استراتژیهای انرژی استوار بر مفروضات غلط
گروه انرژی| فرداد احمدی|
سرعت گرفتن بهرهبرداری از دانش و تکنولوژی در صنعت انرژیهای فسیلی طی سالهای اخیر، پیشبینی آینده این صنعت را سخت کرده و قدم برداشتن همگام کارشناسان انرژی با تحولات، به موضوعی پرخطا تبدیل شده است. 15 سال پیش، این حقیقت که ایالات متحده از سال 2018 بزرگترین تولیدکننده نفت جهان خواهد شد بیشتر به طنز میمانست و کمتر کسی تخمین میزد که جهان در دهه دوم و سوم قرن 21 با مازاد عرضه نفت خام در بازار روبهرو شود. کمتر کسی اهمیت روزافزون گاز طبیعی در معادلات ژئوپلیتیک جهانی را پیشبینی میکرد و با وجود خطوط لوله فراوان برای انتقال گاز، موفقیت شگرف الانجی در زمان حاضر برای فروش این حامل انرژی قابل تصور نبود. کسی از شدت اثرگذاری مولفههای زیستمحیطی مثل تغییرات اقلیمی در کاهش یا افزایش تقاضای انواع مختلف انرژی در جهان خبر نداشت. دولتها با تکیه بر نظر کارشناسی تلاش میکنند سیاستهای کلان کشورها را در افق چشمانداز بلندمدت ترسیم کنند و میتوان تصور کرد که حالا که در حوزه انرژی بخش قابل توجهی از پیشبینیها تحقق نیافته، سردرگمی در سیاستگذاریها تا چه حد بالا رفته است. امروز در ایران ملاحظه میشود که عدهای به دنبال افزایش تولید و صادرات نفت خام، عدهای به دنبال پالایشگاهسازی، برخی درصدد افزایش صادرات گاز با استفاده از خط لوله، برخی درصدد دستیابی به تکنولوژی الانجی، گروهی در پی افزایش ظرفیت پتروشیمیها، گروهی در پی اشاعه انرژیهای نو و... هستند و در این بلبشوی رویکردهای متعدد پرهزینه با وجود محدودیت منابع پولی، نمیتوان نقش عقبماندگی کارشناسیها در پیشبینی تحولات جهانی انرژی را کمرنگ جلوه داد. روزنامه تعادل پیشتر در گزارشی با عنوان «شگفتیسازی نفت و گاز در گذر تاریخ» نقبی به دل دهه 80 خورشیدی زد تا با مقایسه پیشبینیهای کارشناسان آن دوران با وضعیت امروز انرژی، تصویری روشن از فاصله پیشبینیها با واقعیات تجسمیافته به دست دهد. در گزارش مذکور، ابطال دو پیشفرض بدیهیانگاشتهشده «محدودیت منابع فسیلی در آینده نزدیک» و «خصومت ذاتی صادرات نفت و گاز»، در گفتوگو با محسن قمصری، مدیر امور بینالملل شرکت ملی نفت به بحث گذاشته شد و ادامه بحث در خصوص فروض بدیهیانگاشته شده، از جمله «پیشبینی واردکننده نفت خام شدن ایران در آینده نزدیک» به گزارش حال حاضر واگذار شد که اکنون میخوانیم.
در سالهای 1385 و 1386 خورشیدی، تحلیلهای پیرامون حوزه نفت گاز با امروز متفاوت بود و پیشبینیها دنیای دیگری را برای امروز ترسیم میکرد. «تعادل» دو گزارش حاوی نظر کارشناسی، یعنی گزارش تحلیلی روزنامه دنیای اقتصاد در تاریخ 10 مهرماه سال 1385 با عنوان «200 میلیارد مترمکعب گاز برای احیای مخازن نفت» و همچنین مصاحبه مفصل خبرگزاری ایسنا با علیمحمد سعیدی، مسعود درخشان و کمال دانشیار در تاریخ 31 تیرماه سال 1386 با عنوان «6000پای مکعب گاز=1» را به عنوان نمونههایی از نظر حاکم بر آن سالها در حوزه نفت در نظر گرفته است.
