چرخه ناکارآمد حمله چکشی به پاتوقهای معتادان
بهمن سال گذشته پلمب خانههای پلاک قرمز در راستای اجرای طرح پاکسازی معتادان محلات شوش، مولوی، هرندی و بازار شروع شد و افراد زیادی دستگیر شدند حالا در ادامه این طرح نوبت به پاکسازی دره فرحزاد از معتادان به مواد مخدر رسید، البته این نخستینبار نیست که پاتوقهای معتادان و موادفروشان از سوی ماموران نیروی انتظامی پاکسازی میشود، بررسی روند مقابله با موادمخدر در سطح کلانشهرها از جمله تهران نشان میدهد که تنها راهحلی جدی و رسمی که تاکنون در خصوص معتادان به ویژه معتادان متجاهر از سوی مسوولان صورت گرفته، جمعآوری آنها از مناطق مختلف یا به عبارتی پاکسازی بوده که البته بیشتر شبیه تسکیندهنده مقطعی عمل کرده و محله را پاک نمیکند بلکه برای مدتی حضور معتادان در پاتوقهایشان را به تعویق میاندازد، از همین رو کارشناسان آسیبهای اجتماعی معتقدند پلمب و جمعآوری راهحل ریشهکن شدن این معضل نیست و امنیت و آرامش با طرحهای ضربتی به این محلهها بازنمیگردد چرا که پیش از این هم پاتوقهای موادفروشان و مصرفکنندهها بارها و بارها تخریب شد، جایشان را پارک گرفت اما موادفروشان باز هم برگشته و به جای پاتوقهای قدیمی، بساطشان را در کوچهپسکوچههای محله و مسیر تردد مردم پهن کرده و بعد از مدتی محله را به قلمرو خود تبدیل میکنند با این حال درحالی که کارشناسان اجرای چنین طرحهایی را بیفایده میدانند، مسوولان هر چند سال یکبار بر اجرای طرحهای ضربتی و پاکسازی تاکید میکنند که عملا هیچ نتیجهای هم نداشته است.
باز هم طرحهای تکراری
از روز گذشته طرح پاکسازی دره فرحزاد از معتادان متجاهر به صورت ویژه در دستور کار پلیس پیشگیری تهران بزرگ درآمده است. آنطور که سردار کیوان ظهیری، رییس پلیس پیشگیری تهران بزرگ میگوید، در این طرح که با همکاری پلیس مبارزه با مواد مخدر انجام شد، 220 معتاد متجاهر از سطح این منطقه جمعآوری شدند که کار انتقال آنها به کمپ بازپروری صورت میگیرد.
البته به استناد اظهارات ظهیری اینبار هم قرار است مانند طرحهای گذشته منطقه پاکسازی شده به پارک تبدیل شود و معلوم نیست چه راهکاری برای حل اساسی معضل معتادان متجاهر اندیشیده شده است چرا که ظهیری درباره رویکرد طرح پاکسازی دره فرحزاد از معتادان بیان کرد: طرح پلیس این است که بتوانیم با کمک سایر ارگانها معبری را در این منطقه ایجاد کنیم که دره فرحزاد به محلی برای تفریح مردم تبدیل شود. این اتفاق با کمک سایر ارگانها روی دهد دره فرحزاد به بوستانی تبدیل میشود و با حضور مردم در این منطقه دیگر شاهد تردد معتادان متجاهر یا خردهفروشان مواد نخواهیم بود.
جمعآوری بدون بازپروری
با این حال کارشناسان همچنان بر این موضوع تاکید دارند که دستگیری معتادان، نگهداری موقتی آنها و بعد هم رها کردنشان بدون اینکه هیچ فکر اساسی برای آن وجود داشته باشد، مسلما اثر بخش نخواهد بود و باید در این روش تجدید نظر شود. فرید براتی سده، جامعه شناس و کارشناس اعتیاد درباره این موضوع بیان کرد: عبت اجرای چنین طرحهایی ناشی از این است که مصوبهای وجود دارد و از طرف دیگر مطالبهای از سوی اهالی برخی محلهها مطرح میشود که سبب شده نهایتا چنین اقداماتی صورت بگیرد اما اثربخشی این طرحها واقعا نیاز به بررسی دارد. باید در کنار این جمعآوریها، خدمات درمان و کاهش آسیب هم توسعه یابد و این موضوع یک الزام است. اما اینکه برخی میگویند مراکز خدمات رسانی به معتادان باید جمع شود که این اصلا درست نیست. این مراکز یک برنامه مبتنی بر شواهد علمی دارند و این موضوع در همه جای دنیا هم تصویب شده است. در قوانین و اسناد بالادستی ما و حتی در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در زمینه اعتیاد هم روی این مساله تاکید شده که مراکز کاهش آسیب فعالیت انجام دهند.
او افزود: بنابر این آنها هم باید در کنار خدمات حضور داشته باشند، نکته خیلی مهمتر این است ما باید برای ادامه درمان و همچنین فعالیتهای بازگشت معتادان به جامعه، یعنی جامعه پذیر کردن آنها که شامل اشتغال، خانواده و ادامه درمانشان میشود خدماتی ارایه کنیم. فرض کنید اینها در زمان ترک دارو مصرف میکنند، وقتی از کمپهای اجباری بیرون میآیند نیاز به دارو دارند و چون منابع مالی ندارند باید مراکزی وجود داشته باشد که به آنها خدمات دارویی ارایه دهد. این افراد نباید رها شوند و این رها نشدن و تداوم فعالیتها بخشی از خدماتی است که باید در اختیار این معتادان قرار بگیرد.
