روزی که نزدیک بود ژاپن نابود شود
نویسنده: کان نائوتو٭|
یکسال مانده به برگزاری مسابقات المپیک در توکیو، ژاپن سعی دارد به دنیا چنین وانمود کند که منطقه فوکوشیما که بر اثر سونامی و فاجعه ناشی از آن در ۱۱ مارس ۲۰۱۱ ویران شد، به وضعیت عادی بر گشته است.واقعیت چیزی جز این است. نخستوزیر ژاپن در آن ایام مشکلات مرتبط با مدیریت این فاجعه را بازگو میکند. از آن زمان وی برای توقف فعالیتهای هستهای غیر نظامی به مبارزه ادامه میدهد.
هنوز پس از هشت سال، هفته دشواری که بهدنبال زلزله بزرگ شرق ژاپن و سونامی و فاجعه اتمی فوکوشیما در ماه مارس ۲۰۱۱ گذشت، همچنان در روح و ذهن من حک شده است. خوابگاه من در کانتی Kantei (اقامتگاه نخستوزیر) واقع شده بود. در مواقعی که تنها بودم همیشه با یونیفورم مخصوص مامورین اطفای حریق که در موقعیتهای اضطراری الزامی بود بر روی کاناپه سالن استراحت چرت میزدم و تنها برای رفع خستگی جسمی دراز میکشیدم، ضمن آنکه همواره به اقداماتی که میبایست انجام شود فکر میکردم.
از آنجایی که هرگز مسوولیت اجرایی در رابطه با امور هستهای نداشتم، اطلاعاتم در این موارد به آنچه طی تحصیلات دانشگاهیام درباره فیزیک کاربردی فراگرفته بودم محدود میشد. با مطالعه گزارشات مرتبط با فاجعه چرنوبیل از خساراتی که حادثه اتمی میتواند به وجود بیاورد مطلع بودم ولی هرگز تصور نمیکردم که رویدادی با وسعتی بهمراتب عمیقتر در ژاپن رخ دهد.
نیروگاه هستهای شماره ۱ فوکوشیما (داییشی Daiichi) که حادثه در آن رخ داد، شامل ۶ راکتور هستهای و ۷ استخرسردکننده سوختهای بازمانده بود. نیروگاه شماره ۲ (دایینی Daini) که در فاصله ۱۲ کیلومتری واقع شده، دارای ۴ راکتور و ۴ استخربود. ظرفیت مجموعه این دو نیروگاه نزدیک به ۹ ژیگاوات یعنی بیش از دو برابر نیروگاه اتمی چرنوبیل بالغ میشد.
روز ۱۱ مارس ۲۰۱۱ ساعت ۲ و ۴۶ دقیقه بعد از ظهر، هنگامی که زلزلهای با شدت ۹ ریشتر در شرق ژاپن رخ داد، بلافاصله به مرکز مدیریت بحران در طبقه زیر زمین محل سکونت رسمیام رفتم. گزارشهای اولیه حاکی از این بود که همه نیروگاههای هستهای منطقه طبق پروتکل مربوط به موقعیتهای اضطراری از فعالیت باز داشته شدهاند. چیزی که به من آرامش می داد. ولی مدت کمی پس از آن مطلع میشویم که سونامی نه تنها نیروگاه داییشی را دچار آب گرفتگی کرده بلکه همزمان موتورهای دیزلی ژنراتور برق ایمنی را نیز در آب فروبرده است. در عمل هیچ گونه منبع انرژی الکتریکی برای راکتورهای ۱ تا ۴ وجود ندارد. در یک نیروگاه حتی پس از قطع انشقاق هستهای، مواد سوختی به آزاد کردن مقدار زیادی انرژی ادامه میدهند. بدون وجود منبع انرژی برای سردکردن، حرارت بالا موجب ذوب شدن هسته راکتورمی شود. با آگاهی از این امر حس میکنم که خون در رگهایم لخته میشود.
هفته پس از حادثه اتمی به یک کابوس شباهت دارد. در بعد از ظهر ۱۲ مارس انفجار هیدروژن در راکتور شماره ۱ رخ داد. روز ۱۳ مارس هسته راکتور شماره ۳ ذوب میشود، چیزی که در روز ۱۴ مارس به انفجار مجدد هیدروژن میانجامد. صبح زود روز ۱۵ مارس محفظه مهارکننده راکتور شماره ۲ آسیب میبیند و مقدار زیادی رادیو اکتیو در فضا پخش میشود. تقریبا همزمان با آن در بخش فوقانی راکتور شماره ۴ نیز انفجار هیدروژنی رخ میدهد.
