صعود شاخصها چرا و چگونه
گروه بورس| محمد امین خدابخش|
بازار سهام روز گذشته برای چندمین بار متوالی شاهد رشد نماگرهای بورس و فرابورس بود. در پایان معاملات این روز شاخص کل بورس تهران به میزان 824 واحد رشد کرد و به سطح 344 هزار و 116 واحد رسید. با احتساب افزایش روز قبل نماگر اصلی بورس تهران تقریبا 24 روز است که این شاخص بدون وقفه به رشد خود ادامه میدهد و تنها چیزی که توانسته طی این مدت آن هم در چند روز معدود اندکی از آهنگ صعودی آن بکاهد، افزایش عرضه ناپایدار در برخی از نمادهای بازار است. در این مدت ارزش معاملات به شکلی آهسته و پیوسته ادامه یافته و تداوم این حریان و پایداری آن خود به نویدی برای رشد بیشتر تبدیل شده است. داد و ستدهای دیروز بازار سرمایه در حالی به اتمام رسید که ارزش معاملات در روز گذشته در بورس و فرابورس جمعا از 5 هزار و 6 میلیارد تومان فراتر رفت که قابل تلقی میشود. گفتنی است ارزش معاملات خرد نیز طی این روز 3 هزار و 618 میلیارد تومان بود که به نوبه خود ارزش بالایی را برای این نوع از معاملات شامل میشود.
تغییر جهت از اوج بدبینی
به نهایت خوشبینی
چنین رویدادی سبب شده تا تقریبا تمامی فعالان حوزه سهام از رشد این روزهای نماگر اصلی بورس تهران رضایت خاطر داشته باشند و همگی با اتکا به ارزش بالای معاملات از رشد ادامهدار قیمتها تا پایان سال بگویند. در واقع خوشبینیها تا آنجا به آینده قیمتهای موجود افزایش یافته که جز مردم عادی نظر اغلب کارشناسان نیز موافق با رشد قیمتها و تقریبا پایداری آن برای ماههای پیش رو است. در واقع تصویر ارایه شده از جانب اکثریت صاحب نظران و فعالان بازار به نحوی است که گویی تمامی متغیرهای موجود تنها نفع متقاضیان سهام عمل خواهند کرد و هیچ چیزی نمیتواند روند فعلی را تضعیف کند.
در حالی که تا چندی قبل بخش زیادی از سرمایهگذاران تحت تاثیر عواملی نظیر ابهامات لایحه بودجه 99 از ورود پول بیشتر به بازار سهام میترسیدند و بسیاری با فرض تعدیل شدن ارزش بازار با قیمت دلار از خرید بیشتر سر باز میزدند، حالا همان افراد شاخصهای بازار به خصوص شاخص کل بورس و شاخص کل فرابورس را از کف قبلی خود بالا کشیدند و همه روزه شاهد رشد بیشتر قیمت در هر دو بازار هستیم.همانطور که در گزارشهای پیشین نیز به آن اشاره شد. پس از آنکه به دلیل تغییر در انتظارات تورمی شاهد افزایش قیمت ارز در بازار آزاد بودیم، بسیاری سخن از لزوم تعدیل قیمتها در بازار سهام به میان آوردند. چنین رویکردی اگرچه منطقا درست بود و بر اساس تجارب قبلی صحت داشت، اما به نظر میآمد که پس از رخوت یک ماه و نیمه حداقل در کوتاهمدت نوعی خوشبینی غیر معقول را نمایندگی میکرد. چنین ادعایی دو دلیل دارد. نخست آنکه هیچ دلیل محکمی برای پایداری قیمت دلار در کانال 14 هزار تومانی وجود نداشت و دوم آنکه به فرض تحقق این امر و حتی فراتر رفتن بهای ارز نیز مشخص نبود که قیمت در سامانه نیما تا چه اندازه و با چه سرعتی تغییر میکند. بنابراین آنهایی که نوسانهای مقطعی بازاری دیگر را مبنای تصمیمگیری خود برای خرید بیشتر قرار دادهاند در خوشبینانهترین حالت آیندهای را خریداری کردهاند که با توجه به واقعیات اقتصاد کشور و احتمالات پیش روی بازار حصول آن ممکن است با مخاطره رو به رو شود. در بررسی این ادعا باید به خاطر داشته باشیم که دو عامل روانی موثر بر تداوم رشد بهای سهام در سال جاری یعنی انتظارات تورمی و رویکرد سرمایهگذاران به بودجه سال پیش رو هر دو از عواملی اثر میپذیرند که اتکا در شرایط فعلی به آنها را تا حدودی سخت میکند. اول آنکه عملکرد بانک مرکزی در یک سال گذشته نشان از توانایی این تصمیم ساز پولی کشور در کنترل بازار ارز داشته است و بنا براین نمیتوان همچون ادوار پیشین سخنان مقامات این بانک تنها الفاظی در جهت حفظ آرامش بازار و با آثاری معکوس تلقی کرد.
