واتساپ بهانه بود، سیستم فاسد هدف است
نخستین جوانهایی که روز ١٧ اکتبر بطور خودجوش برای اعتراض علیه برنامه مالیاتهای جدید، از جمله روی خدمات «واتساپ» به خیابان آمدند، هرگز تصور نمیکردند هزاران تن دیگر، با چنین سرعتی به جنبش بپیوندند و آغاز مهمترین جنبش اعتراضی علیه «نظام لبنان» از ١٠ سال پیش را سبب شوند .
جوانی ٢٠ ساله با سینه برهنه روبه دوربین تلویزیون با شادی و شعف میگوید: «می بینید حالا تعدادمان به چقدر رسیده؟ در آغاز ما فقط ١١ تن بودیم، تصورش را بکنید». او جمعیت انبوه اطراف خود، که با نیروهای امنیتی با لباس رزم کامل احاطه شدهاند را نشان میدهد. آنها در پایین ساختمان سرای، مرکز دولت، در مرکز شهر [بیروت] و در میدان شهیدان و چندصدمتری آنجا قرار دارند.
سیل جمعیت تا ساعتهای پایانی شب متوقف نمیشود؛ بیشتر آنها جوان هستند و با وجود جادههایی که توسط لاستیکهای به آتش کشیده شده مسدود گردیده، غالبا از راههای خیلی دور با پای پیاده آمدهاند. تظاهرات «بال گستر» به محلههای محرومتر نیز کشیده شده است. شهرهای فقیرتر مانند تریپولی، که به عنوان بینواترین شهر حوزه مدیترانه شناخته شده، و نیز منطقه شمالی عکار و حول و حوش آن، همچنین صیدا در جنوب و بعلبک در دشت بقاع بدون کمترین هماهنگی به آن پیوستهاند. نیروی این خیزش از دیرباز تدارک دیده میشد و ایستادگی آن نیز که کارآمدی سرکوب را به چالش میگیرد، درطول زمان قوام یافته است. گویی که لبنانیها برای به خیابان ریختن تنها منتظر یک علامت ترغیب آمیز بودند و بمب ساعتیای که محرومیتهای اقتصادی و اجتماعیای که همه لبنانیها در آن سهیمند ایجادکرده بود، منفجر شده است.
زمین مساعد
با آنکه زمینه از مدتها پیش آماده شده بود، شتاب رویدادها چندین دلیل دارد؛ نخستین دلیل اقتصادی است: تصمیم رییس کل بانک مرکزی، ریاض سلامه در کوتاه کردن دست مردم از ذخیرههای دلاری شان، اثرهایی بر نرخ مبادله ارز و ثبات- اگرچه موهوم- پول ملی داشت. این تصمیم با پیگیری بانکهایی روبرو شد که از پرداخت پولهای مشتریان خود، حتی آنهایی که حساب دلاری داشتند خودداری کردند. همه اینها در کشوری است که مواد مصرفی اصلی خود را وارد میکند و سالها است که رشد واقعی اقتصادی ندارد و درنتیجه بحران مالی (کسری بودجه و تراز پرداختها) آن را در لبه پرتگاه عمیق فساد طبقه حاکم قرارداده و دولتی ائتلافی آن را فلج کرده، حیف و میل و فقدان اصلاحات اقتصادی آن را به بحران کشانده است. دلیل بعدی سهلانگاری و ناکارآمدی دولت است که با ناتوانی دولت در خاموش کردن آتش در جنگلهای لبنان تاکنون صدها هکتار را در آزمونی دردناک برای ساکنان طعمه حریق ساخته است. تصمیم دولت درمورد مالیاتهای جدید روی سیگار، بنزین و... و خدمات رایگان «واتساپ» یعنی سه وسیلهای که لبنانیهای محروم دراختیار داشتند جرقه را به انبار باروت زد.
