اهمیت محدوده بهینه قیمتی نفت در بورس
وحید شقاقی
اقتصاددان
در مساله عرضه «نفت خام» در بورس باید پیشاپیش این موضوع را در نظر گرفت که فرآیند کشف قیمت برای یک محصول تحریمی باید فرآیندی متفاوت از دیگر کالاها باشد. این فرآیند رویهای با مبانی خاص خود را میطلبد که در آن فاکتورهای مختلفی باید در نظر گرفته شود، از یک سو بحث منافع ملی و عدم ایجاد رانت مطرح است و از طرف دیگر باید هزینههایی که برای دور زدن تحریم به خریدار تحمیل میشود دیده شود. پرسش مهم این است که چطور باید به تعادل قیمتی و نقطه بهینه رسید. در این شرایط کشف این نقطه بهینه باید مبانی مشخص و منطقی علمی را دنبال کند، نفت خام بدون در نظر گرفتن تحریم نیز کالایی است که انحصار عرضه آن در اختیار دولت است و کالایی رقابتی نیست که عرضهکنندگان زیادی داشته باشد و در نهایت کشف قیمت با تعدد عرضهکننده و خریدار رخ بدهد، فرآیندی که به یک «محدوده بهینه قیمتی» منجر میشود باید منطقی و بر اساس مبانی علم اقتصاد جلو برود. از طرف دیگر باید به این موضوع توجه کرد که رونق معاملاتی نفت خام در بورس بسیار به پیوستگی زمانی عرضهها و همچنین نظم در حجمی که عرضه میشود گره خورده است، واجدین شرایط خرید نفت خام در گوشه و کنار این مساله را مطرح میکنند که نظم حاکم بر زمان و حجم عرضه هنوز قابل اتکا نیست. اگر بخواهیم مساله کشف قیمت را نیز در کنار این دو فاکتور ببینیم باید گفت که نکتهای که در تمام این موارد باید حتما در نظر گرفته شود نظم و انسجام آنهاست تا خریدار آن را قابل اتکا پیدا کند.