دوم اینکه لایحه بودجه 99 با تمامی نکات مثبت و منفی آن هنوز به تصویب مجلس نرسیده است و از این رو هنوز قطعیتی ندارد که مبنای تمام تصمیمگیریها قرار بگیرد. مضاف برآنکه به شرط تصویب بیکم و کاست همین لایحه نیز آنقدر به اعداد ارقام منابع آن انتقاد وارد شده است که نمیتوان گفت میان تصویر فعلی تا تحقق آن در واقعیت چقدر فاصله وجود دارد. دلیل این دیدگاه هم در پایداری درآمد حاصل از منابع معرفی شده نهفته است و هم در قیمت برخی کالاها است که مقرر شده در بودجه سال آینده تغییری نکنند. باید به خاطر داشت که انتظارات بسیاری از کارشناس در این جهت استوار است که احتمال رشد برخی هزینهها در جریان فعالیت سال آتی وجود دارد. چنین امری سبب میشود تا اگر جو حاکم بر بازار را در نظر نگیریم به اجبار دیدگاهی متفاوت نسبت به مسیر پیش روی بازار سرمایه اتخاذ کنیم.
نگاهی به تجارب پیشین
رشد شتابان ارزش معاملات
اما از عوامل بیرونی موثر بازار و تاثیرات تحلیلی و روانی این متغیرها که بگذریم. عاملی دیگر وجود دارد که بنا بر تجارب پیشین در بیشتر موارد توانسته بر بازار اثر بگذارد و نه تنها نمادهای حبابی شده بلکه آن دسته از نمادهایی را هم که دارایی پتانسیل رشد هستند را نیز مغلوب خود کند. همانطور که میدانیم و تاکنون نیز بسیاری از تحلیلگران و صاحب نظران در حوزه بازارهای مالی به آن اشاره کردهاند، نوسان جز ذات بازار است و تمامی بازارها در هر جای دنیا که باشند همه روزها متناسب با عوامل موثر بر روند با فراز و فرود قیمتها مواجه میشوند. اما آنچه این بازارها را از هم متمایز میکند دلایل نوسان و میزان تغییراتی است که در جریان معاملات آنها شاهد هستیم.بررسی رشدها و افتهای بورس و فرابورس در سالهای اخیر حکایت از آن دارد که به بزرگترین عامل قفل شدن نقدینگی در معاملات سهام خود مردم هستند. آنها که به هنگام رشد قیمت و شکلگیری صفهای خرید بدون تحلیل و تنها از روی دست همدیگر به خرید سهام میپردازند با اولین قرمزپوشی تابلوها نیز تغییر جهت میدهند و موضوع خود را از خرید به فروش عوض میکنند. در واقع همهگیری افت و خیز قیمت در تمامی گروهها نشاندهنده رفتار توده وار سرمایهگذاران در شرایط نوسانهای ارزی است. این شرایط را در روزهای گذشته نیز شاهد بودهایم.
نوسانهای دستهجمعی
روز گذشته نیز در حالی که حجم تقاضا در ساعت نخست معاملات بر روی نمادهای شاخص ساز نماگر اصلی بورس تهران را تا آستانه فتح کانال 347 هزار واحدی بالا برده بود، در ادامه دادوستدها شاهد عقبنشینی از سطوح قبلی و اکتفای شاخص یاد شده به پیشروی 0.24 درصدی بودیم. در این روز بدون آنکه خبر خاصی اتفاق افتاده باشد، کاهش تقاضا روی برخی نمادها به افت این عامل در سایر نمادها منتهی شد. چنین رخدادی اگرچه در وهله اول منطقی به نظر میآید و جز ذات بازار تفسیر میشود، با این حال با نگاهی بر آنچه در میانه مهرماه همین امسال رخ داد زنگ خطری است برای آن دسته از سرمایهگذاران که تمایل ندارند سود و پول خود را به راحتی در صف فروشهای احتمالی قفل شده ببینند. دلیل این دیدگاه حجم عظیم پولی است که هماکنون در بازار وارد شده و همه روزه خود را در جریان معاملات نشان میدهد. باید به خاطر داشت که روی دیگر سکه نقدینگی تازه نفس و رونقی که ایجاد کرده ممکن است قفل شدن همین پولها در جریان عرضههای سنگین نظیر آنچه در مهرماه شاهد بودیم باشد. با توجه به آنچه که گفته شد، بررسی بهتر بازار نیازمند داشتن وسعت دیدی وسیعتر است. به همین منظور «تعادل» ضمن گفتوگو با میثم رادپور، کارشناس بازار سرمایه، به بررسی شرایط فعلی بازار و نگاه خوشبینانه حاکم بر جریان معاملات پرداخت.این کارشناس بازار سرمایه ضمن اشاره به وضعیت بازار گفت: به نظر من در شرایط فعلی کلیت بازار خود را به ریسکهای پیش رو تعدیل کرده است و آنچه هماکنون در قالب افزایش بهای سهام میبینیم بیشتر ماهیتی روانی دارد تا تحلیلی. به انتظار من در بلندمدت بازار افزایش قیمت جدی نخواهد داشت.وی افزود: در حال حاضر بازار بسیاری از صنایع از ارزش واقعی خود فراتر رفتهاند. به نظر میرسد که مسیر پیش روی بازار دارای ریسکهایی است که از دید سرمایهگذاران مغفول ماندهاند. این امکان وجود دارد که در بلندمدت هزینه فعالیت برخی از شرکتها افزایش یابند. بنا بر این اگر بخشی از سرمایهگذاران دارند با استناد به خوشبینی به آینده خرید میکنند مراقب سرمایه خود باشند.
