اروپا و گامهای هستهای ایران
مجید اعزازی|
دبیر گروه راه و شهرسازی|
دیروز جزییات فنی گام سوم ایران در کاهش تعهدات برجامی خود در شرایطی اعلام شد که تهران با واکنش شدید اعضای تروئیکای اروپا (انگلیس، فرانسه و آلمان) و همچنین اتحادیه اروپا مواجه نشد. البته در گامهای اول و دوم ایران در کاهش تعهدات برجامی خود نیز این الگو تکرار شده بود. به عبارت دقیقتر، نه تنها اقدامات تهران از سوی پایتختهای کشورهای اروپایی محکوم نشده که به میزان پیش رفتن ایران در مسیر کاهش تعهدات برجامی، تلاش اتحادیه اروپا و بطور مشخص دولت فرانسه برای حفظ برجام و کمک به احقاق حقوق هستهای ایران بیشتر شده یا دستکم بیشتر به نمایش گذاشته شده است. یا حتی کشوری همچون انگلیس درخواست دولت نامشروع منطقه مبنی بر خروج از برجام را رد کرده است. علت یا علل این رویکرد کشورهای اروپایی نسبت به مساله هستهای ایران چیست؟ چرا این کشورها همچون سالهای قبل از انعقاد توافقنامه بینالمللی برجام جملگی پشت سر امریکا علیه ایران به صف نمیشوند؟ چند دلیل روشن و آشکار برای این مساله وجود دارد که در ادامه به آنها میپردازیم.
1-برجام به عنوان یک توافقنامه بینالمللی و چندجانبه همچنان کار میکند. در واقع، این توافقنامه موجد محیطی حقوقی و سیاسی در سطح بینالملل بوده و از قابلیت راستیآزمایی و سنجشپذیری تعهدات و عملکردهای هر یک از طرفین برخوردار است. در این توافقنامه، نیاز کاذب امنیتی غرب مبنی بر عدم دسترسی ایران به سلاحهای هستهای تامین شده است و سیاستهای اعلامی تهران مبنی بر عدم تمایل به داشتن چنین سلاحهایی از طریق پذیرش برخی محدودیتها در برجام، از نگاه طرفهای غربی در این توافقنامه تضمین شده و به همین دلیل برجام منجر به جلب اعتماد اروپا شده است. به عبارت دیگر، اروپا برخلاف امریکا، برجام را یک توافقنامه برد- برد میداند و با توجه به اینکه خود را در موضع برنده میپندارد، تلاش میکند یا دستکم وانمود میکند که برای دستیابی ایران به امتیازات برجام در تلاش است. اما همانطور که میدانیم در بهترین حالت، اروپا اگر از اراده سیاسی لازم برای اجرای کامل تعهدات برجامی خود برخوردار باشد، از توان اقتصادی لازم برای ایستادگی در برابر بدعهدیهای امریکا بیبهره است.
2-از نگاه اروپا، ایران محق است. ایران کشوری است که صادقانه پای میزمذاکره حاضر شد و پس از چانهزنیها و دستیابی چند جانبه کشورهای مذاکرهکننده به برجام، جوانمردانه به تمام مفاد این توافقنامه متعهد بوده است و در واقع ایران نه تنها طرف بدعهد ماجرا نیست که طی بیش از یک سال گذشته- از زمان خروج امریکا از برجام- صبر استراتژیک خود را به نمایش گذاشته است و از متشنج کردن فضا پرهیز کرده و در عین حال، با اروپا برای برون رفت از این شرایط همکاری کرده و میکند.
3- از نگاه اروپاییان، دونالد ترامپ، همانطور که مقامهای سابق دولت کنونی امریکا از جمله جیمز متیس، وزیر مستعفی دفاع این کشور میگویند، رییسجمهوری غیرعادی است. همچنین به نظر میرسد اروپاییان، آنچنان که کیم داروک، سفیر سابق انگلیس در واشنگتن در تیرماه امسال افشا کرد، بر این باورند که خروج ترامپ از برجام صرفا برای مخالفت او با باراک اوباما، رییسجمهور سابق امریکا صورت گرفته است. به عبارت دیگر، خروج امریکا از برجام نه به دلیل ماهیت این توافق هستهای است که به دلیل منازعات داخلی امریکا است و از همین رو، این خروج اصالت ندارد.
4- بیگمان تنش و درگیری بهویژه در خلیج فارس منافع هیچیک از طرفهای توافقنامه چندجانبه برجام و بهویژه اروپاییها را تامین نمیکند. جنگ پیامدهای کوتاهمدت و بلندمدتی را پی خواهد داشت. افزایش نوسان در قیمت نفت و فضای کلی اقتصاد جهان، افزایش آوارگان و پناهجویان منطقه خاورمیانه و... از مهمترین پیامدهای کوتاهمدت این جنگ خواهد بود که منافع کشورهای عضو اتحادیه اروپا را تضمین نمیکند. در حال حاضر، مهاجرت شهروندان منطقه خاورمیانه به دلیل جنگهای سوریه و عراق به یکی از معضلات جدی کشورهای اروپایی تبدیل شده است و از همین رو، آنها خواهان تشدید این بحران نیستند.