تخریب پاتوقها برای پاکسازی مخدر
اهالی محلههای هرندی، شوش و مولوی حالا فقط آنهایی نیستند که در دروازه غار و هرندی به دنیا آمدند و به خانه آبا و اجدادیشان وفادار ماندهاند؛ از 15 سال پیش مهاجرانی که برخی از آنها اعتیاد داشتند یا بعدا معتاد شدند و موادفروشی منبع درآمدشان شده، اتاقکهای چندمتری محله را خانه خود کردهاند؛ اتاقکهایی که به خانه قرمز معروف است و هر ازچندی در طرح ساماندهی منطقه 12 تهران و مبارزه با اعتیاد تخریب میشود. گاهی هم جایش را یک بنای تازهساز یا فضای سبز میگیرد، اما نه کابوس اعتیاد برای ساکنان قدیمی محله تمام شده و نه چهره کوچهها از معتادان با قامت خمیده و مواد به دست، پاک میشود. با این حال هر بار صحبت از ساماندهی و مبارزه با معتادان در این مناطق میشود، تخریب پاتوقها در راس برنامههاست. اینبار هم از بهمن سال گذشته پلمب خانههای قرمز در راستای اجرای طرح پاکسازی محلات شوش، مولوی، هرندی و بازار شروع و ۲۴۶ روز از اجرای آن گذشته است، افراد زیادی دستگیر شدند اما کارشناسان آسیبهای اجتماعی معتقدند پلمب و جمعآوری راهحل ریشهکن شدن این معضل نیست و امنیت و آرامش با طرحهای ضربتی به این محلهها بازنمیگردد چرا که پیش از این هم پاتوقهای موادفروشان و مصرفکنندهها تخریب شد، گودهای دروازهغار پر شد و جایش را پارک گرفت اما موادفروشان باز هم برگشتند و به جای پاتوقهای قدیمی، بساطشان را در کوچهپسکوچههای محله و مسیر تردد مردم پهن کردند.
دستگیری پنج هزارو 536 نفر از خردهفروشان مواد
رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ، روز گذشته از جمعآوری ۱۹۱ زن معتاد متجاهر در جریان اجرای طرح پاکسازی محلات شوش، مولوی، هرندی و بازار خبر داد. طرحی که 246 روز از اجرای آن میگذرد و همچنان هم ادامه دارد. سرهنگ محمد بخشنده در جلسه بررسی آخرین وضعیت طرح پاکسازی، ترمیم و تثبیت مناطق شوش، مولوی، بازار و محله هرندی درباره این موضوع گفت: طرح پاکسازی این محدوده از ۹ بهمن سال گذشته با اشرافیت کامل اطلاعاتی در منطقه آغاز شد و وضعیت شوش، مولوی، هرندی و محله بازار به مساحت ۲۶ کیلومترمربع بطور کامل رصد شد و اشرافیت اطلاعاتی در آنها حاصل شد. با راهاندازی ۲۷ تیم اطلاعاتی کار پاکسازی این محلهها آغاز شد و عناصر فعال در محدوده توسط این تیمهای اطلاعاتی شناسایی شدند. تاکنون در این محدودهها پنج هزارو 536 نفر از خردهفروشان دستگیر که بیش از ۸۵ درصد آنها روانه زندان شدند و مابقی نیز پروندههای آنها در حال تکمیل و بررسی است.
طرحهای تکراری بینتیجه
اجرای این طرح در حالی است که مددکاران اجتماعی معتقدند نتیجه طرحهای مشابه قبلی موفقیتآمیز نبوده و طرحهای ضربتی گزینه مناسبی برای پاکسازی این محلات از اعتیاد نیستند. لیلا ارشد، مددکار اجتماعی درباره این موضوع بیان کرد: پیش از این تخریب پاتوقهای معتادان تجربه شده و نتیجه ناگوار آن به چشم دیده شده که نباید آن را فراموش کرده و باز هم همان اقدام قبلی را انجام داد. از زمانی که در منطقه دروازه غار تهران شروع به کار کردم تا امروز که 14 سال میگذرد، چندین بار شاهد انجام این تخریبها بودم که شهرداری و نیروی انتظامی تصمیم به تخریب پاتوقهای معتادان و موادفروشان گرفتند اما هر بار بعد از این تخریبها شاهد آن بودم که وضع محله بدتر از قبل شد چرا که با تخریب پاتوقها چند حالت برای فضای شهری ایجاد میشود.
