پول‌پاشی اشتغال نمی‌آورد

۱۳۹۸/۰۵/۲۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۱۰۱۵
پول‌پاشی اشتغال نمی‌آورد

گروه اقتصاد کلان|

یک کارشناس اقتصادی می‌گوید دولت نباید با پول‌پاشی به دنبال ایجاد اشتغال باشد. این شیوه‌ای است که تاکنون جواب نداده و از این پس هم جواب نخواهد داد. وی همچنین با انتقاد از سیاست‌های غیر شفاف دولت در زمینه ایجاد اشتغال این موضوع را هم گفت که دولت تاکنون درباره ایجاد اشتغال گزارشی ارایه نداده است که بدانیم هر یک از برنامه‌هایش به چه نتیجه‌ای رسیده است. این کارشناس اصلاح فضای کسب و کار را مقدمه‌ای بر ایجاد اشغال پایدار دانست.

به گزارش «تعادل»، روز گذشته یکی از نمایندگان مجلس اظهار کرده بود که بهتر است دولت از محل منابع یارانه‌ها زمینه‌ها را برای اشتغال‌زایی فراهم کند. هرچند مشخص نیست منظور نماینده مجلس کدام نوع یارانه بوده است، یارانه پنهان یا نقدی ولی به هر حال ایجاد کردن شغل از طریق منابع یارانه‌ها موضوعی است که یک کارشناس اقتصادی آن را غیر کارشناسی دانسته و می‌گوید: از اساس پول‌پاشی نمی‌تواند زمینه ایجاد اشتغال پایدار را فراهم کند. در همین زمینه با محمد عنبری، کارشناس اشتغال گفت‌وگو کردیم، در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید:

   اخیرا یک نماینده مجلس اظهار کرده است که دولت بهتر است منابع یارانه‌ها را صرف ایجاد اشتغال کند، ‌این سخنان را چطور تحلیل می‌کنید؟

اینکه می‌گویند از منابع مالی یارانه برای دهک‌های پایین درآمدی اشتغال دایم ایجاد کنید صحبت غیر کارشناسی و سطحی است، اینکه یارانه‌دهک‌های بالا درآمد حذف شود الزام قانونی مجلس شورای اسلامی است و باید اتفاق بیفتد منتها دولت کم کاری داشته و تا به حال در این باره اقدامات لازم را انجام نداده است و اگر بخواهد انجام شود کار درستی است، ما نباید سخنان غیر علمی و کارشناسی در مقام مسوول داشته باشیم مگر با پول پاشی اشتغالزایی می‌کنند؟ مگر مشکل اشتغال در کشور ما پول است؟

اکنون دولت خود هزاران مانع پیش روی کسب و کار قرار داده است و به بیانی دیگر ساز و کارها و فرآیند‌های دولتی چوب لای چرخ اشتغال گذاشته است بعد یک مقام مسوول می‌آید و اظهار می‌کند که بیایید با منابع یارانه اشتغال ایجاد کنیم، باید واقع بین بود، اگر قرار بود با پول پاشی اشتغال ایجاد شود که طرح اشتغال ورزی زمان مرحوم هاشمی‌رفسنجانی و طرح بنگاه‌های زودبازده محمود احمدی‌نژاد و طرح رونق تولید دولت آقای روحانی که به خاطر آن یک و نیم میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برداشت کردند، همگی به نتیجه می‌رسید اما دیدیم که نرسید.

 تجربه به ما ثابت کرده که این طرح‌ها همگی در جهت هدر رفت پول و منابع کشور گام بر می‌دارند و هیچ کدام اثر بخش نیستند چون پول پاشی مساله را حل نمی‌کند. اینکه بخواهیم یارانه دهک‌های بالا را حذف کنیم و به دهک‌های پایین‌تر اضافه کنیم راه‌حل عاقلانه‌تری است تا بخواهیم این منابع را هم مانند منابع دیگر از دست بدهیم و هیچ نتیجه‌ای هم از آن حاصل نشود، یارانه‌ای که 12 سال پیش 45 هزار تومان بوده هنوز هم همان مبلغ است اکنون که کلا ارزش ندارد.

