اقتصاددانی که میخواهد سرمایهداری را مرمت کند
بعدازظهر یک روز ماه میسال ۲۰۱۹، مازوکاتو در یک سالن سخنرانی لبالب پُر در کالج لندن کنار دیوید ویلتز نشست. ماریانا بلند شد و خود را به مخاطبان معرفی کرد. سپس به یک دسته گزارش زردرنگ صدصفحهای روی میز اشاره کرد. روی جلدش نوشته بود: «استراتژی صنعتی ماموریتگرا برای انگلستان.» او گفت: «طی یک سال گذشته، مشغول این بودهایم. سخت تلاش کردهایم و نتیجهاش این شده است.»
دقیقا یک سال قبل از آن، نخستوزیر وقت انگلستان ترزا می یک سخنرانی در رصدخانه جوردل بنک درباره استراتژی صنعتی جدید حکومت کرد که حول چهار چالش عظیم میچرخید: رشد پاک، تحرّک، سالخوردگی در سلامت، و هوشمصنوعی. میبرای هر چالش یک ماموریت معرفی کرد: نصف کردن مصرف انرژی در ساختمانهای جدید تا سال ۲۰۳۰؛ استفاده از هوشمصنوعی برای متحول کردن درمان بیماریهای مزمن؛ ۵ سال افزایش مدت زندگی سالم و مستقل؛ طلایهدار شدن در ساختوتولید ماشینهایی بدون انتشار آلاینده تا سال ۲۰۴۰. همه اینها پیامد مستقیم تأثیراتی بود که مازوکاتو بر وزیر کسبوکار وقت دولت یعنی گِرِگ کلارک داشت. چندین ماه قبل، کلارک با مازوکاتو تماس گرفت تا با سیاستهای ماموریتگرا بیشتر آشنا شود. مدتی بعد هم از او خواست همراه با ویلتز رییس یک کمیسیون شود و تیمهای ماموریتدارِ میانوزارتخانهای را هماهنگ کند. دارپا الهامبخش این کار بود.
طی یک سال، کمیسیون هرماه جلسه داشت. رینر کتل، معاون مدیر آیآیپیپی، میگوید: «ما دیدیم که اجرایی کردن پنج معیاری که ماریانا برای ماموریتها مشخص کرده بود، سختتر از آنی است که انتظار میرفت.»
مثلا این کمیسیون به نتیجه رسید که ماموریت مربوط به آینده تحرّک، بلندپروازانه نیست و بیش از حد در وزارت ترابری متمرکز شده است. کتل میگوید: «آن هدف به هر حال محقق میشد. ما سراغشان رفتیم و گفتیم که هدفی کوچک را نشانه رفتهاند. و شدیدا غافلگیر شدیم: چون آنها نقد ما را پذیرفتند.»
در باب سالخوردگی در سلامت، در تعریف «سلامت» مشکل داشتند. مازوکاتو میپرسد: «اصلا چطور سلامت را اندازه میگیرید؟» در ابتدا سناریوی یک بیمار مبتلا به آلزایمر را در نظر گرفتند که در خانهاش کاملا مستقل است و فناوریهای پیشرفته او را یاری میکنند. ولی رهبر ماموریت، این ایده را نپسندید. او پرسید: «چرا اینقدر وسواس استقلال داشته باشیم؟ چطور است به جای استقلال، سراغ پرورش وابستگی متقابل برویم؟»
در باب آینده تحرک، موسیقیدانی به نام برایان اینو که یکی از مشاوران موسسه بود، این پیشفرض را زیر سوال بُرد که هدف فقط سریعتر رسیدن از نقطه الف به ب است. «چطور است به این فکر کنیم که آرامتر برویم و قدر زندگی را بدانیم؟»
در همکاری یکساله میان آیآیپیپی و وایتهال، مازوکاتو و تیمش سلسله کارگاههایی پیرامون نظریه سیاستهای ماموریتگرا برای کارمندان وایتهال برگزار کردند. مازوکاتو میگوید: «بالاخره دایما به آنها میگویند از سر راه کنار بروند و نوآوری را خفه نکنند. این وضع ممکن است افسردهکننده و غمافزا شود. وقتی برویم و یک روایت متفاوت از ماموریتهای بلندپروازانه و رویاپردازی درباره کارهای عظیم به آنها بدهیم، چشمانشان روشن میشود. گاهی احساس میکردم انگار مربی زندگیام.»
