نخستوزیری یک روزه علاءالسلطنه
سی و یکم مرداد 1295، علاءالسلطنه یک روز پس از فرمان رییسالوزرایی احمدشاه از مقام خود استعفا کرد و دگربار وثوقالدوله مامور تشکیل کابینه شد.
علاءالسلطنه که وزیر مختار ایران در لندن بود پس از صدور فرمان مشروطیت، بعد از 18 سال به ایران فراخوانده و متصدی وزارت امور خارجه شد و به جای خویش مشیرالملک فرزندش را وزیر مختار در لندن نمود و ریاست کابینه وزارت خارجه را به فرزند دیگرش حسین معینالوزاره سپرد. علاءالسلطنه در عصر مشروطیت در بیشتر کابینهها عضویت داشت تا اینکه در ۱۲۹۲ از سوی ناصرالملک نایبالسلطنه ایران در غیاب مجلس به نخستوزیری انتخاب شد. در مدت کوتاه نخستوزیری خود، نه تنها کار مثبتی انجام نداد بلکه مشکلات مملکت را افزون کرد و به دولتهای روس و انگلیس امتیازاتی داد. روسها از وی امتیاز راهآهن از جلفا به تبریز و از صوفیان تا دریاچه ارومیه و کشف و استفاده معادن حریم راه را گرفتند و انگلیس ها نیز امتیاز راهآهن خرمشهر به خرمآباد و ساختن اسکله در جنوب را گرفتند. دومین باری که او به نخستوزیری رسید همان سال 1295 بود و ازسوی احمد شاه بود که یک روز بیشتر دوام نیاورد و استعفا کرد. علاءالسلطنه در ۱۲۹۶ برای بار دیگر از سوی سلطان احمدشاه به نخستوزیری رسید. کهنسالی و بیماری او موجب شد اینبار هم کار مثبتی انجام ندهد و در عوض سازمان پلیس جنوب را که انگلیسها در فارس و بوشهر تشکیل داده بودند، به رسمیت شناخت. در ۱۲۹۷ بیمار شد. چندی در بستر افتاد تا سرانجام در همان سال درگذشت. او مجموعا دو بار نخستوزیر، هشت مرتبه وزیر خارجه، سه دفعه وزیر علوم و معارف، دو بار وزیر فوائد عامه و تجارت و یک بار وزیر عدلیه بوده است. در میانسالی با دختر میرزا محمد مجدالملک سینکی که از رجال سیاست و ادب بود ازدواج کرد. همین وصلت در ترقی او تأثیر زیادی داشت. هنگام مرگ دارایی چشمگیری از او باقی نماند. او را چهار پسر بود. فرزند اولش مهدی مشیرالملک که پس از مرگ پدر، علاءالسلطنه لقب گرفت نزدیک پانزده سال وزیرمختار در لندن بود. فرزند دیگرش محمد، پزشک کارآمدی شد و در تهران شهرتی یافت. فرزند دیگر او حسین، نزدیک شصت سال مقامات عالی از جمله نخستوزیری داشت. جمشید فرزند دیگر او در وزارت امور خارجه رشد نسبی کرد.