نقدینگی و عدم ثبات اقتصادی، آفت کسب‌وکارهای نوپا

۱۳۹۸/۰۹/۳۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۹۶۴۲
نقدینگی و عدم ثبات اقتصادی، آفت کسب‌وکارهای نوپا

گروه دانش و فن   

استارت‌آپ‌ها که غالبا به شرکت‌های نوپای حوزه فناوری اطلاق می‌شوند، اگرچه به‌واسطه روش‌های نوآورانه و مبتنی‌بر تکنولوژی روزی که پیش‌ می‌گیرند، می‌توانند آینده روشنی برای کسب‌وکارها رقم بزنند و شیوه‌های سنتی را با شیوه‌های جدید کم‌هزینه‌تر و بهینه‌تر جایگزین کنند، همچنان موانعی را هم پیش رو دارند. از جمله این موانع می‌توان به عدم ثبات اقتصادی و به‌روز نبودن قوانین متناسب با رشد فناوری‌ها ی نوین اشاره کرد. البته تامین مالی برای استارت‌آپ‌ها هم همواره موضوع مهمی بوده و به‌همین دلیل سرمایه‌گذاری که با آگاهی از چالش‌های پیش روی مسیر استارت‌آپی، به این بخش اعتماد کند، می‌تواند قوت قلبی برای مالکان استارت‌‌آپ‌ها که اغلب موارد جوانان امیدوار و جویای نام هستند، محسوب شود. از طرفی جامعه استارت‌آپی به‌نوعی با فراهم کردن فرصت‌های کارآفرینی، قادر به ارزش‌آفرینی است که با ایجاد فرصت برای جوانان، امکان رشد و خلق ثروت را فراهم می‌کند. سی‌‌و‌ششمین نشست‌ نقد و اندیشه، با موضوع «کارآفرینی در فضای مجازی؛ جهش‌ها و چالش‌ها» با حضور آیدین سلام‌زاده، محمدرضا سبحان و سعید محمدی، مدیران عامل برخی از کسب‌وکارهای موفق حوزه فناوری اطلاعات برگزار شد و آنها آینده کسب‌وکارها در فضای مجازی را روشن دانستند به‌شرط آنکه استارت‌آپ بر اساس نیاز واقعی جامعه و درک واقعیت‌ها راه‌اندازی شوند و درعین‌حال بیش‌ازپیش به فکر خلق ارزش باشند.

 کارآفرینی منجربه ارایه سرویس و خلق ارزش می‌شود

آیدین سلام‌زاده با بیان اینکه تعریف کارآفرینی با اشتغال‌زایی متفاوت است، گفت: «بعضاً حتی بین مسوولان ما هم این اشتباه بروز می‌کند که اشتغال‌زایی را معادل کارآفرینی می‌دانند. درصورتی‌که کارآفرینی در واقع انتخاب یک سبک خاصی از زندگی است که فرد آن را انتخاب و خود را درگیر چالش‌ها می‌کند که شاید خیلی‌ها حاضر نباشند با آن مواجه شوند. این سبک زندگی درنهایت می‌تواند منجر به ارایه سرویس و خلق ارزش شود. البته درصد کمی از مردم این نوع از سبک زندگی را برمی‌گزینند. دولت‌ها برای ترویج این نوع از سبک زندگی سه رویکرد را دنبال می‌کنند. اول ایجاد انگیزه برای جوانان، بعد در اختیار گذاشتن ابزار و مهارت و درنهایت آنها را در معرض فرصت قرار می‌دهند. مساله‌ای که در کشور ما وجود دارد این است که شاید انگیزه و ابزار به‌اندازه کافی در فضای کارآفرینی وجود داشته باشد، اما آنچه وجود ندارد این است که جوانان در معرض فرصت‌ها قرار نمی‌گیرند.»

وی با بیان اینکه درک نیاز واقعی جامعه برای راه‌اندازی یک کسب‌وکار موفق، ضروری است، گفت: «هر استارت‌آپ در مرحله شکل‌گیری باید به‌دنبال نیاز واقعی جامعه برود. صرفاً با رویاپردازی نمی‌توان دستاوردی را کسب کرد. بحث جدی در ابتدای شکل‌گیری هر استارت‌آپ، از کجا شروع کردن است. آن شروع هم باید در پی حل مساله جامعه باشد. زمانی که چنین ایده‌ای شکل گرفت آن‌وقت سرمایه‌گذار و خریدار آن ‌هم پیدا می‌شود. از سوی دیگر استارت‌آپ‌ها باید یک نکته را مدنظر داشته باشند که قرار نیست از همان ابتدا و شروع کار به دنبال پول زیادی باشند. چنین تفکری هم باعث ناامیدی و سرخوردگی می‌شود و هم باعث می‌شود که از اهداف توسعه‌ای دور بمانند.»

