست و فنی به مساله بیمههای عمر در ایران است. بهطوریکه در تحلیل وضعیت بیمههای عمر شرکتها علاوه بر قدمت شرکت، بررسی وضعیت توانگری و گزارشهای سالانه شرکتها و سودهای پرداختی و پیشبینی شده شرکتهاست. با توجه به اینکه شرکتهای بیمه در رشتههای مختلف بیمه فعالیت دارند و پرتفوسازی شرکتها بر اساس رشتههای بیمه متفاوت و به دلیل عدم حضور شرکتهای تخصصی بیمه است، مشاهده میشود درک و شناخت درستی از وضعیت توانگری شرکتهای ارایهدهنده بیمه عمر وجود ندارد.
از آنجا که بیمهگذاران عمر به دنبال سود هستند، به سودهای پیشنهادی شرکتها بیشتر تمایل نشان میدهند، همچنین بیمه مرکزی به اشتباه این موضوع را از امتیازات توانگری محسوب میکند، باید توجه داشت که اساسا نسبت تقسیم سود باید بر اساس تعداد مشتریان بیمههای عمر باشد، نه میزان سود پرداختی. اما بیمه مرکزی ایران از آنجایی که حدود 50 درصد از منابع حاصل از فروش بیمههای عمر را بلوکه میکند با اطمینان خاطر غیرفنی، پیشبینی از سود بیمههای عمر را در توانگری لحاظ میکند. شرکتهای بیمه باید ضریب مالی مناسبی از فعالیتهای خود داشته باشند و بهطور کلی باید رزومه شرکتها مورد نظر بیمه مرکزی و مشتریان بیمه عمر باشد.
اطلاعرسانی در مورد سود و مستمری بیمه عمر
شورای عالی بیمه در جلسه مورخ 3 مرداد 95 حداکثر نرخ سود فنی بیمههای زندگی و مستمری و مدت آن را مورد بازنگری قرار داد بر همین اساس بیمه مرکزی اعلام کرد: سود تضمینی بیمه عمر در واقع تضمین بیمه مرکزی روی بیمهنامههای عمر است. بر اساس آخرین مصوبه بیمه مرکزی، میزان سود تضمینی تقریبا در همه شرکتهای بیمه یکسان است و این سود در دو سال اول 16 درصد، و دو سال بعدی آن 13 درصد به بیمهگذاران بیمه عمر پرداخت میشود.این در شرایطی است که نمایندگان بیمه و افراد مشغول در شبکههای فروش عمدتا از تحلیل تخصصی بیمههای عمر و تشکیل سرمایه سر باز میزنند و این تنها یک دلیل دارد: عدم آگاهی و بهرهمندی از آموزش تخصصی. براین اساس، از این قشر خط مقدم ارایه محصول چه انتظاری میتوان داشت چگونه محصول را بر اساس نیاز بیمهگذار طراحی کنند؟ آیا امکان استعلام محصول از واحد فنی عمر امکانپذیر است؟ حقوق بیمهگذار را چه کسی بر عهده میگیرد؟ چه کسی پاسخگوست؟این مساله نشان میدهد که رابطه خرید هیجانی و احساسی با وصلههای دروغ مبتنی برسوداوری و دریافت مستمری تنها شیوه سنتی مشاوران فروش است. بیمهگذاران اغلب نمایندگان فروشنده را مسوول جبران خسارت و عدم اگاهی بخشی میدانند ولی آیا این وسط شرکت بیمه و واحد فنی و مدیریت شبکه فروش و آموزش بیتقصیر هستند؟!
مشکلات بیمههای عمر مختلط پسانداز
چون اکثر بیمهگذاران از شرایط عمومی بیمهنامهها به ویژه از شرایط بازخرید و عواقب زیان بار عدم پرداخت حق بیمه در ابتدای قرارداد به درستی آگاه نمیشوند، هنگامی که برای بازخرید و فسخ قرارداد به بیمهگر مراجعه و متوجه میشدند که نمیتوانند تمام آنچه را که پرداختهاند دریافت کنند، خشمگین شده و با متصدیان و فروشندگان وقت به مشاجره میپرداختند.در اوائل انقلاب انتقاد به بیمه عمر افزایش یافت تا آنجا که برخی آن را آمیخته با ربا دانسته و این امر موجب شد که به تعبیر یکی از کارشناسان صنعت بیمه سرانجام تیر خلاص بر پیکر نیمهجان بیمههای عمر انفرادی وارد شود.
