مسیر تامین مالی خودروسازان
تعادل | فرشته فریادرس |
بحران مالی خیلی وقت است که گریبان صنعت خودروسازی کشور را گرفته و نفس تولید را در این بخش بند آورده است. اما پرسش اینجاست که برای عبور از این بحران مالی چه تدبیری باید اتخاذ کرد و چه نسخهیی را میتوان تجویز کرد؟ موضوعی که در این میان قابل طرح است اینکه بانک محور بودن تامین مالی بنگاههای تولیدی یکی از چالشهای جدی نظام پولی کشور به شمار میرود، که راه را برای دستیابی به منابع مالی خودروسازان سختتر کرده است. از این رو، باید به فکر شیوههای نوین تزریق نقدینگی به بنگاهها بود. برهمین اساس، تحلیلگران بازار خودرو، در گفتوگو با «تعادل» از ضرورت تغییر مسیر جذب منابع مالی خودروسازان میگویند. برآیند صحبتهای آنها، بیانگر این است که خودروسازان باید از سوی دولت مورد حمایت قرار بگیرند، اما اولین نکته مهم مورد تاکید آنها این است که این نوع حمایتهای مالی باید مشروط و در مقابل ارایه برنامه از سوی شرکتهای خودروساز باشد. البته این حمایتهای دولت نباید به معنای دخالت کردن در امور خودروسازان تلقی گردد. نکته دیگر از منظر آنها اینکه شرکتهای خودروساز مسیرهای جدید جذب سرمایه را کشف و شناسایی کرده و از این طریق اقدام به تامین نقدینگی کنند. در این میان تحلیلگران بازار خودرو، مسیرهای جدیدی را برای تامین مالی بنگاه معرفی میکنند. به گفته آنها، علاوه تامین نقدینگی از طریق « شبکه بانکی و بازار سرمایه»، بهرهگیری از «ال سی بانکی»، «یوزانس»، «جذب سرمایه خارجی»، «فاینانس مالی از طریق بانکهای داخلی یا موسسات مالی» از دیگر روشهای تامین مالی بنگاهها به شمار میرود.
چالشی به نام تامین نقدینگی
«بازار سرمایه و شبکه بانکی» دو بازار مهم و رسمی بهمنظور تأمین مالی بنگاههای اقتصادی به شمار میروند، که براساس گزارشهای بانک مرکزی، بخش غالب تأمین مالی در اقتصاد ایران (بیش از 80 درصد) از طریق نظام بانکی صورت میگیرد. بازار سرمایه سازوکار دیگر تامین مالی است که در آن دولت و بنگاهها با انتشار اوراق بهادار به تجهیز منابع مالی اقدام میکنند و نیازهای مالی و سرمایهای خود را تامین میکنند. اما همین مسیرها برای دستیابی بنگاهها از جمله شرکتهای خودروساز داخلی به پول جدید برای تامین منابع مورد نیازشان کفایت میکند؟ صاحبنظران چه نظر یا پیشنهادی در این زمینه دارند؟ در همین حال، حسن کریمی سنجری کارشناس خودرویی، در پاسخ به این پرسشها و با اشاره به اهمیت این دو روش تامین مالی بنگاهها از طریق «بانکها و بازار سرمایه» به «تعادل» میگوید: موضوعی که البته در این زمینه مطرح است اینکه تولیدکنندگان ایرانی بانکها را مهمترین بخش تامین منابع مالی خود میدانند و بار سنگین شارژ مالی در ایران بر دوش بانکها قرار گرفته است.
او با تاکید بر اینکه اکثر بنگاههای بزرگ در بازار سرمایه حضور ندارند؛ عنوان میکند: در اقتصاد ایران حجم تأمین مالی بنگاهها از مسیر بازار سرمایه در مقایسه با اخذ تسهیلات از شبکه بانکی بسیار ناچیز است و در واقع از این ظرفیت مهم استفاده نمیشود، که این امر نشان میدهد چالشهایی در مسیر تأمین مالی از طریق انتشار صکوک در بازار سرمایه وجود دارد. سنجری در عین حال با بیان اینکه روشهای متعددی برای تامین سرمایه بنگاهها وجود دارد، این نکته را نیز متذکر میشود که برخورداری از این روشها در برخی شرایط نظیر تحریم چندان امکانپذیر نیست.
بنابه اظهارات او، بهرهگیری از «السی بانکی» برای تامین یا حفظ سرمایه در خرید مواد اولیه و قطعات منفصله خارجی و حمایت بانکی در خریدهای خارجی به شکل «یوزانس» از دیگر روشهای تامین سرمایه در خریدهای خارجی برای شرکتهای خودروساز به شمار میرود.
