مردم، قدرت و منافع (133)

۱۳۹۸/۰۹/۲۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۹۱۰۲
مردم، قدرت و منافع (133)

نوشته:  جوزف  استیگلیتز|

ترجمه:  منصور  بیطرف|

    فصل نهم

    احیای یک اقتصاد پویا همراه با شغل و فرصت برای همگان

    شغل های نجیب با شرایط کاری خوب

شغل ، شغل خوب ، صاف وساده ، هسته مرکزی ناراحتی و نگرانی در ایالات‌متحده و اروپای غربی - که برای احیای یک اقتصاد پویا موضوع محوری است - است . آنهایی که شغل دارند ، نگران این هستند که مهاجران شغلشان را از آنها می‌ربایند و دستمزدشان را به سمت پایین می‌کشانند . آنها نگران این هستند که جهانی‌سازی ، شغل‌شان را به نقطه دیگری در دنیا می‌برد . آنها بحث‌های استاندارد اقتصاددانان را که مطرح می‌کنند که همراه با آنکه شغل‌های قدیمی از بین می‌روند ، شغل‌های بهتر و جدیدی جای آن را می‌گیرند ، یک داستان زیبا می‌بینند . حتی اگر چنین تخریب خلاقی برای برخی ها کار کند ، بدیهی است که برای خیلی ها کار نمی‌کند. اکثرا برای ثبات یک کار منطقی - توازن زندگی ، تلاش می‌کنند. زنان می‌خواهند که در حرفه‌شان پیشرفت کنند اما همچنین می‌خواهند که یک خانواده خوشحال داشته باشند. مردان می‌خواهند سهم خود را انجام دهند اما غالبا نسبت به مبادله میان پیشرفت در کارشان و ابعاد دیگر زندگی‌شان نگران هستند ، مهمتر آنکه اکثر اوقات را در منزل سپری می‌کنند. بسیاری از مردان و زنان از اینکه برای شرکت‌هایی کار می‌کنند که محیط‌زیست را آلوده می‌کنند ناراحت هستند و یا آنکه نقش مثبتی را که می‌توانند ایفا کنند را بازی نمی‌کنند. بازارها به‌خودی خود اشتغال کامل را تضمین نمی‌کنند و بازارها حتی در تضمین اینکه شغل‌ها پرداخت خوبی داشته باشند را تضمین نمی‌کند . بازارها در مخاطب قرار دادن این موارد که توازن زندگی – کار است، ضعیف عمل می‌کنند. اگر اقتصاد ما در‌نتیجه جهانی‌سازی و یا پیشرفت فناوری ثروتمندتر می‌شود ، بدیهی است که ما می‌توانیم از ثمرات آن پیشرفت حداقل برای اکثریت مردم که زندگی بهتری داشته باشند بهره ببریم . اینکه اکثر منافع به سمت یک درصد – که در سال‌های اخیر اکثریت افزایش غالب در تولید ناخالص داخلی را بدست آورده بودند - برود نه لازم است و نه اجتناب‌ناپذیر و نه یک امر خوب. درست است که ما هر چقدر بیشتر ثروتمند داشته باشیم می‌توانیم سیستم اقتصادی‌مان را به‌گونه‌ای هدایت کنیم که بر بسیاری از خانواده‌ها عوارضی اعمال نشود – این اقتصادی است که به «ارزش‌های خانوادگی» ادای احترام می‌کند. من در اینجا شرح می‌دهم که چه نوع دولتی می‌تواند اقتصادی را که ما باید داشته باشیم خلق کند .