راهکارهایی برای شارژ مالی بنگاهها از طریق بازار سرمایه
مساله تأمین مالی بنگاههای تولیدی، در حال حاضر به یکی از مسائل مهم در توسعه اقتصادی تبدیل شده است. بهطوریکه بیشتر ارزیابیها و نظر سنجیها از صاحبان بنگاهها نشان میدهد، «دسترسی به منابع مالی» از مهمترین چالشهای آنها در فضای کسب و کار به شمار میرود. این در حالی است که تولیدکنندگان ایرانی بانکها را مهمترین منبع برای تامین منابع مالی خود میدانند. از همین رو، بار سنگین شارژ مالی در ایران بر دوش بانکها قرار گرفته است. بانک محور بودن نظام تأمین مالی و نقش پر رنگ بازار پول، موجب شده تا بازار پولی به اولین گزینه انتخاب صاحبان کسب وکارها برای تامین مالی پروژههایشان تبدیل شود. این در حالی است که تأمین مالی از طریق ابزارهای دیگری چون بازار سرمایه در اولویتهای بعدی قرار میگیرد. برهمین اساس، بسیاری از کشورهای توسعهیافته یا در حال توسعه برای حل مشکلات بخش صنعتشان، برنامههای حمایتی خاصی تدوین کردهاند. کشورهای موفق صنعتی در دنیا برای حمایت از بنگاههای صنعتی خود نه تنها از وامدهی بانکها بهره بردهاند، بلکه برای شارژ مالی این صنایع، تمام ابزارهای موجود را تقویت کردهاند. به عبارتی این کشورها به دلیل افزایش رقابتها در بازارهای جهانی، برای حمایت از صنایع خود به ویژه حل مسائل مالی آنها از کانالها و ابزارهای مختلفی مثل بازار سرمایه بردهاند. حال با توجه به بانک محور بودن در ایران، این پرسش قابل طرح است که آیا بازار سرمایه پتانسیل تامین مالی بنگاهها را دارد؟
ابراهیم بهادرانی مشاور رییس اتاق تهران در پاسخ به این پرسش، میگوید: بازار سرمایه پتانسیل تامین مالی بنگاهها را دارد، اما واقعیت این است که بازدهی بازار سرمایه باید به گونهای باشد که صاحبان سرمایه ترغیب شوند، پولها و سرمایه خود را وارد این بازار کنند. از طرفی، چنانچه شرایط رکودی بر اقتصاد حاکم نباشد و بازدهی شرکتها مناسب باشد، بازار سرمایه بهترین جایی است که میتوان پولها و سرمایه را به آن جا هدایت کرد.
او معتقد است که از طریق افزایش سرمایه و تعمیق بازار سرمایه است که میتوان اقدام به شارژ مالی بنگاهها کرد. یعنی در صورتی میتوان از پتانسیل بازار سرمایه برای رونق تولید و صنایع کمک گرفت، که در این بازار افزایش سرمایه رخ دهد. او در ادامه سهم بازارسرمایه در تامین مالی بنگاههای تولیدی را مورد اشاره قرار میدهد و میگوید: بازار سرمایه در کشور ما حداکثر ۲۰درصد نیاز بخشهای تولیدی را تامین کرده است. این در حالی است که در کشورهای صنعتی، نقش بازارهای سرمایه در تامین مالی بخشهای حقیقی نزدیک به ۵۰ درصد است. بهادرانی، «عدم آشنایی بنگاهها از سایر روشهای تامین مالی در کشور، تمایل نداشتن شرکتها به تامین منابع مالی خود از طریق بازارسرمایه، بازدهی پایین شرکت ها»، را از جمله موانع بهرهگیری بنگاهها از ظرفیت بازار سرمایه میداند. او در اینجا دو نکته را مد نظر قرار میدهد: نخست اینکه بازدهی شرکتها باید بیشتر از بازدهی سایر جاها، از جمله پساندازهای بانکی باشد و این یکی از راهکارها برای ترغیب صاحبان سرمایه برای ورود به بازار سرمایه است. مطلب دیگر از نگاه او، اینکه چون شرکتها نمیتوانند به اوراق مشارکت خود براساس قوانین بانک مرکزی سود بیشتری پرداخت کنند، در چنبره رقابت گیر میافتند. این در حالی است زمانی که محدودیت باشد سرمایه جایی میرود که سود بیشتری دریافت کند. بر همین این اساس بازار سرمایه نمیتواند جوابگوی نیازهای مالی بنگاهها باشد. بنا به اظهارات او، وقتی سود شرکت ۲۰ درصد تعیین شو د و مالیات هم باید پرداخت شود؛ اما سود بانکی ۲۰ درصد، بدون اینکه مالیاتی پرداخت شود؛ خب در چنین حالتی، نقدشوندگی بازار پولی بیشتر از بازار سرمایه است. بنابراین مردم به بازار پولی هجوم میآورند تا بازار سرمایه.
بهادرانی در نهایت به ارایه راهکارهایی برای رفع این موانع و بهبود کارکرد بازارسرمایه در تامین مالی میپردازد. به گفته او، نخستین فاکتور اثرگذار ایجاد ثبات اقتصادی و رفع سایه رکود بر همه بخشهای اقتصادی کشور است. از نگاه او، بهبود وضعیت مالی مردم، جذب سرمایههای خارجی، افزایش و تعمیق سرمایه در بازار سرمایه، استفاده بهینه از ابزارهای جدید مانند صکوک (اوراق قرضه) اسلامی و تقویت بنگاههای تولید از جمله این راهکارها بهشمار میآید.