   حالا اگر دولت بخواهد از محل منابع یارانه یا هر نوع منابع دیگری اشتغال ایجاد کند چه نوع اشتغالزایی می‌تواند ایجاد کند که از این فربه‌تر نشود؟

دولت با منابع حاصل از یارانه‌ها هیچ کاری نمی‌تواند کند چون از دست دولت بر نمی‌آید. حتی یک شغل نمی‌تواند با پول درست کند، چرا که در هیچ دولتی هیچ شغلی با پول ایجاد نشده است، پول ریختن یعنی چه؟ یعنی بیاییم وام بدهیم تا افراد بیایند با گرفتن وام یک کسب و کاری را ایجاد کنند. اولا با وامی که می‌دهیم فرد هرگز این کار را انجام نمی‌دهد و آن را برای التیام زخم‌های زندگی خود هزینه می‌کند، ثانیا فرض بر اینکه بگوییم در بهترین و خوش‌بینانه‌ترین حالت این فرد با وامی که گرفته است بخواهد اشتغال ایجاد کند، آیا فقط خواستن است؟ نه... چرا که تازه با مسائلی مانند بیمه، مالیات، شهرداری، محیط زیست، اماکن، ثبت و بسیاری از موانع دیگر رو به رو خواهد شد. اینجا است که فرد مشتاق به ایجاد اشتغال می‌فهمد که تازه ماجرا از چه قرار است و اشتغال با چه مسائلی رو‌به‌رو است. در نهایت چون نحوه مواجهه با هیچ‌کدام از این موارد را بلد نیست ظرف یک الی دو ماه اول از تصمیمی که گرفته است منصرف خواهد شد و اقتصاد کشور می‌ماند و کسب و کار‌های ورشکسته که سرمایه‌های فراوانی را هدر داده است.

   بهترین شیوه ایجاد اشتغال در حال حاضر چیست؟

صنایعی داریم به نام صنایع پیشران، اگر دولت بخواهد هزینه کند باید در درجه اول قوانین فلج‌کننده را از سر راه اشتغال آفرینان بردارد. لکوموتیو به صنایعی می‌گویند که پیشران است و می‌تواند همراه خود صنایع دیگر را بالا بکشد و توسعه دهد. مثال بارز این موضوع صنایع مسکن‌سازی انبوه است، وقتی دولت‌ها سیاست‌های خود را به سمت ساخت مسکن‌های انبوه سوق می‌دهند، 70 الی 80 صنعت پیش و پس از مسکن فعال می‌شوند و بدون اینکه ما بخواهیم پول به آجرپزی، کارخانه سیمان، فرش بافی و کارخانه لامپ‌سازی و غیره تزریق می‌شود. این صنایع به علت عرضه و تقاضایی که در آنها رخ می‌دهد به صورت خود به خود رونق می‌گیرند و راه می‌افتد.صنعت کشاورزی، نساجی، پتروشیمی، دریایی، آی‌تی و غیره هم از این دسته صنایع هستند و ویژگی این صنایع این است که مدل آنها به گونه‌ای نیست که پول بگیرند ولی پول به هدف نخورد و نتیجه‌بخش نباشد. در بخش مسکن این پول می‌تواند پول تازه‌ای را ایجاد کند به‌طوری‌که خانواده‌های محروم از مسکن بتوانند صاحب مسکن شوند و نتواند پول و وامی که دولت پرداخت کرده را جای دیگری هزینه کنند. دراین زمینه مدل‌های موفقی هم مانند مسکن روستایی داشته‌ایم که در این سال‌ها اجرا شد و نتیجه هم داد .