درست بمثابه یک حریق، تظاهرات کنندگان کشور را به آتش کشیدند. آنچه که به ویژه توجهها را جلب کرده و امیدهایی برانگیخته، پیوستن منطقههایی است که چندان اهل اعتراضهای اجتماعی نبودند. مانند شهر ساحلی جونیه که به خاطر باشگاههای شبانهاش معروف است، یا زغورطه در شمال یا همچنین روستای مت در مجتمع ساحلی، همه منطقههایی که پایگاه مردمی حزبهای مسیحی هستند.
سیاستهای اقتصادی و مهندسی مالی، در هماهنگی با درخواستهای بانک مرکزی همه لبنانیها را در ورای باورهای مذهبی یا سیاسیشان متحد کرد. آنها به خیابانها ریختند و رهبران جامعههای مذهبی خود و رییس کل بانک مرکزی را زیر مهمیز انتقاد گرفتند.
میزان رنجی که مردم کشیدند محسوس بود. این رنج به حدی غیرقابل تحمل رسیده بود. بیان این رنج با شدت و حرارت زیاد در شعارهایی غالبا ناسزاگویانه بازتاب یافت.
مسوولان سیاسی حاشاکننده
طبقه سیاسی بلافاصله گستره خیزش را درنیافت و متوجه نشد که مساله نه برسر واتساپ است، نه افزوده شدن چند لیره به قیمت سیگار، که مردم به مقدار زیاد مصرف میکنند، و نه حتی مالیات جدید وضع شده بر بنزین، بلکه بر سر چندین دهه نارضایتی و سرخوردگی انباشته شده است. یکی از جوانان به اوریان ٢١ میگوید: «آیا آنها واقعا فکر میکنند که اعتراضهای ما به خاطر واتساپ یا سیگار است؟ نه! حتی برای نان نیز نیست! ما دیگر این طبقه انگلی حاکم را نمیخواهیم که باعث و بانی بدبختیمان است و عزم جزم دارد به بدهکار کردن کشور به (CEDRE)، «کنفرانس اقتصادی برای توسعه لبنان با انجام اصلاحات در موسسات» و جاهای دیگر ادامه دهد.
جوان دیگری هم میگوید: «ما از رییسجمهوری گرفته تا پایینترین عضو سلسله مراتب دولتی، هیچکدام را نمیخواهیم! کافی است. همه بروند گم شوند.» یک دختر جوان که از منطقه دوردست عکار آمده هم میگوید: «من دانشآموخته مدیریت موسسه هستم و مانند همه جوانان هم نسل خود، ناگزیر از پذیرش شغلی شدهام که هیچ ربطی با رشتهام ندارد. تازه، این زمانی است که بتوان شغلی پیدا کرد! ١٠ ساعت در روز کار میکنی و از هیچ حقی برخوردار نیستی، بطور مداوم تحقیر میشوی، چرا من نمیخواهم مهاجرت کنم؟ چون به میهن خود وابسته ام».
او درحالی که اشک درچشم دارد میافزاید: «به جای آنکه در مدرسه به ما جنگ جهانی دوم آموزش داده شود، بهتربود که جنگ لبنان، که خود آنها باعث و بانیاش بودهاند و به هزینه ما به همهچیز رسیدند، یادداده میشد. خواسته ما فقط این نیست که آنها استعفا دهند، میخواهیم آنچه را که دزدیدهاند پس بدهند.»
چه کسی مانع اصلاحات میشود؟
به نظرمیاید که حفرهای سیاست مداران را از مردم جدا میکند. آیا در فردای آغاز تظاهرات، وزیر مخابرات در تلویزیون ظاهر نشد و نگفت که به توصیه نخست وزیر تصمیم گرفته در برنامه خود برای وضع مالیات روی واتساپ تجدیدنظر کند؟ ولی تظاهرات کنندگانی که از این گفته وزیرآگاه شده بودند، در صحن خیابان به ناسزاگوییهایی، گاه زشت، به وزیر پرداختند که به خاطر شکلاتفروشیهای زنجیره ایاش شناخته شده است. به این شکلات فروشیها حمله و کالاهایش غارت شد و بین تظاهرات کنندگان محروم توزیع گردید. این امر به سخره گرفته شد، از آن فیلم تهیه و در واتساپ و شبکههای اجتماعی به اشتراک گذارده شد و هشتکی نیز در مخالفت با وزیر که به بیلیاقتی، دورویی و فساد معروف است، درست شد.