سلام‌زاده بابیان اینکه آخرین مشکل برای استارت‌آپ‌ها، پول است گفت: «مهم‌ترین و اصلی‌ترین عامل شکل‌گیری یک استارت‌آپ و کسب‌وکار موفق، تیم است. تیم درست می‌تواند تفکر درست را شکل بدهد و این تفکر درست هم تیم را در مسیر درست قرار می‌دهد؛ بنابراین پول و سرمایه در اولویت‌های آخر شکل‌گیری استارت‌آپ قرار دارند. فکت‌های دانشگاهی هم این مساله را تایید می‌کند که آخرین گزینه‌ای که کارآفرینان سراغ آن می‌روند بانک، وام و مشوق‌های مالی است؛ اما متأسفانه در حال حاضر بازیگرانی در اکوسیستم استارت‌آپی به دنبال تزریق این تفکر هستند که این گزینه نه گزینه آخر، بلکه گزینه اول است و همین موضوع باعث خراب شدن تیم‌ها می‌شود؛ تیم‌هایی که باید در ابتدا دنبال بسط و توسعه ‌ایده خود باشند، به‌دنبال این می‌روند که چه اندازه پول را از چه کسی بگیرند. کارآفرینان باید سعی کنند تمرکز خود را معطوف به حل مسائل خود کنند و بر اساس تعاریف ابتدایی مدیریت، موفقیت را در انجام کارهای ساده و نه پیچیده و برداشتن گام‌های کوچک روبه‌جلو ببینند و هرروزشان نسبت به دیروز همراه با یک تغییر کوچک باشد.»

  لزوم ایجاد هزاران فرصت  برای بروز یک اتفاق خارق‌العاده

محمدرضا سبحان نیز با بیان اینکه نمی‌توانیم منتظر بمانیم یک اتفاق خارق‌العاده رخ دهد و آن را کشف کنیم، اظهار کرد: «باید به هزاران تیم فرصت بدهیم تا امکان بروز پیدا کنند، خیلی از آنها شکست بخورند و درنهایت یک تیم به آن اتفاق خارق‌العاده تبدیل شود. در سیلیکون‌ولی تنها یک فیس‌بوک و آمازون وجود نداشت، هزاران شرکت مشابه و در حد و اندازه آنها بودند اما دیگر فعالیت نمی‌کنند. تنها دلیلی که فیس‌بوک و آمازون رشد کردند این است که این فرصت برای بسیاری فراهم شد تا از میان آنها این کسب‌وکارها بتوانند رشد کنند. شاید یکی از نقاط ضعف ما در ایران این است که منتظریم تا فرصت‌ها به وجود بیاید. فکر می‌کنیم که فرصت‌ها یک کوه بزرگ الماس هستند که به‌راحتی دیده می‌شوند. درحالی که فرصت‌ها به عقیده من یک شن‌ریزه است در میان سایر شن‌ریزه‌ها که باید به‌سختی آنها را پیدا کرد.»

وی با بیان اینکه در فرهنگ ما شکست خوردن بد است، گفت: «در این فرهنگ اینگونه جاافتاده است که اگر کسی شکست خورد دفعات بعد هم حتماً شکست می‌خورد و دیگر نمی‌تواند موفق باشد. درحالی که بسیاری از کسب‌وکارهای موفق بر پایه تجربیات شکست‌های قبلی توانسته‌اند به موفقیت برسند. خوب است که کسب‌وکارها روایت شکست‌های خود را ارایه کنند تا جوانانی که وارد این عرصه می‌شوند بدانند در مسیر راه‌اندازی یک استارت‌آپ و کسب‌وکار نوپا ممکن است با چه سختی‌های مواجه شوند. وقتی این آگاهی به وجود آمد، متناسب با آن برنامه‌ریزی انجام می‌گیرد و تحمل سختی‌های راه آسان‌تر می‌شود. آماده نبودن برای سختی‌های راه، نشناختن بازار و نداشتن یک تیم منسجم ازجمله مهم‌ترین عوامل شکست استارت‌آپ‌ها است؛ بنابراین من هم معتقدم که پول و سرمایه‌گذار آخرین نیاز کسب‌وکارهاست درصورتی‌که سرمایه‌گذار تنها ابزاری برای رشد کسب‌وکار است.»

سبحان با بیان اینکه جهان رشد سریع کرده و این سرعت تغییر و تحول در ظرفیت هر مجموعه‌ای نیست، افزود: «برای عقب نماندن راه‌حل این است که بستر رشد را فراهم و این فرصت را ایجاد کنیم که ایده‌های نو امکان ظهور و بروز پیدا کنند. متأسفانه بخش‌هایی از دولت نگاه‌های متفاوتی به استارت‌آپ‌ها دارند. عده‌ای استارت‌آپ را ابرازی می‌بینند برای نمایش، برخی هم‌فکر می‌کنند چون از دیگران عقب مانده‌اند حالا باید از استارت‌آپ‌ها حمایت کنند. اگر سیاست‌گذاری درست نداشته باشیم و قبول نکنیم که نهاد واحدی باید در این حوزه تصمیم‌گیرنده باشد به این ساختار صدمه می‌زنیم. در ضمن باید بدانیم فضای کارآفرینی فضای رأی آوردن و رقابت سیاسی نیست. فضایی است که آینده‌مان را شکل می‌دهد؛ بنابراین باید خیلی مراقب این فضا باشیم چراکه این فضا آینده ایران را می‌سازد.» وی با اشاره به راه افتادن موج تازه مهاجرت به‌ویژه مهاجرت از طریق استارت‌آپ گفت: «ما در اکوسیستم استارت‌آپی با آدم‌هایی طرف هستیم که امید و انگیزه بسیار زیادی برای ماندن، ساختن و شکست نخوردن دارند. باید خیلی تلاش کرد تا بذر بی‌انگیزگی و ناامیدی را در دل آنها کاشت و آنها را به مهاجرت واداشت.»

