چالش و مزایای پیش روی صندوقهای سرمایهگذاری
گروه بورس|
مهمترین دغدغه مستمر سرمایهگذاران بورسی موضوع کنترل ریسک است و یکی از بهترین ابزارهای مدیریت آنکه طی چند سال گذشته توسعه کمی و کیفی قابل توجهی را تجربه کرده صندوقهای سرمایهگذاری است. با این حال به نظر میرسد فعالان بازار سرمایه همچنان با سوالات و ابهامات زیادی درباره عملکرد صندوقها، محدودیتها و ریسکهای آن مواجه هستند. همین سوالات و ابهامات سبب شد تا در یک میزگرد دغدغههای فعالان بازار مورد توجه قرار گیرد.در میزگردی تحت عنوان «صندوق سرمایهگذاری، ریسک و ظرفیت» که با حضور محمدرضا معتمد، مدیر نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس و اوراق بهادار و علیرضا تاج بر، عضو کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار، برگزار شد، ظرفیت، عملکرد و ریسک صندوقهای سرمایهگذاری بررسی شد. در ابتدای این میزگرد محمدرضا معتمد، مدیر نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس و اوراق بهادار در پاسخ به چرایی راهاندازی صندوقهای سرمایهگذاری و فلسفه وجودی آنها، عنوان کرد: با تصویب قانون بازار اوراق بهادار در آذر ماه ۱۳۸۴ سر فصل صندوقهای سرمایهگذاری فعلی تعریف و اولین صندوق در در سال ۱۳۸۶ عملیاتی شد. در سال ۸۸ نیز مجددا قانون اصلاح و صندوقهای سرمایهگذاری مشمول معافیت مالیاتی شدند. از آن زمان تنوع صندوقها و جذب سرمایهگذار شتاب گرفت. اکنون حدود بیش از ۱۸۲ هزار میلیارد تومان در صندقها وجود دارد و بالغ بر ۲۱۹ صندوق سرمایهگذاری فعال است.وی با اشاره به اینکه امروز صندوق با درآمد ثابت، مختلط، سهامی، اختصاصی بازارگردانی، مبتنی بر کالا، زمین و ساختمان، پروژه، جسورانه، خصوصی و صندوق در صندوق تکثر این ابزار مهم کنترل ریسک را نشان میدهد، افزود: بالغ بر ۲ میلیون و صد و پنجاه هزار نفر در صندوقهای سرمایهگذاری سرمایهگذاری کردهاند.
مدیر نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس و اوراق بهادار ادامه داد: باید توجه کرد که مدیریت تخصصی، گردآوری منابع خرد و همافزایی، دالهای فلسفه ایجاد صندوقها در همه جای دنیا است. ما هم از سایر بازارهای دنیا مستثنی نیستیم. باید توجه کرد سه عنصر مدیریت تخصصی، گردآوری منابع خرد و هم افزایی، ضمن کنترل ریسک، بازدهی را به حداکثر افزایش میدهد. به کلام دیگر زمانی که سرمایهگذار تازه وارد یا غیرحرفهای به تنهایی و مستقیم در بازار سرمایه حضور دارد فاقد عناصر فوق است، سرمایهگذار حرفهای هم حداکثر از عنصر تخصص برخوردار و فاقد دو عنصر دیگر است. در این شرایط منطقی است که صندوق سرمایهگذاری با بهرهگیری از سه عنصر بیشترین بازدهی را ایجاد کند.در ادامه علیرضا تاج بر، عضو کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار در پاسخ به اینکه آیا صندوقها در بازار سرمایه ایران در کار مدیریت تخصصی، گردآوری منابع خرد و همافزایی کارآمد بودهاند یا خیر؟ گفت: تنها ۱۲ سال از عمر صندوقهای سرمایهگذاری در ایران میگذرد و با وجود جوان بودن پیشرفت بسیار خوبی داشته است. البته با استانداردهای جهانی خیلی فاصله داریم. مردم در کشور ما بیشتر تمایل دارند در بازار سرمایه حضور مستقیم داشته باشند که در کشورهای پیشرفته به این صورت نیست. برای نمونه طبق آمار در ایالات متحده نیمی از داراییهای مالی خانوادهها در صندوقها سرمایهگذاری شده است. یک سوم جمعیت این کشور در صندوقهای مختلف سرمایهگذاری کردهاند. متأسفانه در کشور ما مزایای متعدد صندوقها دیده نمیشود. این موضوع بیش از آنکه به عملکرد صندوقها بازگردد مساله فرهنگی سرمایهگذاران است. بنابراین عملکرد و کارآمدی صندوقها تاکنون مثبت بوده اما عامل فرهنگی مانع رشد این ابزار مهم بازار سرمایه است.