کمی بعد، نوبت به نخست وزیر رسید که دربرابر عموم ظاهر شود و بکوشد از خود درمورد بحران سلب مسوولیت و سپس القاء کند که «برخی از شریکها در دولت» (شامل جریان رییسجمهوری میشل عون و اتحاد امل- حزبالله) دربرابر انجام اصلاحات تصویب شده توسط کنفرانس CEDRE، که میباید برای لبنان ١١ میلیارد دلار (٩.٨٧ میلیارد یورو) وام و کمک بلاعوض تامین کند، مانع ایجاد میکنند. او اعلام کرد که به این شریکهای دولت ٧٢ ساعت مهلت میدهد تا برنامه اصلاحات را تایید کنند و تلویحا گفت درغیر این صورت استعفا میدهد.
میشل عون، رییسجمهوری هم کوشید تا با سخنان زیبا مرهم بر زخم تظاهرات کنندگانی بگذارد که پس از یک گردهمایی گسترده تا کاخ ریاستجمهوری در بعبده آمده بودند. این کار بیهوده بود. کارهای دامادش، جبران باسیل، که شمار زیادی از مردم به خاطر نژادپرستی و فساد از او بدشان میآید و کسی که خود را برای جانشینی پدر زنش در ریاستجمهوری آماده میکند، اثری قویتر از سخنان زیبای او داشت.
پایگاه حزبالله در جنبش
سپس، چندین رهبر ائتلاف دولتی از جمله ولید جنبلاط به مداخله پرداخته و کوشیدند خود را همراه با تظاهرات کنندگان نشان دهند، گویی که خود یک شریک عمده در فساد عمومیت یافته پس از جنگ داخلی، که خود او یکی از جنگبارگان آن بود، و یکی از ارکان نظام مذهبی نبوده است. ازدید افکار عمومی همه اینها تاکیدی بر این واقعیت است که مسوولان سیاسی درحالت حاشای تام و تمام قراردارند.
سخنرانی تلویزیونی شیخ حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، که از پیش برای یک یادمان مذهبی تدوین شده بود نیز نتوانست پایگاه هواداران آن را حفظ کند. این هواداران درحدی گسترده در تظاهرات شرکت کردند. به ویژه در جنوب کشور که دژ اتحاد آن با نبیه بری، رهبر جنبش امل و رییس مجلس از ٢٧ سال پیش برمبنای «سهمیه»ای است که به شیعیان در تقسیم قدرت داده شده است. منتقدان نبیه بری از او انتقاد میکنند که در فساد دولت مشارکت دارد و نمایندگان حزب او در مجلس افشای موضوعهای مربوط به فساد، که میگویند درباره آنها مدرک و سند دارند، را به تعویق میاندازند. مدرک و سندهایی که نشاندهنده اختلاس از منابع عمومی و ثروت اندوزیهای غیرقانونی است.
نصرالله در سخنرانی خود چه میگفت؟ اساس حرف او این بود که وضعیت اقتصادی و مالی کشور نه نتیجه عملکرد دولت کنونی، بلکه انباشت خطاهای چندین دهه بوده است. او درعین حال ارزیابی میکرد که: «استعفای دولت در وضعیت کنونی نامناسب خواهد بود زیرا هر دولت جدیدی هم دچار همین وضعیت خواهد بود» و براین واقعیت تاکید کرد که «حکم حکومتی» (متحد خودش یعنی رییسجمهوری) زیر سوال نخواهد رفت.