   شیوه وام دادن و تسهیلات دادن دولت به زیر مجموعه‌هایش برای ایجاد اشتغال تا چه اندازه موثر واقع شده است؟

دولت به زیر مجموعه خودش نباید وام دهد و این اصل از ریشه غلط است و معنا ندارد، خود دولت قرار نیست اشتغالزایی کند. دولت باید فضای کسب و کار را تسهیل کند و نیاز‌های اصلی و مبرم مردم را تامین کند. مثلا برای رونق مسکن نیاز به وام دادن دولت به وزارت مسکن نیست وام باید به متقاضی مسکن که مردم است تعلق بگیرد و زمانی که مردم می‌آیند مسکن خریداری می‌کنند کارخانه‌ها خود به خود فعال می‌شوند و در این بین نیز نباید به کارخانه‌های دولتی یا حتی خصوصی نیز وام و تسهیلات بدهد و این کار عمل و سیاست غلطی است.

   راهکارها برای بهبود کسب و کار؟

در اولین قدم دولت باید مجوز‌های کسب و کار را طبق قانون اصل 44 ماده 7 ساماندهی کند. ما اگر بخواهیم یک کسب و کار راه بیندازیم از نانوایی تا یک کارخانه فولاد، لازم است بدانیم چه مدت زمان می‌برد که برپا شود؟ چه مدارکی را نیاز دارد؟ چه صلاحیت‌هایی باید داشته باشیم؟ چه محیط کاری را باید ایجاد کنیم؟ چه میزان باید هزینه کنیم؟ هیچ‌کدام از این موارد را نمی‌دانیم. حتی نمی‌دانیم کجا باید برویم و اقدام کنیم؟ این چگونه اتفاق می‌افتد؟ تحت عنوان یک وب‌سایت اتفاق می‌افتد که وزارت اقتصاد نیز باید متولی راه‌اندازی این وب‌سایت باشد اما متاسفانه دستگاه‌های مختلف با این وزارتخانه همکاری نمی‌کنند، چرا همکاری نمی‌کنند؟ چون منافع برخی از آنها در این است که همکاری نکنند. امضاهای طلایی، گلوگاه‌های کسب و کار و جاهایی که پول از مردم می‌گیرند همه به خطر می‌افتد. بنابراین نیاز به عزمی واحد داریم تا مردم بتوانند کسب و کار خود را آغاز کنند. در حال حاضر ما برای شروع و گرفتن یک تاییدیه از سازمان تامین اجتماعی، برای گرفتن مجوز از وزارت راه برای راه‌اندازی یک مجتمع بین جاده‌ای مشکل داریم. ما اگر بخواهیم یک گاوداری بزنیم نمی‌دانیم کجا باید برویم و چه کنیم؟ هیچ کس نمی‌داند، دولت هم نمی‌داند. دو سال زمان می‌برد 130 مدرک و 60 الی 70 استعلام نیاز دارد. این وضعیت باید تغییر کند و این تغییر مقدمه‌ای برای ورود به اصلاح محیط کسب و کار است.

   سیاست‌های اشتغالزایی دولت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سیاست‌های اشتغالزایی در دولت یازدهم و فعلی شفاف نبود. یکی سیاست طرح رونق تولید بود و دیگری طرح برداشت 1.5 میلیارد از صندوق توسعه ملی که مبتنی بر وام دادن و پول پاشی بود و به هیچ نتیجه‌ای هم نرسید و نخواهد رسید یکسری طرح‌ها هم نصفه و نیمه اجرا شد و هیچ گزارشی هم ارایه نشد تا ببینیم به کجا رسید.

در نظر داشته باشید در فشار جمعیتی که در 6 سال اخیر ایجاد شد منجر به به وجود آمدن 2، 3 میلیون شغل شد که این کسب و کارها در سطوح بسیار پایینی بود که هر دولتی هم بود این اتفاق می‌افتاد و مساله چشم‌گیری نیست.