باید توجه داشت که صندوقها در مقابل کارمزد اندکی که دریافت میکنند مزیتهای بسیار زیادی دارند. صندوقهایی که از سازمان بورس و اوراق بهادار مجوز دارند، از یک مدیریت حرفهای برخوردارند و کاملا امن هستند. ریسک در صندوق مدیریت میشود و واحدهای آن کاملا نقد شونده و شفاف است. هر لحظه میتوانید اطلاعات صندوقها را دریافت کنید. با وجود این مزیتها، افرادی که در صندوق سرمایهگذاری میکنند نسبت به تعداد کل سهامداران کشور مناسب نیست و هنوز با نسبت مناسب فاصله داریم.
در این رابطه، محمدرضا معتمد، مدیر نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس و اوراق بهادار نیز افزود: هرچند سرمایهگذاری در صندوقها نسبت به جمعیت با استانداردها فاصله دارد اما باید توجه کرد که بیشتر فعالین بازار سرمایه ما در تهران حضور دارند و ما در شهرستانها از منظر گسترش نفوذ سرمایهگذاری بورسی با کمبودهایی مواجه هستیم. در شهرستانها زمان طولانیتر خواهد بود تا بتوانید ابزارها از جمله صندوقها را به سرمایهگذار معرفی کنید. آنجا حتما باید یک کارگزار داشته باشیم که انواع و اقسام محصولات را به سرمایهگذاران معرفی کند. ما در این بخش هنوز به بلوغ نرسیدهایم.ضریب نفوذ بازار سرمایه در مراکز استانهای بزرگ و صنعتی مانند تهران مناسب است. اما در کل کشور با چنین نقیصهای مواجه هستیم. باید شرکتهایی که خدماتدهنده بازار سرمایه هستند در استانها نیز فعالیت کنند و بتوانند ابزارها را توسعه دهند. ما در این ۱۲ سال سعی کردهایم ضریب نفوذ را بیشتر کنیم اما این محدودیتها را داریم. البته از طریق فضاهایی غیر از فضای فیزیکی مانند فضای مجازی، آموزش و فرهنگسازی میتوانیم ضریب نفوذ سرمایهگذاری بورسی در استانها را افزایش دهیم.علیرضا تاج بر عنوان کرد: تمایل برای حضور مستقیم عمدتا به دلیل نحوه معرفی نهادها و ابزارهای مالی از جمله صندوقهای برای عامه مردم است. نهادهای مالی ما نوپا هستند و به تنهایی قدرت معرفی یک ابزار جدید را ندارند. ما از پتانسیلهایی مثل صدا و سیما، فرهنگ سراها و مدارس نمیتوانیم استفاده کنیم. نهادهای مالی هنوز آنقدر بزرگ نشدهاند که بتوانند یک صندوق را از طریق رسانههای جمعی معرفی کنند. در نتیجه باید نهادهایی مثل سازمان بورس، شرکت اطلاعرسانی و خدمات بورس و کانونها، به نمایندگی از اعضای خود، یک سینرژی ایجاد کنند و در سطح کل کشور ابزارهای مالی از جمله صندوقها را معرفی کنند. بیشتر داد و ستد سهام توضیح داده شده و مردم سهام و سرمایهگذاری مستقیم را میشناسند.
اگر مردم با مزایا و عملکرد صندوقها آشنا شوند شاهد جابهجایی سرمایهگذاری مستقیم به غیر مستقیم خواهیم بود. البته انتظار نداریم مردم کامل پول خود را به صندوقها بیاورند. میتوانند بخشی از وجوه خود را در صندوقها سرمایهگذاری کنند. عملکرد صندوقها بسیار مهم است. ما صندوقهای بسیار موفقی داشتهایم که اگر همین عملکرد به مردم معرفی شود میتواند خیلی از معادلات را تغییر دهد.
وی ادامه داد: بحث فرهنگسازی و معرفی پر رنگتر است. خیلیها صندوقها را نمیشناسند یا اطمینان ندارند و نمیدانند صندوقها از سازمان بورس مجوز گرفتهاند و تحت نظارت کامل سازمان هستند و امنیت کامل دارند. برای همین سراغ آن نمیروند.
مدیر نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس و اوراق بهادار نیز با اشاره به بحث روانشناسی بازار عنوان کرد: ضریب نفوذ صندوقها با درآمد ثابت از طریق کانتر بانک افزایش داشته است . اما نباید فراموش کرد شفافیت در بازار سرمایه نسبت به بازارهای موازی بیشتر است. در هر نهاد، ناشر یا صندوقی سرمایهگذاری کنید اطلاعات این صندوقها روزانه و اطلاعات ناشران ماهانه افشا میشود. در واقع نسبت به بازارهای موازی همهچیز در یک اتاق شیشهای است. بازارهای موازی فرصت دارند که در یک بستر خاموش و تاریک رشد کنند. اما اگر بخواهید یک بستر شفاف داشته باشید آدمها باید شناسنامهدار باشند. اگر سازمان بورس بخواهد به کسی مجوز بدهد حتما نظارتهای دقیق و لازم را خواهد داشت که به سرمایههای مردم آسیب وارد نشود. اما این اعتماد باید از طریق فرهنگسازی در جامعه نهادینه شود.در ادامه این میزگرد، بحث فرهنگسازی برای ورود مردم به صندوقهای سرمایهگذاری مسترک مطرح شد.