بازدهی کمتر از نرخ تورم
مشکل دیگری که بیمههای عمر و پسانداز با آن روبرو هستند تورم فزاینده پول در کشور است. بیمهگذاری که پس از سالها پرداخت حق بیمه در سررسید، سرمایه بیمه خود را دریافت میکند این سرمایه ارزش خود را از دست داده و هرگز نمیتواند نیاز بیمهگذار را مرتفع کند. به این مناسبت بیمهگذار خود را مغبون میبیند و از کرده خود نادم میشود. این نارضایتیها محیط نامساعدی را در جامعه برای شرکتهای بیمه به وجود میآورد. بیمه مختلط وسیلهای است موثر برای فراهم ساختن سرمایه در زمانی معین بهطوری که فوت نابهنگام نتواند تأثیری در تشکیل این سرمایه داشته باشد.هند رتبه پنجم را در فروش بیمههای عمر در آسیا دارد و ضریب نفوذ بیمههای عمر دراین کشور 2.83 درصد سال 2005 بوده است. اما نرخ تورم در این کشور 4.4 درصد و متوسط بازدهی 7 درصد بوده است و اگر نرخ تورم را به عنوان متوسط بازده مورد انتظار افراد در جامعه درنظر بگیریم از متوسط بازدهی کمتراست و این شرایط امکان فروش بیمههای زندگی را تسهیل خواهد کرد. درحالی که در ایران و در سالهای 1384 و 1385 اکثریت سرمایهگذاران به خصوص سهامداران خرد خاطرات بسیار تلخی از میزان بازدهی در بازار سرمایه دارند.
سهم اندک بیمه عمر از تولید ناخالص
حق بیمههای عمر در دو کشورامریکا و ژاپن در سال2000میلادی، افزون بر390میلیارد دلار بوده است و 9 درصد از ذخایرسیستم مالی و بازار سرمایه 34 هزار میلیاردی امریکا را حق بیمههای عمر با رقمی معادل 3200 میلیارد دلار به خود اختصاص دادهاند. سهم ایران در آمارهای مذکور بسیار محدود است و به خصوص سهم سرمایههای ناشی از بیمههای عمر در بازار سرمایه کشور، رقم بسیار ناچیزی است.
پسانداز مالی و غیر مالی
در شرایطی که پسانداز از عوامل کلیدی و تعیینکننده در فرآیند توسعه اقتصادی است، این مفهوم به دو شکل پساندازهای مالی و پساندازهای غیرمالی مطرح میشود.در پساندازهای مالی، سرمایههای پراکنده در سطح جامعه، برای خرید اموالی نظیر زمین، مسکن، جواهرات و... صرف میشود. ولی درپساندازهای غیرمالی این سرمایه در مسیرهایی نظیر خرید اوراق قرضه و بیمههای عمر با ویژگی پساندازی قرار میگیرند. در پساندازهای مالی، سرمایههای مورد نظر عمال فاقد قابلیت تحریک بازار سرمایه و تأمین نیازهای مالی برنامههای توسعهاند. اما به کمک پساندازهای غیرمالی، ظرفیتهای مورد نیاز برای اجرای پروژههای مختلف فراهم میشود.
ازآنجاکه بیمههای عمر و پسانداز یکی از محورهای مهم پساندازهای غیرمالی را تشکیل میدهند، میزان توسعه این بیمه نقش قابل ملاحظهای در دستیابی به اهداف توسعه اقتصادی دارد. علاوه براین، بیمه عمر و پسانداز از کارکردهای کلان اقتصادی دیگر، نظیر مقابله با کاهش ارزش پول و حفظ قابلیت ایفای تعهدات بیمهگر نیز برخوردار است. همچنین در سطح خرد این بیمه، امکان ایجاد سرمایه برای اعضای جامعه و خانواده آنها را فراهم کرده و موجب تحکیم اقتصاد خانواده میشود.مروری بر عملکرد بازار بیمه دنیا از عدم تحرک مناسب صنعت بیمه کشور و حجم بسیار محدود بیمههای عمر و پسانداز آن حکایت میکند. مطالعات نشان میدهند، نسبت پسانداز به تولید ناخالص ملی در 14 کشور از 20 کشوری که ازلحاظ توسعه اقتصادی بالاترین رشد را داشتهاند، بالغ بر 25 درصد بوده است. اما این نسبت در 14 کشور از 20 کشوری که کمترین رشد اقتصادی را داشتهاند، کمتر از 15 درصد است. همچنین بین پسانداز و تولید ناخالص ملی، رابطهای مستقیم و تعیینکننده وجود دارد و هر چه نسبت پسانداز و سرمایهگذاری بیشتر بوده، رشد تولید ناخالص نیز بالاتر رفته است.