براتی سده بیان کرد: اگر کسی دستگیر میشود درست است که این افراد معتاد و متجاهر و بیخانهمان هستند و عدهای از وجود آنها ناراضی و ناراحتند اما باید بدانیم که این افراد همه مشکلات اعتیاد نیستند؛ اگر همه اینها را هم جمع کنیم ممکن است باز هم عده دیگری به سطح جامعه بیایند تا همین چند وقت پیش ادعا میشد که ما در تهران 15 تا 20 هزار معتاد متجاهر داریم اما آمارهای برخی از مسوولان میگوید که ما 28 هزار معتاد متجاهد داریم این نشان میدهد که ما تعریف و حتی آمار واحدی از معتادان متجاهر در کشور نداریم، از همه اینها مهمتر به نظر میرسد ما عدهای را در خیابان دستگیر میکنیم و به این دلیل که این جمعآوری و دستگیری تکرار مکررات است عده دیگری که در خانه شان هستند و مصرف میکنند به خیابان میآیند و معتاد متجاهر میشوند. بنابراین باید در ابتدا تکلیفمان را روشن کنیم که وضعیت چگونه است، این معتادان چه تعداد هستند و چه تعدادی را میخواهیم چه مدتی نگهداری کنیم و این نگهداریها با کدام هزینهها و با چه شرایطی باید انجام شود؟
جمعآوری معتادان متجاهر
راحتترین راه است
براتی سده معتقد است که مشکل اعتیاد در کشور ما معتادان متجاهر در خیابانها نیستند بلکه مشکل اصلی این است که ما هر کاری هم بکنیم نمیتوانیم از فزونی مواد و در دسترس بودن راحت آن در کشورمان چشم پوشی کنیم. او درباره این موضوع بیان کرد: جمعآوری معتادان متجاهر راحتترین و در دسترسترین کاری است که در این حلقه انجام میگیرد اما تا زمانی که موادمخدر وجود دارد و ما نمیتوانیم جلوی توزیع مواد مخدر را بگیریم این مشکلات پایان ندارد. ما یک عده را جمع میکنیم و بعد میبینیم که یک عده دیگری معتاد متجاهر شدهاند و در آخر هم میبینیم که این چرخ همچنان در دور باطل خودش میچرخد. با توجه به شرایط روز باید قوانین را هم به روز کنیم.
نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که درصد قابل توجهی از معتادان جمعآوری شده در طرحهای پاکسازی باز به چرخه اعتیاد بازمیگردند. براتی سده درباره این موضوع گفت: عدد و رقمهایی که از بازگشت معتادان به اعتیاد و مواد مخدر وجود دارد، خیلی امیدوارکننده نیست. به هر حال اعتیاد یک پدیده مزمن و برگشت پذیر است، فرد باید مدام تحت درمان باشد و در عین حال امکانات زندگی را برای او فراهم کنیم، الان دنیا پذیرفته که به هر حال اعتیاد وجود دارد و باید آسیبهای ناشی از اعتیاد را در سطح خانواده، فرد و جامعه کنترل کند و نگذارد که این آسیبها رخ دهد. فرد ممکن است برای تامین مواد مصرفیاش دست به سرقت بزند این نکتهای است که همکاران ناجا روی آن تاکید دارند علاوه بر آن فرد معتاد نیاز به جایی برای اسکان دارد که در شبانه روز بتواند در آن زندگی کند در سطح جامعه ممکن است این افراد بیماریهایی را منتقل کنند و باید این بیماریها در معتادان متجاهر کنترل شود. بنابراین ما اگر بتوانیم آسیبهای ناشی از مصرف مواد را در یک جامعه کنترل کنیم، به این میرسیم که معتاد هم هست و جامعه هم باید پذیرای آن باشد چون او هم بخشی از افراد این جامعه است. اما اینکه ما فکر کنیم اول و آخر همه آسیبهای اجتماعی ناشی از همین معتادانی است که به نام معتاد متجاهر یا معتاد بیخانمان شناخته میشوند اصلا درست نیست.
او افزود: اینکه چه تعداد از اینها با این روش، یعنی دستگیری و آمدن در این ساختارها ترک میکنند، دادههایی که در کشور ما و تحقیقات بینالمللی نشان میدهد اثر بخشی این روشها برای درمان خیلی بالا نیست و باید دقت کنیم که این روشها به هزینههایش میارزد یا نمیارزد. این نکته مهمی است و کسانی که همواره بر این موضوع تاکید میکنند باید نسبت به آن پاسخگو باشند. قانون میگوید که این معتادان متجاهر بیشتر از 6 ماه نمیتوانند در مراکز نگهداری حضور داشته باشند و پس از آن قانون اجازه نگهداری از آنها را نداده سوالی که مطرح میشود این است که آیا این زمان کافی است؟اگر ما میپذیریم وضعیت بودجه کشور شرایط خاصی را دارد باید ببینیم برای این نوع طرحها چه میزان میخواهیم هزینه کنیم و بعدا دست به چنین طرحهایی بزنیم.