در این خصوص معتمد عنوان کرد: سخن شما یک محدودیت قانونی برای سرمایهگذار ایجاد میکند، به این صورت که اگر کسی خواست در بازار سرمایه شروع به کار کند ابتدا به ساکن حق سرمایهگذاری مستقیم را ندارد. در حال حاضر چنین محدودیتی را برای مردم متصور نیستیم. باید برای این موضوع قانون تکلیف کند. مناسب است که سرمایهگذاران ما منابعشان را در جایی سرمایهگذاری کنند که کمترین ریسک را متوجه باشد، اما تا الان چنین تدبیری اندیشیده نشده است. ضمن اینکه در نظر بگیرید ما در حوزه بازار سرمایه و ابزارهایی که وجود دارد باید نگاه بلندتری داشته باشیم. حتماً سرمایهگذار باید یکبار طعم سرمایهگذاری را بچشد که بتواند آن را در جامعه گسترش بدهد. اما توصیه میکنیم در مرحله ورود افراد مستقیم در عرضههای اولیه که بازدهیهای نسبتاً مناسبی دارند سرمایهگذاری کنند و در کنار آن فرصت این را داشته باشند در صندوقهای سرمایهگذاری، سرمایهگذاری کنند.
نگاهی بر جذابیت
صندوقهای سرمایهگذاری
معتمد اظهار کرد: در حوزه صندوقها تنوع به گونهای است که متناسب با سن، جنسیت و میزان پذیرش ریسک مدیران نهادهای مالی شما را به سمت ابزار مناسب هدایت کنند. شما میگویید بازدهی صندوقهای با درآمد ثابت مناسبتر باشد. اگر به ساختار صندوقها توجه کنید، در امیدنامه صندوقها مشخص است که کجا و به چه میزان میتوانند سرمایهگذاری کنند. این باعث میشود طیف گستردهای از ابزارها وجود داشته باشد که سلیقه همه سرمایهگذاران را پوشش دهد. به عنوان مثال؛ صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت میخواهد طیفی را پوشش دهد که حداقلهای سود مطابق بازارهای موازی را طلب میکند. در نظر بگیرید اگر یک سرمایهگذار ریسک گریز فرصت سرمایهگذاری در بازار پول و سرمایه را داشته باشد و یک درآمد مشخص ماهیانه داشته باشد میتواند بین ابزار پیشنهادی مدیر نهاد مالی ما و بانک انتخاب کند. در مقابل این صندوقهای هیبرید یا مختلط هستند. در این صندوقها ترکیب سهام و ترکیب اوراق بهادار یا صندوق درآمد ثابت متفاوت است. اینها قرار است بازدهی کمتر با بیشتری به نسبت صندوقهای ثابت داشته باشند. طیف بعدی صندوقهایی هستند که کل منابع را باید در سهم سرمایهگذاری کنند اما در صنعت مشخص با میزان سهم و درصد مشخص باشد. بنابراین جذابیت صندوقها کاملا استاندارد است. از طرف دیگر صندوقهای جسورانه را داریم که میگوید سرمایهگذاران این صندوق باید اعلام کنند که منابعشان، منابع مازاد است و در زندگی شخصی به این منابع وابسته نیستند در این صورت اجازه سرمایهگذاری در این صندوقها به افراد داده میشود. ممکن است این منابع بازدهی چند صد درصدی داشته باشد یا هیچ بازدهی نداشته باشد.
همچنین علیرضا تاج بردر مورد اهمیت بازار سرمایه در بعد کلان اقتصاد گفت: بازار سرمایه یک بازار کاملاً شفاف، پویا و امن است و به خاطر نقش آن در اقتصاد ملی توسط دولت حمایت میشود. بازار سرمایه بیشترین میزان
نقدشوندگی را دارد. نقد شوندهترین بازار در بین بازارها، بازار سرمایه است و برخلاف سایر بازارها هزینه نگهداری در این بازار وجود ندارد. با این حال بازار سرمایه یک بازار حرفهای و علمی است و تجربه در آن نقش مهمی را بازی میکند. عمدتاً فعالان بازار سرمایه در روزهای کاری از صبح تا ظهر باید زمانشان را صرف رصد کردن تحرکات کنند. غالب مردم این وقت را ندارند یا ممکن است این تجربه و علم را نداشته باشند و در دنیا این مساله با ورود باواسطه به بازار سرمایه حل شده است. واسطهها شامل سبد و صندوق میشود. صندوق یکی از بهترین واسطهها برای ورود به بازار سرمایه است برای اینکه ما با حداقل کارمزد از علم و دانش افرادی استفاده میکنیم و آن افراد نسبت به این آورده تعهد دارند چون در عملکردشان ثبت میشود. بنابراین حداقل توصیه ما این است که بخشی از آورده افراد به بازار سرمایه به واسطه صندوقهای سرمایهگذاری باشد.