از دیگر روشهای جذب نقدینگی در خودروسازی از نگاه این تحلیلگر بازار خودرو، « فاینانس مالی» از طریق بانکهای داخلی یا موسسات مالی است که در مقابل دریافت اعتبار، باید تعهداتی را بدهند که به آن عمل کنند. البته از آنجایی که این روشهای تامین مالی، توام با ریسک است، هیچگاه خودروسازان حاضر نبودند، ریسک جذب سرمایه را بپذیرند و همواره به دنبال سادهترین روش که همان اخذ تسهیلات بانکی است، بودند.
سنجری در اینجا به ذکری مثالی میپردازد و میگوید: شرکت خودروسازی مانند بنز برای تامین منابع مالی خود، توجه یک کنسرسیوم مالی متشکل از چند بانک بینالمللی را جلب کرده و مبالغ بالایی را برای تامین نقدینگی خود از این طریق جذب کرده است. البته در برابر دریافت این اعتبار مالی که سود کمی هم دارد، تعهداتی را داده که از عهده آن برآمده است. برهمین اساس، اینگونه نیست که دولت آلمان بدون حساب وکتاب به این شرکت خودروساز نقدینگی تزریق کند و دنبال هم نکند که این منابع مالی کجا رفته وصرف چه کاری شده است؟
این تحلیلگر بازار خودرو در بخش دیگری از صحبتهای خود، جذب سرمایههای خارجی را یکی دیگر از روشهای تامین مالی بنگاهها میداند و بیان میکند: البته با توجه به اینکه اکنون در شرایط تحریم قرار داریم، استفاده از روشهای مذکور تقریبا امکانپذیر نیست.
حمایتهای مالی مشروط باشد
در این میان اما موضوعی که مورد اشاره این کارشناس خودرویی قرار میگیرد، این است که خودروسازان، منابع مالی دریافتی از بانکها را دقیقا صرف چه کاری میکنند؟
او میگوید: اینکه خودروسازان از سوی دولت یا بانکها مورد حمایت مالی قرار بگیرند، اشکالی بر آن وارد نیست؛ اما این پرسش باید مطرح و مورد بررسی قرار گیرد که چرا خودروسازان در این سالها با وجود دریافت منابع مالی ارزان قیمت، زیان انباشته خودروسازان افزایش یافته است؟ از سوی دیگر، با وجود عدم بهبود کیفیت خودروها، چرا قیمتها در حال افزایش است؟ با این حال نباید این موضوع مهم را از نظر دور داشت که تحریمها کمر خودروسازی کشور را شکانده است و باید خودروسازان مورد حمایت مالی قرار بگیرند. اما حمایتهای مالی باید مشروط به ارایه برنامه باشد. به عبارتی باید از خودروسازان خواسته شود که بابت پولی که دریافت میکنند، قرار است چقدر کیفیت محصولاتشان را افزایش دهند؟ یا اینکه به چند درصد تعهدات خود عمل خواهند کرد؟
او همچنین در ادامه با اشاره به اینکه در حال حاضر باتوجه به شرایط مالی بانکها و موسسات اعتباری، تسهیلات دهی به بنگاهها با دشواری صورت میگیرد، عنوان میکند: تقاضای بنگاهها نیز به واسطه افزایش هزینههای ناشی از افزایش نرخ ارز و افزایش سطح قیمتها به ویژه برای تامین سرمایه در گردش افزایش یافته است.
در این شرایط تامین مالی از طریق انتشار صکوک در بازار سرمایه میتواند سازوکاری مناسبتری برای تامین مالی بنگاهها محسوب شود.
برآیند صحبتهای این تحلیلگر بازار خودرو نشان از دو مطلب مهم دارد؛ نخست اینکه دولت بابت حمایتی که به خودروسازان ارایه میدهد، از آنها برنامه بخواهد که البته این موضوع به معنای دخالت کردن در امور خودروسازان نیست.
نکته دوم اینکه شرکتهای خودروساز مسیرهای جدید جذب سرمایه را کشف و شناسایی کرده و از این طریق اقدام به تامین نقدینگی کنند.
از سوی دیگر، فربد زاوه کارشناس بازار خودرو، هم درباره روشهای تامین مالی بنگاهها به «تعادل» میگوید: تا زمانی که دولت و بانک مرکزی مدیریت تأمین را واگذار نکنند، آشفتگی حاکم بر بازار خودرو همچنان ادامه خواهد داشت.
او در همین حال یکی از روشهای تامین مالی خودروسازان را اتکا به منابع مالی بانکها میداند. زاوه در عین حال این نکته را نیز متذکر میشود که اتکا به منابع مالی مردم نیز مضر است، اما به هر شکل، وظیفه نظام بانکی تامین مالی شرکتها است اما اشکال آن کار جایی است که دولت، در نحوه مدیریت این شرکتها دخالت میکند، به جای اینکه نقش رگولاتوری داشته باشد، نقش مدیریتی را برعهده گرفته است. البته او تاکید میکند: چنانچه ورود به بازار سرمایه در قالب واگذاری سهام باشد، روش خوبی برای جذب سرمایه خودروسازان خواهد بود؛ چراکه شرکتهای بینالمللی به صورت گسترده از این طریق بهره میبرند.