مطالعات بعدی نشان داد که در روز حادثه، حدود ساعت ۱۸ بخش مرکزی راکتور شماره ۱ شروع به ذوب شدن کرده بود. این روند تا سوراخ شدن مخزن نگهدارنده ادامه داشته، کوریوم حاصل از این ذوب شدن با پخش شدن روی حصار بتونی، آخرین محفظه مهارکننده را مورد تهدید قرار میدهد. در زمان حادثه
Three Mile Island در ایالات متحده امریکا در سال ۱۹۷۹، بخشی از هسته مرکزی راکتور ذوب شده بود ولی به مخزن راکتور آسیبی وارد نشده بود. در فوکوشیما برای اولین مرتبه در دنیا بخشهای مرکزی سه راکتور ذوب شده و به سوراخ شدن مخازن قرنطینه منجر شد.
مدت کمی پس از حادثه، ایالات متحده از شهروندانش میخواهد حد اقل ۸۰ کیلومتر از محل راکتورها فاصله بگیرند. میباید به بدترین عواقب بیندیشم. اگر چارهای برای مهارکردن وضعیت وجود نداشته باشد و در صورتی که همه راکتورهای فوکوشیما ذوب شوند، مقدار زیادی مواد رادیو اکتیو تا هفتهها و حتی ماهها در فضا پخش خواهد شد. از آقای کوندو شون سوک Kondo Shunsuke رییس کمیسیون انرژی هستهای ژاپن میخواهم وضعیت را بر آورد کند. گزارش وی در ۲۵ مارس تحت عنوان « بدترین سناریوها» تخلیه ساکنین در شعاع حداقل ۲۵۰ کیلومتری را توصیه میکند. چنین منطقه وسیعی شهر توکیو را در بر میگیرد و ۴۰ در صد جمعیت ژاپن یعنی ۵۰ میلیون نفر را شامل میشود. تخلیه ساکنین برای یک دوره چندین ده ساله حتی موجودیت ژاپن به عنوان یک ملت را مورد سوال قرار میدهد.
در چنین موقعیتی در شب بین ۱۴ و ۱۵ مارس آقای شیمیزو ماساتاکا Shimizu Masataka مدیرکل کمپانی انرژی الکتریکی توکیو (TEPCO) از وزیر اقتصاد، تجارت و صنایع آقای کاییدا بانری daBanriKaie متناوبا میخواهد در مورد تخلیه افرادی که در نیروگاه هستهای فوکوشیما ـ داییشی مشغول به کار هستند اقدام کند. از زمان بروز حادثه در مورد جوابی که به چنین درخواستهایی میتوانستم بدهم با خودم فکرمی کردم. میدانستم که در چرنوبیل بیش از بیست نفر از مامورین آتش نشانی درجریان اطفای حریق جان باختهاند و تعداد زیادی از افرادی که در ساخت سارکوفاژ (تابوت) راکتور حادثه دیده شرکت کرده بودند در معرض تشعشعات رادیواکتیو قرار گرفتهاند. بدون دخالت آنها بطور قطع نتایج ناشی از حادثه بمراتب شدیدتر بوده و منطقه وسیعتری غیر قابل سکونت میشد.
درخواست مقام مسوول TEPCO قابل دفاع بود، ولی من به عنوان نخستوزیر نمیتوانستم تنها به امنیت کارمندان فکر کنم. میبایست به این نیز میاندیشیدم که در صورت تخلیه نیروگاه چه اتفاقی میافتد. وقتی یک آتش سوزی در یک نیروگاه برق حرارتی رخ میدهد، حتی موقعی که آتش سوزی به مخزن مواد سوختی سرایت میکند میدانیم که با تمام شدن ذخیره سوخت آتش سوزی خاتمه مییابد. در چنین حالتی اگر وضعیت بحرانی شود میباید اقدام به تخلیه کارمندان کرد وحتی ممکن است لازم شود مامورین اطفای حریق را هم از محل دور کرد.