محدودیت منابع نفتی
در هر دو گزارش مورد بررسی، کارشناسان نفتی خبر از محدودیت در منابع نفتی و به تبع آن، افزایش چشمگیر قیمت نفت از سال 2015 دادهاند. اما اکنون که در شرف ورود به سال 2020 هستیم، میدانیم که این پیشبینیها غلط از آب درآمدهاند. محسن قمصری، مدیر امور بینالملل شرکت ملی نفت در خصوص دلایل نادرست شدن پیشبینیها به «تعادل» گفت: «به نسبت 15 سال پیش تغییراتی در نحوه مصرف انرژی ایجاد شده است. در واقع، مصرف انرژی در این سالها هم مدیریت و هم اصلاح شده است و بهرغم افزایش جمعیت، شدت جریان مصرف به نسبت 15 سال پیش کاهش پیدا کرده است. بهینه کردن موتورهای درونسوز که 15 سال پیش بهطور میانگین 10 لیتر در هر 100 کیلومتر مصرف سوخت داشتند و امروز سرانه مصرف به 5.5 الی 6 لیتر در هر 100 کیلومتر کاهش یافته است. همچنین مصرف منابع گرمایشی و سرمایشی با پیشرفت تکنولوژی مدیریت شده است و از طرف دیگر، با پیشرفت علم اکتشاف و زمینشناسی، منابع جدید انرژی کشف شده است. همه این مولفه باعث شدهاند که پیشبینیها درباره محدودیت عرضه نفت تحقق نیابند.»
به گفته قمصری «دیگر نمیشود مثل 15 سال پیش روی پیشبینی کاهش عرضه نفت قمار کرد و ما به عنوان یکی از تولیدکنندگان مهم نفت جهان باید نگران آن باشیم که نوع مصرف انرژی در جهان تغییر کند. با توجه به پیشرفتهای تکنولوژی، هم امکان تغییر در نوع مصرف و هم امکان سربرآوردن انرژیهای جدید و جایگزین نفت وجود دارد. نشانههای چنین چرخشهایی در حوزه انرژی هماکنون نیز دیده میشود». به اعتقاد او نمیتوان پیشبینی کرد که روند پیشرفت تکنولوژی در سالهای آتی چگونه خواهد بود. ممکن است تا چند سال دیگر موتورهایی ایجاد شود که نیاز به انرژیهای فسیلی را بهشدت کاهش دهند.
او پیشتر درباره پیشبینیها درباره افزایش چشمگیر قیمت نفت نیز گفته بود که با وجود افزایش دو برابری قیمت نفت به نسبت 15 سال پیش، اما در صورت محاسبه ارزش دلار و تورم جهانی متوجه میشویم که ارزش نفت کاهش یافته است.
به زودی واردکننده نفت میشویم
شاید باورش سخت باشد که برخی کارشناسان پیشبینی کرده بودند که پیش از سال 1404 خورشیدی ایران به واردکننده نفت تبدیل خواهد شد. آنها حتی وضع بنزین را شاهد ادعای خود میآوردند که ایران با وجود داشتن منابع عظیم هیدروکربنی، یک سوم از بنزین مورد نیاز خود را وارد میکند. به گفته مسعود درخشان، بنیانگذار و رییس سابق دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) و اقتصاددان ارشد دفتر مطالعات بینالمللی انرژی لندن (وابسته به وزارت نفت) در سال 1386، «اگر به وزرای قبلی میگفتید که بر اساس محاسبات برخی از کارشناسان، ما در سالهای آینده باید حدود 9 میلیارد دلار بنزین و گازوئیل وارد کنیم، ایشان چه برخوردی میکردند؟ آیا نمیگفتند محال است؟ اگر این پیشبینی را به جامعه میگفتیم، جامعه هم برای باور آن آمادگی نداشت، این در حالی است که گفته میشود سال آینده باید 9 میلیارد دلار بنزین و گازوئیل وارد کنیم. این وضعیت نشان میدهد که ما توان پیشبینی 8 سال آینده را هم نداشتیم یا نمیخواستیم داشته باشیم.» وی در ادامه این مصاحبه بیان کرده بود که «ممکن است شما بگویید واردات نفت را در آینده نزدیک نمیتوانیم باور کنیم. واردات بنزین را که میتوانیم باور کنیم! من گزارشی اجمالی از بحران نفت ارایه میدهم: در حال حاضر6/1 میلیون بشکه نفت خام در روز مصرف داخلی ماست که با احتساب 9 میلیارد واردات بنزین و گازوئیل، تقریبا معادل 5/2 میلیون بشکه نفت خام در روز است. اگر هر سال 10 درصد رشد طبیعی آن را حساب کنیم (که طبیعی هم است) قبل از رسیدن به افق چشمانداز، مصرف ما به بیش از 3 میلیون بشکه نفت در روز میرسد. در عین حال افت تولیدات نفت هم باعث میشود که تولید از 3 میلیون بشکه کمتر شود. نتیجه میگیریم که قبل از اینکه به افق چشمانداز برسیم، ما واردکننده نفت میشویم.» با وجود این، پیشبینی آقای درخشان هم درباره بنزین و هم نفت خام درست از آب درنیامد و ایران هم صادرکننده نفت باقی ماند و هم تبدیل به صادرکننده بنزین شد. قمصری در این خصوص بیان کرد: «چنین پیشبینیای به دور از واقعیت و حتی احتمالأ با انگیزههای سیاسی بوده است. ایران به هیچ عنوان در آینده نزدیک واردکننده نفت نخواهد شد و با منابع موجود حداقل تا 100 سال آینده نیاز نفتی ایران تأمین خواهد شد.»
اجتناب از صادرات گاز
نظر بعدی کارشناسان مورد بررسی، رقابت گاز با نفت و تأثیر صادرات آن بر قیمت نفت بود. کارشناسان نتیجه گرفتند که ایران باید از صادرات گاز اجتناب کند. از نظر قمصری، اگر در آینده چرخش تقاضا برای انرژی ایجاد شود، حفظ منابع ارزشی نخواهد داشت و همچنین، باید محاسبه کرد که آیا تزریق گاز به محازن نفتی از نظر اقتصادی بهتر از صادرات یا مصارف دیگر آن است یا خیر؟ به گفته او «تزریق گاز کار سادهای نیست و نیاز به سرمایههای کلان دارد. بنابراین اولویت ایران باید گرفتن سهم از بازار جهانی گاز باشد. با توجه به مسائل زیستمحیطی امروز دنیا و تغییرات اقلیمی، سوخت گاز که به مراتب سوخت تمیزتری نسبت به نفت است، اهمیت بیشتری مییابد و احتمال چرخش بازار به سمت مصرف بیشتر گاز در آینده وجود دارد. پس باید سعی کنیم زیرساختها را به گونهای بسازیم که امکان حضور بیشتر در بازار از ما سلب نشود.» وی توضیح داد که «در اواخر قرن نوزدهم، با اختراع خودروهای درونسوز صنعت زغالسنگ ضربه سختی خورد و جهان در تقاضای نفت شاهد هجوم بود. اکنون نیز ممکن است که تکنولوژی به سمتی حرکت کند که تقاضای نفت کاهش یابد. البته اکنون کارشناسان معتقدند که با توجه به وضعیت حمل و نقل، به زودی چنین اتفاقی برای نفت نخواهد افتاد.» مرور نظر کارشناسی سالهای گذشته از آن جهت مفید است که نشان میدهد فقدان کارشناسی دقیق تا چه حد صدمات جبرانناپذیری را بر حوزه انرژی متحمل میکند. این امر نشان میدهد که باید در اتکا به نظرات کارشناسی احتیاط بیشتری به خرج داد. اما همانطور که محسن قمصری، مسوول فروش نفت ایران گفته، با وجود تمام کمی و کاستیها، تصمیمات سیاسی و تغییر استراتژیهای حوزه انرژی با تغییر دولتها همچنان بیشترین صدمه را به صنعت نفت ایران وارد میکند.