مردم، قدرت و منافع (126)
نوشته: جوزف استیگلیتز|
ترجمه: منصور بیطرف|
فصل نهم
احیای یک اقتصاد پویا همراه با شغل
و فرصت برای همگان
خلق یک جامعه یادگیر
این کتاب با تاکید بر اینکه منبع حقیقی ثروت کشور - و بنابر این افزایش بهره وری و استانداردهای زندگی- دانش، یادگیری و پیشرفت در علم و فناوری است، شروع شد. فراتر از هر چیز، این موارد است که شرح میدهد چرا امروزه استانداردهای زندگی – نه فقط در افزایش کالاهای مادی بلکه طول عمر بالاتر و سلامتی بهتر در سراسر زندگیمان - نسبت به دویست سال پیش خیلی بالاتر است .
در مرکز دانش و اقتصاد ابداعی ما، تحقیقات قرار دارد. تحقیقات پایهای، دانش تولید میکند، یک «کالای عمومی»، چیزی که از دسترس قرار گرفتن آن همه میتوانند منفعت ببرند . اقتصاددانان تفکر اصلیشان را بر این اساس قرار دادهاند که اگر کالاهای عمومی را به بازار واگذار کنند، بازار آنها را بهطور مناسب عرضه نمیکند.به علاوه، در مورد دانش زمانی که شرکتهای خصوصی دانش را تولید میکنند، آنها بهدنبال این هستند که آن را مخفی نگه دارند. این امر، منفعتی را که جامعه میتواند از دانش بگیرد محدود میکند و در عین حال خطر قدرت بازار را بهطور همزمان افزایش میدهد . به همین خاطر است که باید سرمایهگذاریهای عمومی در تحقیقات به ویژه در تحقیقات بنیانی و در نوع سیستم آموزش که میتواند پیشرفت دانش را حمایت کند، بزرگ باشد.
دولت ترامپ نه تنها این سرمایهگذاری را به رسمیت نمیشناسد بلکه فعالانه با آن خصومت میورزند. دولت ترامپ همانطور که علاقه شدید از خود نشان میداد تا صدها میلیارد دلار برای کاهش مالیات برای ثروتمندان و بنگاههای ثروتمند هزینه کند، برای زیرساخت هم کاهش زیاد هزینه روی تحقیقات انجام داد. لایحه جدید مالیات روی برخی از دانشگاههایی که پیشرو تحقیقات هستند مالیات بسته در حالی که این لایحه برای بنگاههای املاک و مستغلات نیز منافعی را در نظر گرفته بود. از نگاه دانشی من، هیچ کشوری روی دانشگاههای تحقیقاتی مالیات نبسته است؛ در عوض آنها نقش اساسی دانشگاهها را در رشد به رسمیت شناختهاند و بدینترتیب حمایت عمومی را فراهم کردهاند. با آنکه مالیات ترامپ بر دانشگاهها کم است، اما این کار معنیدار، خطرناک و سرکوب ارزشها است . هیچ کشور بزرگی برمبنای گمانهزنیها املاک، رونق را رشد نداده است با آنکه شاید تعداد کمی افراد آن را به خوبی انجام داده باشند . هر چند که شکی نیست که هیچ تفاوتی میان ثروت ملل و ثروت افراد نیست اما لایحه مالیات جمهوریخواهان گمانهزنی را تشویق کرده و تحقیقات و آموزش را تشویق نمیکند.