هدف: حذف انرژی هستهای
(انرژی هستهای صفر)
وضعیت در هنگام بروز یک حادثه اتمی اصولا متفاوت است. اگر مهندسینی که مدیریت نیروگاه را در اختیار دارند از محل دور شده و نیروگاه را بدون کنترل بگذارند، بخشهای اصلی (قلب) هر ۶ راکتور یکی پس از دیگری ذوب شده و مخازن حفاظتی نابود میشوند و مقادیر فوقالعاده زیادی مواد رادیو اکتیو پخش خواهد شد، حتی بدون اشاره به مواد سوختی ذخیره شده در استخرهای سردکننده. اگر علاوه بر این، چهار راکتور نیروگاه فوکوشیما دایینی واقع در ۱۲ کیلومتری این محل نیز لازم شود تخلیه شوند ژاپن در چه وضعیتی قرار میگیرد؟. بدون مراقبت، پلوتونیوم موجود در زبالههای اتمی تشعشعات فراوانی با عمر مفید ۲۴ هزار ساله را در فضا پخش میکند. بنابراین خطر نابودی کشورمان و حتی خطر سرایت به کشورهای مجاور که در برابر این ریسک ساکت نمیماندند وجود داشت.
به این موضوع توجه داشتم که تصمیم به تخلیه نیروگاه به عنوان آخرین راهحل از وظایف من در مقام نخستوزیری خواهد بود. برای اداره کردن تکنیکی نیروگاه و کنترل عواقب حادثه چارهای جز نگهداری حداقلی از کارمندان TEPCO، شرکت مسوول، در محل نداشتیم.از رییس این شرکت آقای شیمیزو خواستم به دفترم بیاید تا به او بگویم چارهای جز این نداریم و نمیباید نیروگاه را تخلیه کنیم. چیزی که وی پذیرفت. مشترکا طرحی برای تشکیل اطاق بحران تنظیم کردیم که تحت مدیریت من با حضور اعضای دولت و مدیران شرکت تپکودر دفتر مرکزی این شرکت تشکیل میشد. در تاریخ ۱۵ مارس ساعت پنج صبح برای اعلام این موضوعات به آنجا رفتم: « فکر میکنم شما اولین افرادی هستید که وخامت اوضاع را درک میکنند، تا زمانی که هر اقدام ممکن برای مهار کردن این وضعیت انجام نشده، حتی به قیمت جانمان امکان ترک محل حادثه را نداریم و نمیتوانیم بگذاریم تحولات بدون کنترل ادامه یابد. همه شما مستقیما درگیر هستید. آماده گذشتن از جان خویش باشید و از هیچ کوششی دریغ نکنید، همه اطلاعات ضروری را منتقل کنید. اهمیتی ندارد که چه بهایی باید بپردازیم. زمانی که ژاپن میتواند در آستانه نابودی باشد هیچ کس نمیتواند راه فرار بجوید، همه شما و آقای مدیرکل، شما هم مصمم به هر اقدامی باشید. کسانی که بیش از ۶۰ سال سن دارند به محل حادثه بروند. من هم به نوبه خود آماده هر کاری هستم. امکان عقبگرد وجود ندارد.»
کامیونهای اطفای حریق توانستند به تدریج برای سرد کردن راکتورها آب به داخل آنها تزریق کنند. از تاریخ ۱۵ مارس شرایط به تدریج در سایه کوشش همه ـ کارمندان تپکو، مامورین آتش نشانی، افراد پلیس، نظامیها و نیروهای پدافند و غیره ـ که با به خطر انداختن جان خود در محل مبارزه کردند، مهارشد. کوششهای آنها با چند اتفاق خوشایند که میتوان به عنوان یک موهبت به آن نگاه کرد همراه بود. در نتیجه آن از ذوب شدن زائدههای اتمی در استخر سردکننده راکتورشماره ۴ پیشگیری شد. به دنبال انفجار هیدروژن که خساراتی را در ساختمان راکتور به وجودآورد، مقامات ایمنی هستهای ایالات متحده (NRC) نسبت به توقف سرد شدن این سازهها که در خارج از محفظه نگاه دارنده (قرنطینه) قرار داشت نگران بودند. خوشبختانه مقدار کافی آب در آن وجود داشت. علاوه بر این بالا رفتن فشار در راکتور شماره ۲ صبح روز ۱۵ مارس به محفظه نگاه دارنده خسارت وارد کرد ولی به نابود شدن آن منجر نشد.
چرا میباید در حال حاضر « هستهای صفر» را به عنوان هدف نهایی انتخاب کرد؟. اولین دلیل آن اینست که نمیتوان احتمال بروز حادثه (اتمی) را پیش بینی کرد. حادثه فوکوشیما بدنبال زمین لرزه و سونامی متعاقب آن رخ داد. با وجود این آیا از بروز چنین فاجعهای در فرانسه ودر کشورهای دیگری که احتمال بروز چنین پدیدههای طبیعی بطور خیلی استثنایی وجود دارد درامان خواهیم بود؟. فلاکتهایی که در Three Mile Island در سال ۱۹۷۹ یا در چرنوبیل در ۱۹۸۶ به وجود آمد ناشی از
زمین لرزه یا سونامی نبود، بلکه دلیل آنها خطاهای انسانی بود. و این چیزی است که نمیتواند با ۱۰۰ در صد اطمینان قابل پیشگیری باشد.