خاموش بزرگ در همه این ماجرا نبیه بری عزل نشدنی است که (ازسال ١٩٩٢) رییس مجلس نمایندگان است که همسرش در تظاهرات خیابانی به خاطر سوداگری و ثروت اندوزی غیرقانونی هو شده بود. سکوت او همراه با حمله وحشیانه هوادارانش بود، که آشکارا در منطقههای تحت نفوذ او در جنوب، تیر، بنت جبیل، نبطیه و بیروت دست به حمله خشونت آمیز زدند. او بدون آنکه تردید کند، در برابر تظاهرات کنندگان اصلی در پایتخت، گاردهای مجلسی که خود رییس آن است را وادار به سرکوب مردم کرد! این گاردها، همچنین در کنار واحدهای ضدشورش به سوی تظاهرات کنندگان گاز اشک آور پرتاب کردند. آنها در نخستین شامگاه تظاهرات ٧٠ تظاهرات کننده را بازداشت و کتک زدند و در یکشنبه ١٣ اکتبر آنها را آزاد کردند. این کارها مانع از آن نشد که تظاهرات کنندگان از نو گرد هم آیند و حتی کسانی که به سویشان گاز اشک آور تاریخ مصرف گذشته پرتاب کرده بودند، را به سخره بگیرند: «به جای استفاده از موادی که به اندازه خودتان کهنه و ضایعند، دستکم ما را با مواد خوب و سالم سرکوب کنید!».
«وقتی گفته میشود همه، منظور همه است»
چند نماینده یا نماینده پیشین کوشیدند به تظاهرات کنندگان بپیوندند اما با شوخی و طعنههای عوامانه و پرتاب بطری آب رانده شدند. یکی از نمایندگان حزب فالانژ «کتائب» سعی کرد در بیروت در یک تحصن شرکت کند اما از آن رانده شد. محافظان او واکنش نشان دادند و به سوی مردم تیراندازی کردند، درنتیجه یک تن کشته شد و ٧ تن مجروح شدند. تظاهرکنندگان خشمگین به دفترکار و محل شرکت حمل و نقل متعلق به او حمله کردند.
باید گفت که تریپولی با تقابل شدید بین فقر و ثروت نرخ بیکاری بیسابقهای دارد . این شهر حدود دوهفته پیش از آغاز تظاهرات نشانههایی از هشدار اجتماعی داده بود. در یک گردهمایی مسالمتآمیز در حوالی خانه نخست وزیر میلیاردر پیشین، نقیب میقاتی، از او خواسته شده بود که «یا در شهر سرمایهگذاری یا آن را ترک کند». چند روز بعد، شایعههایی رواج یافت که او و فواد سینیوره، نخست وزیر پیشین دیگر، که متهم به ثروت اندوزی غیرقانونی هستند، قصد ترک کشور را داشتهاند. درمیان تظاهرات کنندگان شعارهایی درمورد ممنوع الخروج شدن این افراد و حساب پس دادنشان، و به ویژه بازپسگیری پولهای غارت شده، که برای بازپرداخت بدهی سنگین عمومی کافی است، سرداده شد. برخی حتی دراین مورد تردید نکردند که خواستار بازداشتهای جمعی به شیوه «ریتز کارلتون» [ریاض] شوند .از همان آغاز، دولت بیوقفه کوشید جنبشی که دههاهزار معترض را فقط در پایتخت و به همین اندازه در دیگر جاهای کشور بسیج کرده بود را تضعیف کند. براین روال، سمیر جعجع رییس حزب «نیروهای لبنانی» و یکی از جنگبارگان در جنگ داخلی، اعلام کرد که وزیرهای حزبش از دولت خارج میشوند. این حرکت تاثیر چندانی در تظاهرات کنندگان نکرد.