فرض ماندگاری روند
وی در خصوص رویکرد رفتاری سرمایهگذاران گفت: طبیعی است که پس از یک دوره طولانی رشد ذهنیت معامله گران سهامداران در جهت رشد بیشتر باشد. با این حال معمول بودن چنین نگاهی لزوما به معنای درست بودن آن نیست. در این حالت شاخصها هرچه بالاتر بروند الگوهای ذهنی معامله گران باز هم در جهت روند قبلی دورنمای جدیدی را ترسیم میکنند. به عبارتی دیگر در حال حاضر با رویکردهایی رو به رو هستیم که بیشتر از آنکه تحلیل باشند توجیهی برای رشد قیمت بیشتر هستند.
میثم رادپور در ادامه گفت: به نظر من متغیرهای اقتصادی دخیل اعم از میزان تولید شرکتها و شرایط کلان هماکنون به حدی نیست که قیمتها پتانسیل بنیادی لازم برای وقوع رشدی تند و تیز را داشته باشند.
وی در پاسخ به این سوال که چرا تمامی تحلیلهای بازار در حال حاضر سمت و سویی یک سویه دارند و تمامی آنها بر رشد بیشتر بازار توجه دارند، افزود: به نظر من تحلیلهای ارایه شده در حال حاضر نزدیکی زیادی با واقعیت ندارند.
ما نمیتوانیم آثار رفتاری را از سایر متغیرها جدا کنیم و از این رو طبیعی است که با فرض ثبات شرایط در جهت رشد قیمتها عمل کنیم. اما سوالی که پیش میآید این است که آیا متغیرهای موثر بر بازار بهتر خواهند شد؟ به نظر من در شرایطی که تولید در شرایط رکود است احتمال تداوم رونق بازار اندک خواهد بود.
دلار تا چه حد مهم خواهد بود؟
وی در پاسخ به این سوال که اگر مهمترین دلیل رشد بازار هفتههای اخیر افزایش قیمت دلار است، چرا در حال حاضر شاهد عدم کاهش قیمتها به موازات افت قیمت دلار نیستیم گفت: من فکر میکنم که در میان مدت از اثر دلار بر قیمتهای سهام کاسته خواهد شد. دلیل چنین امر نیز این است که به گمان من در بلندمدت با فرض ثبات شرایط نمیتوانیم انتظار رشد بهای ارز را مشابه آنچه در سال گذشته شاهد بودیم، داشته باشیم. بنا بر این فرض تاثیری جدی بر رشد قیمتها نیز از این جنبه ضعیف خواهند بود. این کارشناس بازار سهام ادامه داد: آنچه در حال حاضر در خلال معاملات سهام اتفاق میافتد صرفا ناشی از امیدواری است و تا زمانی که فعالان بازار به این واقعیت پی نبرند که رشد قیمت دلار به آن شکل مورد تصور ممکن نیست، نمیتوان شاهد اتخاذ رویکردی واقعبینانه نسبت به این مقوله بود. بنابراین تعدیل انتظارات نسبت به آینده بازار اندکی طول خواهد کشید.
گیرودار ماندن در صف خرید و فروش
رادپور افزود: به نظر من زمانی که انتظارات بازار در خصوص تغییر قیمت ارز تعدیل شود ممکن است شاهد رکودی جدی در بازار سهام باشیم. با فرض تداوم ماندگاری پولهای تازه وارد و سرمایهگذاران کوتاهمدتی در معاملات بازار این انتظار وجود دارد که رشد قیمتها به شکلی هیجانی تداوم یابد. با وجود این باید به خاطر داشت که در صورت تغییر جریان معاملات این دسته از فعالان بازار به سرعت موضع خود را از خرید به فروش تغییر میدهند و ممکن است به واسطه حضور آنها شاهد فشار فروش سنگین در برخی نمادهای بازار باشیم.
این صاحب نظر حوزه تحلیل سهام در پایان گفت: از لحاظ زمانی نمیتوان دقیقا گفت که چنین رخدادی کی روی میدهد با این حال آنچه مهم است، عدم تمایل فعالان حرفهای بازار نسبت به انجام خریدهای سنگین در این شرایط است.