دلیل دوم به این واقعیت ارتباط دارد که یک حادثه اتمی با وسعت بزرگ میتواند به تخلیه میلیونها نفراز ساکنین و حتی نابودی یک کشور منجرشود. سقوط هواپیماها یا غرق شدن کشتیها ممکن است باعث از بین رفتن افراد زیادی شوند، ولی یک حادثه اتمی قادراست خسارات بیشماری را به وجود آورد. تصور کنید که یک منطقه در شعاع ۲۵۰ کیلومتری یک نیروگاه اتمی برای دهها سال غیر قابل سکونت شود. خسارات و تلفات ناشی از آن معادل و حتی بیشتر از یک جنگ بزرگ خواهد بود.
در جلسهای که در آن شرکت داشتم آقای گرگوری ژاکزکو Gregory Jaczko سرپرست آن موقع NRC اظهارداشت که نیروگاههای هستهای نباید در مناطقی که در صورت بروز حادثه خطراتی را برای ساکنین به وجود میآورند ساخته شوند. در حالی که هیچ کشوری وجود ندارد که درآن کسی در شعاع حداقل۲۵۰ کیلومتری یک نیروگاه هستهای سکونت نداشته باشد.
سومین دلیل این است که در آینده نزدیک این امکان وجود خواهد داشت که با استفاده از انرژیهای طبیعی الکتریسته تولید کرد تا جایگزین اتم یا انرژی های فسیلی شود. در سال ۲۰۱۸ تعداد ۴۴۳ نیروگاه هستهای ساخته شده در دنیا تقریبا ۱۰ در صد کل الکتریسته تولید شده را عرضه کردهاند و این سهم در طول سالها تغییر نکرده است. پس از حادثه فوکوشیما، ساخت نیروگاههای هستهای در تمام کشورها به جز چین و هندوستان متوقف شده است. در ایالات متحده، آلمان، انگلستان، ژاپن و غیره تعداد نیروگاههای در حال فعالیت کاهش مییابد. بر عکس سهم الکتریسیته تولید شده از طریق انرژیهای جایگزین مثل توربینهای بادی یا انرژی خورشیدی رو به افزایش است. با افزودن هیدروالکتریسیته، انرژیهای جایگزین در حال حاضر ۲۶ در صد الکتریسیته تولید شده در سطح جهانی را تشکیل میدهد.در حدود سال ۲۰۵۰ این امکان وجود خواهد داشت که بدون نیاز به انرژی هستهای یا مواد سوختی فسیلی مقدار کافی الکتریسته تولید شود.
برخی فکر میکنند که انرژیهای جایگزینی (تجدید پذیر) کافی نخواهد بود، ولی تشعشعات خورشیدی بر روی زمین معادل تقریبآ ده هزار برابر انرژی است که مورد استفاده انسانها قرار میگیرد. به عبارت دیگر کافی است مقدار ناچیزی از این انرژی را برای رفع نیازهای کنونی تبدیل کنیم. الزاما این انرژیها به شرایط جوی وابسته بوده و ناپایدارند. با وجود این استفاده هوشمندانه از پیش بینیهای هواشناسی، فناوریهای رایانهای و همچنین تکنیکهای کنترل تقاضا، در حال حاضرعرضه پایدار الکتریسته تولید شده از انرژیهای جایگزینی را در بسیاری از کشورها امکان پذیرساخته است.
سرچشمه بسیاری از بحرانهای جهانی را میباید در اختلافات مرتبط با منابع انرژی جستوجو کرد. مفید بودن انرژیهای جایگزینی تنها در رابطه با تاثیرات آن در محیط زیست نیست، آنها این امتیاز را دارند که خود کفایی در تولید انرژی را امکان پذیر میکنند. اغلب کشورها قادر خواهند بود الکتریسته مورد نیاز خود را تولید کنند.
٭نخستوزیر ژاپن از ۸ ژوئن ۲۰۱۰ تا ۲ سپتامبر ۲۰۱۱.
وی در آن زمان رهبر حزب دموکرات (چپ میانه) بود.
منبع: لوموند دیپلماتیک