مذاکرات ایران با فرانسه، ابعاد و پیامدهای آن
وحید سلوکی| کارشناس مسائل بینالملل|
سیاستها و اقداماتی که جمهوری اسلامی ایران از ۱۸ اردیبهشت ۹۸ اتخاذ نموده و در عمل به کار بسته، سبب شده است تا فرانسه از جانب اروپا و امریکا ماموریت پیدا کند، با جمهوری اسلامی ایران وارد مذاکره شود و ابتکارات و ایدههای خود را به طرف ایرانی منتقل نماید.
در واکنش به این موضوع میتوان گفت که جمهوری اسلامی ایران و در راس آن دولت ایران، سیاست هوشمندانهای را طراحی کرده است، چرا که چنین سیاستی را باید برخاسته و منطبق با کلیت نظام دانسته و از سوی دیگر رویکرد فرانسه، در راستای کسب منافع ملی جمهوری اسلامی ایران مورد آزمون قرار میگیرد.
لذا در شرایط حاضر و تحریمهای بیشتر ایران، توسط ایالات متحده امریکا بنظر نمیآید که مسوولان جمهوری اسلامی در هیچ سطحی با امریکا مذاکره انجام دهند؛ تنها در صورتی که امریکا به برجام بازگردد و بخواهد در نشستهای برجامی حضور یابد، جمهوری اسلامی در قالب نشستهای ۱+۵ در این جلسات شرکت خواهند کرد.
اما درباره چرایی ورود فرانسه به این موضوع باید گفت سیاست ایران در کاهش تعهدات برجامی و عملیاتیسازی معادله امنیت در برابر رفع تحریم سبب شده تا فرانسویان جدیت ایران در پیشبرد سیاستهای مستقل خود را دریابند و مهمتر آنکه مفروضات ترامپ درباره ایران مبنی بر اینکه فشارها سبب عقبنشینی ایران و در عین حال باقی ماندن ایران در برجام میشود و امریکا میتواند علیه ایران در سطوح منطقهای و بینالمللی ائتلاف جهانی تشکیل دهد، با شکست مطلق مواجه شود.
لذا با توجه به آنچه آمد دیپلماسی فرانسه با ایران ناظر بر متوقف کردن روندکاهش تعهدات هسته ای (عدم برداشتن گامهای بیشتر) است و فرانسه هم در حال رایزنی با شرکتهای اروپایی است تا آنها را تشویق به خرید نفت ایران نمایند تا نظر ایران جلب شود.
لذا باید تصمیم ایران در موضوع مذاکرات غیربرجامی که اروپاییان و در راس آن کشور فرانسه دنبال میکند نه پذیرش مطلق و نه رد مطلق و براساس منافع ملی باشد و بنظر میرسد که این مسیر پیموده شود.
درباره نتیجه بخش بودن این مذاکرات میان دو کشور نباید بدبین بود، و شانس موفقیت و به نتیجه رسیدن این راهبرد مدنظر ایران با توجه به روند موجود را میتوان بسیار بالا دانست.
باید از پیش قدمی هرچه بیشتر فرانسه حداکثر بهره را برده چرا که بر اساس نقاط عطف برجام در مقاطع ۲۰۲۰ و ۲۰۲۵ و ۲۰۳۵ سررسید آن فراخواهد رسید و این مقاطعی است که بسیاری از محدودیتهای گوناگون علیه ایران در زمینههای هستهای و نظامی برداشته خواهد شد. (طبق برجام تحریمهای موشکی در سال ۲۰۲۰طبق قطعنامه شورای امنیت به روال عادی بازمیگردد، ترامپ به دنبال آن است که محدودیتهای هستهای برجام که تا ۲۰۲۵ ادامه دارد تا پایان قرن ۲۱ ادامه یابد ولی ایران به دنبال آن بود که پیششرط مذاکرات جدید این باشد که محدودیتهای هستهای به جای ۲۰۲۵، در سال ۲۰۲۰ اتمام یابد.)
زمینههای نقشآفرینی جدید فرانسه
در خصوص چرایی ارایه ابتکارات فرانسه، باید گفت که برآورد ترامپ این بود که میتواند با سیاست فشار تحریمی، ایران را به نقطه تسلیم بکشاند و ایران همچنان در برجام باقی بماند اما عملا چنین اتفاقی رخ نداد و با واکنش عملگرای ایران روبه رو شد، از سوی دیگر امریکا گمان میکرد خواهند توانست بحرانهای غرب آسیا از جمله عراق، سوریه، یمن و افغانستان را بدون ایران مدیریت کنند، حال آنکه در این راهبرد در سیاست خارجی، هم با چالشهای زیادی روبه رو شدند و تمام معادلات آنها اشتباه از آب درآمد لذا فرانسه برای اصلاح تحولات و تغییر شرایط به وجود آمده توسط رییسجمهور امریکا وارد صحنه شد.
بر این اساس جمهوری اسلامی ایران خواهد توانست حداکثر منافع ملی را در این مذاکرات میان دو کشور ببرد و باید تاحصول نتیجه حداکثری ادامه یابد و این تلاش فرانسه نشان میدهد اروپاییها خواهند توانست رضایت دونالدترامپ را جلب نمایند، چرا که با حاضر بودن و تمایل ایران برای مذاکره با اروپاییها با محوریت فرانسه و از سوی دیگر نقش تسهیلکننده ایران در امنیت منطقه میتوان پیشبینی کرد رضایت دونالد ترامپ جلب شود چرا که راهحلی دیگر برای امریکا و حیثیت سیاسی آن باقی نمانده است.
منبع:مرکز بینالمللی مطالعات صلح