سبزپوشی بورس تهران پس از یک هفته ناکامی
گروه بورس| محمد امین خدابخش|
در نخستین روز هفته شاخص کل بورس تهران با رشدی قابل توجه به کار خود خاتمه داد. در این روز نماگر اصلی بورس تهران به میزان 9 هزار و 10 واحد افزایش یافت و به سطح 322 هزار و 60 واحد رسید. رشد 2.88 درصدی نماگر اصلی این بازار در حالی دیروز به وقوع پیوست که در معاملات هفته قبل از آن به مدت سه روز کلیت داد و ستدها در بازار منفی بود. به همین دلیل بسیاری، ضعف تقاضا در بیشتر نمادهای بازار را ناشی از آمادگی برای برای افت بیشتر قیمتها تلقی کردند. دلیل این دیدگاه نیز رشد قابل توجهی بود که بازار سرمایه در ماههای اخیر داشته است.
صعود اینبار از مسیری متفاوت
فعالان بازار سهام که در ماههای گذشته شاهد افزایش کم سابقه قیمت در بسیاری از نمادهای بازار بودند، از آن رو که از سال 92 تا سال جاری به تغییرات قیمت نوسانی و کم حجم در قیمت سهام عادت داشتند، حالا با دیده تردید به افت قیمت مینگرند. با این وجود همانطور که در گزارشهای قبلی نیز به آن اشاره شده است، ماهیت رشد قیمتها در شرایط فعلی با آنچه در سال 92 گذشته است به کلی تفاوت دارد.
در حالی که در آن زمان رشد قیمتها به شکلی شتابان و بیشتر با اتکا به خوشبینیهای سیاسی همچون لغو تحریمها، تداوم یافت و در طول چندماه قیمت برخی از نمادهای بورسی را حتی بیش از 10 برابر کرد، در حال حاضر شاهد آن هستیم که بازده کسب شده در بورس و فرابورس بیش از آنکه از خوشبینی منبعث شود، از گزارشهای مالی شرکتها ناشی میشود. به عبارتی حتی از نظر بنیادی و صورتهای مالی نیز نمیتوان رشد فعلی بازار را با پدیده حبابی 6 سال قبل مقایسه کرد.
آنطور که به نظر میآید، افزایش تعداد شرکتهای حاضر در بازار سهام که در سالهای گذشته و در غالب فرآیند عرضه اولیه شکل گرفته است باعث شده تا هجوم نقدینگی به سمت نمادهای بورس و فرابورسی در شرایط فعلی جلوی رشد حباب گونه قیمتها در چنین سهامی را بگیرد. این عامل اگرچه در تمامی نمادها صادق نیست و برخی سهمهای کوچک بازار که به راحتی و با حجم اندک نقدینگی با نوسان قیمت مواجه میشوند را تحت تاثیر قرار داده است، با این حال نتوانسته کلیت بازار را از خود متاثر کند و همچنان برخی از نمادها به خصوص نمادهای سنگین وزن بازار قابلیت افزایش قیمت حتی از لحاظ بنیادی را نیز دارند.
ارزش جایگزینی، تغییری فراتر از انتظار
با اینکه میتوان در بررسی وضعیت بازار تنها به ارزش بنیادی سهام بسنده کرد و با همین معیار گفت که بازار به اندازه کافی رشد کرده و در ماههای آینده پتانسیل بیشتری برای افزایش قیمتها ندارد. اما نباید از این نکته نیز غافل شد که ارزشگذاری یک دارایی مالی همچون سهام تنها از طریق، سود احتمالی آن دارایی در آینده دور یا نزدیک صورت نمیگیرد.
در حالی که قیمت ارز در یک سال گذشته رشد قابل توجهی داشته و تقریبا سه برابر شده است، بسیاری از شرکتها در ارزشی پایینتر از قیمت واقعی خود معامله میشوند. دلیل اصلی این اتفاق نیز نه سود تحلیلی این شرکتها، بلکه ارزش جایگزینی بالای آنها است که همچنان با قیمتها فعلی تعدیل نشده است، مضاف بر اینکه حالا در شرایط تحریمی، ارزش تجهیزات داراییهای برخی از موسسات، نه فقط بر مبنای قیمت فروش آنها در خارج از کشور که بر مبنای قیمتی است که این داراییها با احتساب دور زدن تحریمها در شرایط فعلی دارند.