مهمترین این نوع کارها بیانیه وزیر دارایی، علی حسن الخلیل در شامگاه شنبه ١٩ اکتبر، در پایان دیدارش با رییس دولت بود. او دراین بیانیه میگفت که با
نخست وزیر درباره «تنظیم بودجه بدون مالیات اضافی، لغو همه برنامههای افزایش مالیات و انجام اصلاحات جدی به خصوص دربرخی از بخشها از جمله بانکها، به شکلی که بر مردم اثر نگذارد و کمترین مالیات جدیدی بر آنها تحمیل نکند» به توافق رسیده است.
با این همه، این امتیازدهی سخاوتمندانه قدرت حاکم بازتاب چندانی درمیان مردم نیافت و بدون کمترین اعتنا به تظاهرات خود ادامه دادند. آنها مهلت ٧٢ ساعته نخست وزیر برای یافتن راهحلهای رضایت بخش را به خود مربوط نمیدانستند.از ابتدا جای شک بود که نخست وزیر حریری بتواند آتشی که برافروخته شده را خاموش کند: او اعلام کرد که بودجه سال ٢٠٢٠ برای مردم بدون مالیات اضافی خواهد بود، حقوق رییسجمهوری، وزیران و نمایندگان ٥٠ درصد کاهش خواهد یافت و بر سود بانکها مالیات جدیدی وضع خواهد شد. بسیاری از مردم میگویند که میخواهند تا زمان سقوط دولت در خیابان حضور داشته باشند و انتخاباتی برمبنای یک قانون انتخابات جدید سازماندهی کنند که طبق توافق طائف از قیدهای مذهبی و عقیدتی آزاد باشد.
این به معنای آن است که ارادهای برای سرنگون کردن رژیم و پرداختن به یک نبرد موجودیتی وجود دارد. کسانی که خواهان این امر هستند میدانند که پیروزی دراین نبرد آسان نیست، اما مصمم به انجام آن هستند. به همین ترتیب، رهبران نیز مصمم به افزودن به عمر رژیم، حتی به بهای جان شهروندانی هستند که اکنون یک چهارم آنها زیر خط فقر زندگی میکنند.
منبع: لوموند دیپلماتیک
برش
طبقه سیاسی بلافاصله گستره خیزش را درنیافت و متوجه نشد که مساله نه برسر واتساپ است، نه افزوده شدن چند لیره به قیمت سیگار، که مردم به مقدار زیاد مصرف میکنند، و نه حتی مالیات جدید وضع شده بر بنزین، بلکه بر سر چندین دهه نارضایتی و سرخوردگی انباشته شده است. یکی از جوانان به اوریان ٢١ میگوید: «آیا آنها واقعا فکر میکنند که اعتراضهای ما به خاطر واتساپ یا سیگار است؟ نه! حتی برای نان نیز نیست! ما دیگر این طبقه انگلی حاکم را نمیخواهیم که باعث و بانی بدبختیمان است و عزم جزم دارد به بدهکار کردن کشور به (CEDRE)، «کنفرانس اقتصادی برای توسعه لبنان با انجام اصلاحات در موسسات» و جاهای دیگر ادامه دهد
به نظرمیاید که حفرهای سیاست مداران را از مردم جدا میکند. آیا در فردای آغاز تظاهرات، وزیر مخابرات در تلویزیون ظاهر نشد و نگفت که به توصیه نخست وزیر تصمیم گرفته در برنامه خود برای وضع مالیات روی واتساپ تجدیدنظر کند؟ ولی تظاهرات کنندگانی که از این گفته وزیرآگاه شده بودند، در صحن خیابان به ناسزاگوییهایی، گاه زشت، به وزیر پرداختند که به خاطر شکلاتفروشیهای زنجیره ایاش شناخته شده است. به این شکلات فروشیها حمله و کالاهایش غارت شد و بین تظاهرات کنندگان محروم توزیع گردید. این امر به سخره گرفته شد، از آن فیلم تهیه و در واتساپ و شبکههای اجتماعی به اشتراک گذارده شد و هشتکی نیز در مخالفت با وزیر که به بیلیاقتی، دورویی و فساد معروف است، درست شد