ولی برخی از گفتوگوها چالشی میشدند، خصوصا وقتی ارزیابی سیاستگذاری توسط وزارت خزانهداری مطرح میشد. جورج دیز، رییس بخش استراتژی صنعتی در آیآیپیپی، میگوید: «رییس خزانهداری که باشی، در کل دولت ۲۰ نفر با پیشنهادهای سیاستگذاری مختلف سراغت میآیند که میتوانی پول خرجشان کنی. چطور تصمیم میگیری کدامیک بیشترین تأثیر را خواهد گذاشت یا بیش از بقیه میارزد؟» روش استانداردی که حکومتهای سراسر دنیا برای ارزیابی استفاده میکنند، تحلیل هزینهفایده است. در این تحلیل، یک برآورد کمّی سادهسازیشده انجام میشود که فلان سیاست چقدر هزینه برمیدارد و چقدر پول تولید خواهد کرد. کتل میگوید: «این مثال همان ذهنیت قدیمی جنگ ویتنام است: تا وقتی که تعداد تلفات دشمن بیشتر باشد، میتوانیم سایر متغیرها را نادیده بگیریم. به همین دلیل است که مثلا اداره ملی سلامت پول برخی داروهای جدید را نمیدهد چون تعداد کافی از مردم را بهرهمند نمیکند. بوروکراتها واقعا از این نگاه فاصله گرفتهاند که خودشان را مسوول مردم کوچهخیابان بدانند.»
تحلیل هزینهفایده برای ارزیابی سیاستهای ماموریتگرا مفید نیست چون این سیاستها بالذات ریسکدار و نامطمئن هستند، و هدفشان خلق بازارهای جدید است، نه ترمیم بازارهای موجود. در این باره، تعبیر محبوب مازوکاتو این است که اگر برنامه آپولو بر اساس تحلیل هزینهفایده ارزیابی میشد، ابدا پایمان به روی ماه نمیرسید.
در برنامه معرفی گزارش، مازوکاتو داستانی برای مخاطبان تعریف کرد تا منظورش را برساند. در قرن شانزدهم میلادی، یسوعیان رویه جالبی داشتند: جعبه پول نقدشان در صورتی باز میشد که دو کلید همزمان وارد آن شود. یکی از کلیدها دست حسابدار بود و دومی دست کشیش. او از این داستان نتیجه گرفت که برای بازکردن صندوق، «باید رویایی داشته باشید، اما باید به بودجه هم فکر کنید. میدانم که این حرف عجیب و غریب به نظر میآید، ولی گمشده ما همین است.»
بعدازظهر یکی از روزهای اواخر ماه ژوئن، مازوکاتو در دفترش در مرکز لندن غرق فکر بود. یک لامپ نئون با نوشته «ارزش همهچیز» یکی از دیوارها را آراسته بود. این لامپ هدیهای از همسرش به پاس دومین کتاب ماریانا بود که همین عنوان را یدک میکشید. پوسترهای بزرگی روی دیوارها آویزان بودند که نمودارهای پیچیده ماموریتهای مازوکاتو را نشان میدادند. دو روز پس از معرفی گزارش استراتژی صنعتی، ترزا می از نخستوزیری استعفا داد. این حرکت بالقوه زیرآب کل سیاستگذاری استراتژی صنعتی را میزد و همکاری مازوکاتو با حکومت را دوباره به تعلیق درمیآورد. او میگوید: “گاهی پیش میآید که باید انتخاب کنی: یا دوباره به کنج تختخوابت برگردی، یا محکمتر بجنگی. من معمولا دومی را انتخاب میکنم.»در ماه می، پارلمان اروپا پیشنهاد ماموریتگرای مازوکاتو برای برنامه «افق اروپا» را به رأی گذاشت و تصویب کرد. پس از یک دوره مشاوره طولانی، پنج حوزه ماموریت انتخاب شدند: وفق یافتن با تغییر اقلیم؛ سرطان؛ اقیانوسها، دریاها، آبهای ساحلی و داخلی سالم؛ شهرهای اقلیم-خنثی و هوشمند؛ و سلامت خاک و غذا. اکنون کمیسیون اروپا یک هیات متشکل از ۱۵ کارشناس برای هر حوزه منصوب خواهد کرد. مسوولیت آنها این است که طبق معیارهای مازوکاتو، اولین ماموریتهای مشخص را شناسایی کنند. او میخندد و میگوید: «موئداس به شوخی پیشنهاد داد که نقش الهه اعظم ماموریتها را بپذیرم.» او ادامه میدهد: «آن گزارش مهمترین چیزی است که من نوشتهام. اکنون آن گزارش به یک ابزار حقوقی و قانونی تبدیل شده است. ملغی هم نمیشود مگر اینکه دوباره رأیگیری شود.» مکثی میکند و بعد میگوید: «من بر سیاستمداران اثر گذاشتهام، اما اینکه یک پارلمان به چیزی که من نوشتهام رأی بدهد حس عالیای دارد.» و حرف آخرش این است: «من همین را میخواهم: تغییر به وجود بیاورم.»
منبع: ترجمان