مردم، قدرت و منافع (143)
نوشته: جوزف استیگلیتز|
ترجمه: منصور بیطرف|
فصل نهم
احیای یک اقتصاد پویا همراه با شغل
و فرصت برای همگان
تبعیض
یکی از سرطانهای واقعی جامعه امریکا تبعیض نژادی، قومی و جنسیتی آن است. ما با توجه به تازهترین شواهد گرافیکی سبعیت پلیس و آمارهای حبس انبوه، تازه داریم نسبت به فراگیر شدن و ماندگار شدن آن هوشیار میشویم. تبعیض یک امر اخلاقی است اما پیامدهای اقتصادی هم دارد. آن درست مانند هر سرطانی حیات را به تحلیل میبرد. آنهایی که از تبعیض رنج میبرند غالبا قادر نخواهند شد توانایی بالقوه خود را زنده کنند و این سبب میشود تا مهمترین منابع اقتصادی کشور، شهروندان ما به هدر برود. همانطور که در فصل دوم یادآوری کردیم، پیشرفت کاهش تبعیض نژادی طی نیم قرن گذشته، کند و متوقف شده است – بعد از چندین سالی که اثر قانونگذاری حقوق مدنی حس شد و افتراق کاهش پیدا کرد، دادگاهها مانع پیشرفتهای بعدی شدند تا آنکه بالاخره در سال 2013، دادگاه عالی شروط کلیدی قانون حقوق مدنی سال 1965 را درآوردند. فصل دوم نشان داد که چگونه رویای امریکایی برای آنهایی که در قعر هرم درآمدی بهدنیا میآیند و به ویژه اعضای گروههای اقلیت، یک افسانه شده است. تبعیض نژادی، قومی و جنسیتی بخش و قطعهای از افزایش در نابرابری اقتصادی، فقدان فرصت و افتراق اقتصادی و اجتماعی آن است.
شکلهای گوناگون تبعیض
تبعیض در امریکا شکلهای زیادی دارد. تبعیض در مالی، مسکن و اشتغال غالبا نامحسوس است – با آنکه این امر در نظام اعمال زور پلیس و قضایی که در آن همهچیز عیان است، دیده نمیشود. هیچ چیز به اندازه تعهدات امریکا به حکومت قانون و عدالت نمیتواند همانند دیگران خودش را تعریف کند. سوگند وفاداری که بسیاری از کودکان امریکایی مدارس روزانه شان را با آن شروع میکنند، واژههای آهنگین دارد که شامل، «....همراه با آزادی و عدالت برای همه» است. اما این هم مانند رویای امریکایی یک افسانه است. توصیف دقیقتر آن بهتر است اینگونه باشد «...همراه با عدالت برای تمام کسانی که میتوانند از عهده آن بر آیند» و بهتر است شامل یک شرط هم باشد «... به ویژه اگر آنها سفید هستند.» امریکا در اکناف جهان به عنوان کشوری معروف شده است که مردمش را نسبت به هر کشور دیگری به زندان میاندازد (نسبت به جمعیتش). عجیبتر آنکه، ایالات متحده 25 درصد زندانیان جهان را دارد با آنکه جمعیت آن 5 درصد جمعیت جهان است و این زندانیان بهطور نامناسبی امریکایی آفریقایی هستند. این سیستم حبس انبوه برای آنچه دارد به رسمیت شناخته میشود است، نه فقط بهطور ناخوشایند ناعادلانه و تبعیضآمیز بلکه بهطور ناخوشایندی غیرکارآمد.