سبحان با بیان اینکه درست‌کار کردن حلقه کارآفرینی نیازمند رشد همه‌جانبه اکوسیستم استارت‌آپی است، گفت: «اگر یک‌بخشی از اکوسیستم رشد کند اما هم‌زمان بخش‌های دیگر مثل بیمه، مالیات و قانون تجارت با کسب‌وکارهای نوین منطبق نشود، این حلقه تکمیل نمی‌شود و نمی‌توان امیدی به آینده این اکوسیستم داشت. از طرفی باید در جامعه و بین مردم این دیالوگ برقرار شود که می‌خواهیم 10 سال دیگر کجا باشیم. آیا می‌خواهیم بازهم مصرف‌کننده کشورهای دیگر باشیم یا تولیدکننده. اگر می‌خواهیم تولیدکننده باشیم باید از همین امروز تلاشمان را دوچندان و زمینه برای شکل‌گیری کارآفرینی را فراهم کنیم.»

  مهم‌ترین وظیفه دولت در قبال کسب‌وکارها تسهیل‌گری است

همچینن سعید محمدی با بیان اینکه باید یک نگاه بسیار بلندمدت به موضوع کارآفرینی داشت، اظهار کرد: «کارآفرینی ذاتاً در دل خود همراه با ارزش‌آفرینی است؛ یعنی نمی‌توانید برند و استارت‌آپی را بدون ارزش‌آفرینی شکل دهید. ارزش‌آفرینی هم معمولاً به‌سادگی به دست نمی‌آید بلکه باید انرژی و تلاش بسیار زیادی صرف آن کرد. استارت‌آپی که می‌خواهد امروز حول یک ایده و تیم شکل بگیرد، با این امید و چشم‌انداز که مثلاً شش ماه دیگر جذب سرمایه‌گذار کند و خوشبخت شود بیشتر شبیه یک داستان فانتزی است. کارآفرینی با یک ایده و تیم خوب و تلاش زیاد و تمرکز بسیار زیاد حاصل می‌شود. لازمه یک اکوسیستم موفق کارآفرینی که بتوان آن را با اکوسیستم موفق امریکا و چین مقایسه کرد، داشتن نگاه بلندمدت است. اگر امروز به هر دلیلی، اقتصاد کشور با تلاطم شدید روبرو است یا به هر دلیل جو ناامیدی و نگرانی و فقدان چشم‌انداز از آینده میان جوانان حکم فرماست، بدانیم که این مساله مهم‌ترین چالش و عامل بازدارنده کارآفرینی در کشور است.» وی با تأکید بر اینکه قوانین و مقررات و موانع دولتی خیلی نباید به عنوان عامل بازدارنده برای استارت‌آپ‌ها معرفی شوند گفت: «هر کسب‌وکاری اگر بتواند نیاز جامعه و بازار را شناسایی و محصول و خدمت مناسبی را خلق کند که این محصول امکان ارزش‌آفرینی داشته باشد، آن استارت‌آپ عمده راه موفقیت را طی کرده است. بنابراین بهتر است کارآفرینان خیلی هم فرافکنی نکنند و دایم توپ را به زمین دولت و قوانین دست‌وپاگیر آنها ارسال نکنند. توپ در زمین خود کارآفرینان است، بخش عمده‌ای از مسیر موفقیت بستگی به خود ما دارد که چه طور بتوانیم ارزش‌آفرینی کنیم؛ بنابراین دولت نباید محل تمرکز کارآفرینان باشد. محمدی ادامه داد: «البته دولت هم وظایفی در قبال کسب‌وکارها دارد که مهم‌ترین آن تسهیل‌گری است. از سوی دیگر یکی از وظایف دولت، ایجاد امید انگیزه برای سرمایه‌گذاری در حوزه کسب‌وکارهای نوپاست که متأسفانه به دلیل عدم ثبات اقتصادی، سرمایه‌گذاری در این حوزه دیگر جذاب نیست و این وظیفه دولت است که نسبت به تغییر این فضا اقدام و انگیزه را برای سرمایه‌گذاری ایجاد کند. ما در کشوری فعالیت می‌کنیم که پتانسیل زیادی دارد و چشم‌انداز خوب و روشنی در انتظارش است. همه‌کسانی که در حوزه‌ای فعالیت می‌کنند می‌توانند با داشتن تمرکز و نگاه بلندمدت و قدم‌های کوچک و بهبودهای مستمر چشم‌انداز بهتری برای ایران ترسیم کنند.»