همین امر سبب شده تا شرکتهای بسیاری در حال حاضر مزیت انجام افزایش سرمایه در شرایط فعلی را داشته باشند و از همین طریق به واقعی کردن ارزش داراییهای خود بپردازند. چنین رویکردی نهتنها موجب شفافیت بیشتر داراییهای شرکت ناشی از تخمین ارزش کارشناسی آنها میشود بلکه میتواند، قیمت واقعی این نمادها در تابلوی معاملات بازار سهام را نیز مشخص کند. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که بسیاری از شرکتهای یاد شده نهتنها مشمول شرایط فوق میشوند بلکه با بهبود ارزش داراییهای خود از شمولیت ماده 141 قانون تجارت نیز رهایی یافته و در یک قدمی ورشکستگی نیز نخواهند بود.
اندر احوالات نسبتی که تغییر کرد
از تمامی عوامل گفته شده که بگذریم، در حال حاضر با یک عامل دیگر یعنی تغییر نسبت قیمت به درآمد نیز رو به رو هستیم. در حالی که افزایش میزان P/E بازار در شرایط فعلی امری طبیعی است و نسبت قیمت به سود هر سهم همواره در مواقع رونق بازار بیشتر میشود. با این حال رشد این نسبت در شرایط فعلی که نرخ سود بانکی برای سپردهگذاری 1 ساله 15 درصد است، به این معنا خواهد بود که P/E در حدود 6 واحد برای بسیار از نمادهای بازار غیرمنطقی نخواهد بود. تحلیل این عامل از جنبه دیگر نیز مهم است. در شرایطی که با عمومیت نیافتن صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت یا مختلط باعث شده تا بسیاری از مردم تنها بانکها را به عنوان مرجع کسب سود کمریسک بشناسند (صندوقها عموما نسبت به بانکها سود بیشتری به پول مردم میپردازند)، طبیعی است که P/E بازار از 5 فراتر رود. مضاف بر اینکه گزارشهای کدال نیز تا به اینجا حکایت از آن دارند که نسبت یاد شده با بهبود عملکرد شرکت میتواند به راحتی تغییر کند و تحت تاثیر درآمدزایی ریالی آنها قرار گیرد. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که تحلیل و انتظارات فعالان بازار تا پایان سال مالی شرکتها، چه در جهت مثبت و چه منفی دستخوش تغییر نشود.
برای بررسی بیشتر وضعیت بازار در شرایط فعلی و ارزیابی احتمالات پیش به گفتوگو با مجتبی شهبازی کارشناس بازار سرمایه پرداختیم و از وی دلایل رشد 2.88 درصدی روز گذشته و احتمال تداوم آن در روزهای آتی را جویا شدیم.
این کارشناس در مورد جهش 9 هزار واحدی نماگر بورس تهران گفت: اگرچه رشد دیروز در نمادهای بزرگ بازار قابل توجه بود، با این وجود نباید از خاطر برد که نوسان همواره بخش از ذات بازارهای مالی است. از این رو نمیتوان انتظار داشت که تنها با اتکا بر یک رشد بزرگ و قابل توجه کلیت حرکت بازار شارپیتر از روزهای گذشته باشد. وی همچنین در خصوص توجیه نقد شدن برخی از فعالان بازار افزود: همانطور که میدانیم، آن دسته از سرمایهگذاران که تا این مرحله از صعود بورس بازده قابل توجهی کسب کردهاند، آمدگی لازم برای نقد کردن دارایی خود در موعد مقتضی را دارند.
شهبازی ادامه داد: در حال حاضر شاهد انتشار گزارشهای 6 ماهه روی تارنمای کدال هستیم. تا اینجای کار گزارشها حکایت از آن دارند که در نیم سال اول ساری مالی جاری بسیاری از نمادهای حاضر در بازار سهام رشد سودآوری خوبی نسبت به دوره قبل داشتهاند.این کارشناس بازار سهام تاکید کرد: در حال حاضر آنچه بیش از هر چیز میتواند تاثیری مثبت بر روند رو به رشد بورس داشته باشد، تغییر موئلفههای بنیادی (برای مثال افزایش ارزندگی مطابق با گزارشهای 6 ماهه) یا تداوم رشد فزاینده ورود نقدینگی به بازار سرمایه است. در صورتی که گزینه دوم را شاهد باشیم میتوان گفت که حتی نقد شدن فعالان فعلی بازار نیز تاثیری بر تابلوی معاملات نخواهد داشت.