او افزود: گاه شاهد این هستیم که خانههای فروش مواد تخریب میشود اما بعد میبینیم که در چند طبقه و با وسعت بیشتری تکثیر شدند. از طرف دیگر صاف کردن زمینهایی که پاتوق معتادان است، این مناطق را تبدیل به فضای بیدفاع شهری برای خرید و فروش و توزیع مواد و در واقع پاتوق جدید تبدیل میکند. این تصمیمات به دلیل شرایط خاص محل، حضور و تعداد فروشندهها گرفته میشود اما باید توجه کرد که تنها نگاه مدیریت شهری و تخریب کفایت نمیکند بلکه اگر یک نگاه همهجانبه امنیتی، سیاسی و اجتماعی در کنار این توجه به مدیریت شهری باشد ما را به هدف میرساند و میتواند نتیجه خوبی را رقم بزند. 10 سال قبل که مشابه این تخریب رخ داد، تصور بر این بود که خراب کردن پاتوقها موثر است اما در عمل کمک زیادی به بهبود وضع محله نکرد بلکه فقط باعث شد موادفروشها در سطح محله پخش شوند. اگر قرار است کاری انجام شود باید تفکر همهجانبه وجود داشته باشد.
جمعآوری، راحتترین کار است
از سوی دیگر در حالی که تمرکز طرحهای ساماندهی بر جمعآوری معتادان متجاهر است اما کارشناسان اعتیاد بر این موضوع تاکید دارند که این گروه از معتادان، مشکل اصلی اعتیاد نیستند. فرید براتی سده جامعه شناس و کارشناس اعتیاد درباره این موضوع گفت: مصوبهای وجود دارد و از طرف دیگر مطالبهای از سوی اهالی برخی محلهها مطرح میشود که سبب شده نهایتا چنین اقداماتی صورت بگیرد اما در رابطه با اثر بخشی اینگونه اقدامات بحث وجود دارد؛ اینکه معتادان را دستگیر کنیم و مدتی نگهداری کنیم و بعد هم آنها را رها کنیم مسلما اثر بخش نخواهد بود و باید در این روش تجدیدنظر شود.
او افزود: اگر کسی دستگیر میشود باید شرایط او رعایت شود و رفتار مناسبی با او داشته باشند تا شان و شخصیت او حفظ شود، درست است که این افراد معتاد و متجاهر و بیخانمان هستند و عدهای از وجود آنها ناراضی و ناراحتند اما باید بدانیم که این افراد همه مشکلات اعتیاد نیستند؛ اگر همه اینها را هم جمع کنیم ممکن است باز هم عده دیگری به سطح جامعه بیایند! تا همین چند وقت پیش ادعا میشد که ما در تهران 15 تا 20 هزار معتاد متجاهر داریم اما روز گذشته یکی از مسوولان اعلام کرد که ما 28 هزار معتاد متجاهر داریم این نشان میدهد که ما تعریف و حتی آمار واحدی از معتادان متجاهر در کشور نداریم، از همه اینها مهمتر به نظر میرسد ما عدهای را در خیابان دستگیر میکنیم و به این دلیل که این جمعآوری و دستگیری تکرار مکررات است عده دیگری که در خانه شان هستند و مصرف میکنند به خیابان میآیند و معتاد متجاهر میشوند!
براتی سده بیان کرد: بنابراین باید در ابتدا تکلیفمان را روشن کنیم که وضعیت چگونه است، این معتادان چه تعداد هستند و چه تعدادی را میخواهیم چه مدتی نگهداری کنیم و این نگهداریها با کدام هزینهها و با چه شرایطی باید انجام شود؟! ما میتوانیم کاری را انجام بدهیم که اکثر کشورهای دنیا انجام میدهند، شواهد علمی نشان میدهد که توسعه مراکز کاهش آسیب در این بین میتواند بسیار موثر باشد نه بستن مراکز کاهش آسیب! در کنار همه اینها یک مساله بسیار مهم وجود دارد و آن هم این است که همیشه یادمان باشد مشکل اعتیاد در کشور ما معتادان متجاهر در خیابانها نیستند بلکه مشکل اصلی این است که ما هر کاری هم بکنیم نمیتوانیم از فزونی مواد و در دسترس بودن راحت آن در کشورمان چشم پوشی کنیم.
این کارشناس اعتیاد گفت: جمعآوری معتادان متجاهر راحتترین و در دسترسترین کاری است که در این حلقه انجام میگیرد اما تا زمانی که موادمخدر وجود دارد و ما نمیتوانیم جلوی توزیع مواد مخدر را بگیریم این مشکلات پایان ندارد! ما یک عده را جمع میکنیم و بعد میبینیم که یک عده دیگری معتاد متجاهر شدهاند و در آخر هم میبینیم که این چرخ همچنان در دور باطل خودش میچرخد! با توجه به شرایط روز باید قوانین را هم به روز کنیم، باید از تجارب کشورهای دیگر کمک بگیریم چرا که طی سالهای گذشته دایما از این طرحها اجرا کردهایم، اگر اثر بخش بوده باید دید که چرا همچنان این اندازه معتاد متجاهر وجود دارد و اگر اثر بخش نبوده چرا همچنان ادامه میدهیم؟