واشنگتن، بازیگر غیرمسوول عرصه بینالملل
تحلیلگران رویکرد یکجانبهگرایی را که دولت «دونالد ترامپ» علیه هنجارها و قواعد بینالمللی در پیش گرفته است به زیان جهان و امریکا ارزیابی میکنند. بر این اساس تردید نسبت به آینده و بیاعتمادی به تصمیمسازیهای کاخ سفید اعتبار این کشور به عنوان یک بازیگر بزرگ در عرصه بینالمللی را مخدوش ساخته است.
به گزارش ایرنا، ادامه این مسیر میتواند پیامدهای خطرناکی را برای همه کشورها و جهان به همراه داشته باشد. بیدلیل نیست که «ریچارد هاس» رییس شورای روابط خارجی امریکا جوهره اصلی سیاست خارجی دولت ترامپ را «دکترین خروج» نامید. نمود بارز این نامگذاری را میتوان به عینه در خروج وی از پیمانها و رژیمهای بینالمللی همچون ترانس پاسفیک، نفتا، پیمان اقلیمی پاریس، یونسکو و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، یا پیمانهای موشکی با روسیه و برجام دید.
به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران مسائل بینالملل، این سیاستهای ظاهرا بیمنطق و گاه متناقض، تنها برای جبران عقب ماندگی واشنگتن از جریان قدرت در عرصه جهان اتخاذ میشود البته این رویکرد به زیان واشنگتن تمام خواهد شد زیرا از نگاه کشورهای جهان، ایالات متحده مخصوصا در موضوعات حساس و حیاتی به عنوان بازیگری قابل اعتماد و مسوولیت پذیر شناخته نخواهد شد و همین وضع به تدریج از اعتبار واشنگتن در عرصههای بینالمللی و افکار عمومی میکاهد.
خروج از معاهدههای بینالمللی، پشت کردن به مصوبات سازمان ملل و خروج از سازمانهای زیرمجموعه این نهاد تنها گوشهای از سیاستهای نامتعارف کاخ سفید در دوره اخیر است. ایالات متحده به ویژه شخص دونالد ترامپ در این دوره نسبتا کوتاه حتی توافقهایی را که رهبران پیشین کاخ سفید امضا کرده بودند مردود ساخت و امضای روسای جمهوری این کشور پای این تعهدات را بیاعتبار کرد. ترامپ امریکا را از پیمان موشکهای میانبرد که بیش از سه دهه قبلمیان مسکو و واشنگتن به امضا رسیده بود به دلایل نامشخص خارج ساخت. علاوه بر آنکه توافقهای چند دهه ای که به هنجار تبدیل شده بودند از تیررس سیاستهای ترامپ مصون نماند، رییس جمهوی امریکا اجرای توافق هستهای با ایران را که رییسجمهوری پیشین این کشور به نتیجه رسانده بود، تنها دو سال تحمل کرد و در سال ۲۰۱۸ بطور کامل از آن خارج شد. نوع رفتار کاملا حمایتگرایانهای که ترامپ در بیش از یک سال گذشته از رژیم صهیونیستی به کار بسته است هم نمونه دیگری از بیاعتنایی وی به هنجارهای پذیرفته شده بینالمللی به شمار میرود. با وجود صدور چندین قطعنامه از سوی شورای امنیت سازمان ملل، وی سفارت امریکا را از تل آویو به بیت المقدس انتقال داد و این شهر را پایتخت اسراییل اعلام کرد. همچنین کاخ سفید در اقدامی کاملا غیرمعمول و برخلاف موضع بیشتر کشورهای جهان، رویکرد تجاوزکارانه این رژیم را با پذیرش حاکمیت آن بر بخشهای اشغال شده جولان سوریه مورد تایید قرار داد. علاوه بر این، یکی از نخستین اقدامات ترامپ در خروج از پیمانهای بینالمللی، صدور فرمان خروج ایالات متحده از پیمان تجاری فرا آتلانتیک (یا ترانس پاسیفیک) (TPP) بود. ترامپ همچنین بازبینی و فسخ پیمان «نفتا» یا پیمان «تجارت آزاد منطقه امریکای شمالی» را مطرح و این توافق را بدترین پیمان طول تاریخ امریکا اعلام کرد..یکی از پر سروصداترین اقدامات ترامپ خروج از پیمان آب و هوایی پاریس بود. همچنین از سازمان علمی، فرهنگی ملل متحد (یونسکو) هم به بهانه رویکردهای ضداسراییلی آن خارج شد. امریکا حدود یک سال قبل از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد هم خارج شد. همچنین راهاندازی جنگ تجاری با بسیاری از کشورهای جهان و برقراری تعرفه بر واردات به آمریکا از جمله دیگر اقدامات خارج از عرف ترامپ به شمار میرود که در تضاد با مقررات سازمان تجارت جهانی در آزادی تعاملات اقتصادی و تجاری است.
رییسجمهوری امریکا حدود یک ماه قبل حتی تهدید کرد اگر مجبور شود امریکا را از سازمان تجارت جهانی خارج میکند. تردید در پایبندی امریکا به تعهدات خود تاثیر مخرب دیگری را هم برای واشنگتن به همراه میآورد. بسیاری از کشورهای در تعامل با کاخ سفید نسبت به آینده با شک رفتار میکنند زیرا ممکن است همان کاری را که ترامپ با توافقهای گذشته امریکا انجام داده است، رییسجمهور بعدی با اقدامات ترامپ انجام دهد. بنابراین از نگاه کشورهای جهان طول عمر هر توافقی با امریکا ۴ سال یا حداکثر ۸ سال و به اندازه مدت زمان ریاستجمهوری یک فرد باید طراحی شود. برخی کارشناسان بر این باورند که پشت پا زدن به هنجارهای پذیرفته شده جهان اقدامی نیست که یک قدرت بزرگ انجام بدهد بلکه این نمونهای از رفتار یک بازیگر شرور و سرکش است که قدرت خود را رو به زوال میبیند و بهترین راه برای حفظ حضور در عرصهها را شلوغ کاری و ایجاد بینظمی و سر وصدا میداند. در این چارچوب هنگامی که امریکا خود را از جایگاه اصلی در یک فرایند یا ساختار بینالمللی کنار میکشد ممکن است در دوره زمانی کوتاهی هرج و مرج حادث شود و نظم برقرار نباشد اما سیستم خود را به تدریج با شرایط انطباق میدهد و پس از مدت زمانی اندک، بازیگران دیگری که دارای قابلیت و توانایی نسبی هستند به صورت موضعی و در حوزههای مختلف جایگزین قدرت فائقه یا بازیگر اصلی میشوند. تکرار این فرایند در چند حوزه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی بطور کلی اعتبار و جایگاه واشنگتن را در جهان زیر سوال میبرد.