مدیر معاملات کارگزاری پاسارگاد در پایان خاطرنشان کرد: در حال حاضر گروههایی نظیر صنایع فعال در بخش فلزات اساسی، پتروپالایشی و بانکها شرایط نسبت به سایر گروهها بهتر است. علاوه بر اینکه بسیاری از شرکتها نیز ممکن است در ادامه سال جاری به دلیل تجدید ارزیابی داراییها به افزایش سرمایه مبادرت کنند.
اقبال بازار به سمت بزرگترها برگشته است
همچنین مسعود علیزاده، دیگر کارشناس بازار سرمایه در خصوص کسب بازدهی فراتر از انتظار در ماههای اخیر گفت: بازار سرمایه ایران در این ایام یکی از پر التهابترین دوران خود را پشت سر میگذارد. بازدهی این بازار در ماههای گذشته باعث شده توجه بسیاری از مردم به این بازار جلب شود. ورود پول از سایر بازارهای سرمایهگذاری همانند ارز، طلا و مسکن به بورس همواره با خود هیجانات بسیاری همراه دارد. در ماههای گذشته نیز ورود پول از سایر بازارها به بورس باعث گردید تحرک زیادی در بورس صورت گیرد و بسیاری از شرکتهای بازار بازدهی بالاتر از 100 درصد را به ثبت رسانند.
این کارشناس بازار سهام ادامه داد: از دلایل عمده رشد ماههای اخیر بازار را میتوان افزایش نرخ ارز، افزایش نرخ تورم و افزایش سود آوری شرکتها عنوان نمود . همواره با افزایش نرخ ارز در بازار توجه به سوی شرکتهای صادرات محور جلب شده و این شرکتها بازدهیهای مطلوبی را برای سرمایهگذاران به ارمغان آوردهاند. صنایع کوچکتر بازار عموما با تاخیر این هیجانات را در خود منعکس میکنند و با توجه به جو بازار این صنایع نیز عموما دچار رشد میشوند.
وی خاطرنشان کرد: شرکتهای زیانده نیز عموما با رشد قیمت مواجه میشوند و از مهمترین دلایل آن را میتوان به افزایش قیمت داراییهای این شرکتها با افزایش نرخ تورم و در نتیجه برنامههای افزایش سرمایه آنها از محل تجدید ارزیابی داراییهایشان اشاره کرد. طی هفتههای گذشته صنایع کوچک بازار همانند صنایع دارویی، سیمانی، خودرویی و... نظر سرمایهگذاران را به خود جلب کردند و با رشد قیمت مواجه شدند و پس از هر رشد شدید قیمتی بازار نیاز به اصلاح دارد.بنابراین طی هفته گذشته بازار تخلیه انرژی در این گروهها به خود دید و بسیاری از سرمایهگذارانی را با ترس روبرو کرد. اما با توجه به اینکه روند کلی بازار صعودی بوده و بسیاری از صنایع هنوز زیر ارزشهای ذاتی خود قرار دارند و از لحاظ بنیادی اهداف بالاتری را میبینند، طبیعی است که پول از صنایع کوچک به سمت صنایع بزرگتر همچون صنعت پتروشیمی، پالایشی، فلزات و معدنی هدایت شود.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: بهطور کلی میتوان اینطور نتیجه گرفت که بازار از این پس توجه بیشتری به صنایع بنیادی داشته باشد و علاقه سرمایهگذاران به سمت صنایع با پتانسیل سودآوری بالاتر جلب شود. همچنین پیش بینی میشود که صنایع کوچک با توجه که ریسکهای موجود در آنها کم کم وارد حاشیه شده و پول هوشمند از سمت صنایع کوچکتر رفته رفته به سمت صنایع بزرگ و صادرات محور هدایت شود. در نهایت با توجه به ظرفیتهای موجود در صنایع صادرات محور و بنیادی میتوان گفت پتروشیمیها، پالایشیها و فرآوردههای نفتی، صنعت فلزات اساسی، معدنیها و کانههای فلزی به همراه شرکتهای وابسته به این صنایع میتوانند در آینده پرچمدار بازار باشند.
شایان ذکر است با توجه به رشد اخیر بازار و احتمال اصلاح، سرمایهگذاران باید در این روزها بیش از بیش به رعایت اصول مدیریت سرمایه و ریسک دقت داشته و از سرمایهگذاری در صنایع با نقدشوندگی پایین و شرایط نامناسب بنیادی تا حد امکان خودداری کنند.