هدف برلین، لندن و پاریس از فعال کردن سازوکار حل اختلافات
احتمال خارج شدن کنترل شرایط از دست اروپا در برجام با بازیگری مخرب واشنگتن و تلآویو
بعد از درخواست رسمی سه کشور آلمان، فرانسه و انگلستان برای فعال کردن سازوکار حل اختلافات برجامی بسیاری بر این باورند که اکنون اروپاییها در یک تقسیم وظایف با ایالات متحده امریکا به دنبال افزایش فشار به جمهوری اسلامی ایران هستند. در سایه این نکات سوال اینجا است که به واقع اروپاییها با چه هدف یا اهدافی فعال سازی سازوکار حل اختلافات برجامی را در دستور کار قرار داده اند؟ آیا پاریس، برلین و لندن به واقع به دنبال حفظ برجام هستند و یا در سایه فشارهای امریکا نهایتا فعال سازی مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامههای شورای امنیت را در سر دارند؟ در این میان واکنش منطقی و درست ایران چه باید باشد؟ آیا اروپاییها خواهند توانست در سایه رادیکال شدن فضای سیاسی و دیپلماتیک بعد از ترور سردار سلیمانی و پاسخ موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اقدام خود شرایط را کنترل و مدیریت کنند؟ دیپلماسی ایرانی پاسخ به این سوالات و پرسشهای از این دست را در گفتوگویی با احمد نقیبزاده، ، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اروپا پی گرفته است که در ادامه میخوانید.
با توجه به اینکه این رویه و چارچوب سازوکار حل اختلافات برجامی از پیگیری اختلافات در نشست کمیسیون مشترک برجام در سطح معاونین وزراء گرفته تا نهایتا ارجاع پرونده اختلافات به شورای امنیت برای تعیین تکلیف نهایی، سوال مهمی که در این میان مطرح است این است که اساسا آلمان، فرانسه و انگلستان با چه هدفی دست به فعال کردن این ساز و کار زده اند؛ آیا پاریس، برلین و لندن با توجه به فشارهای ایالات متحده امریکا و علیرغم مواضعی که در خصوص حفظ برجام در این روزها مطرح کردهاند تلاش دارند که پرونده به شورای امنیت کشیده شود و نهایتا مکانیسم ماشه فعال شود و یا اینکه اروپاییها در راستای مواضعشان به واقع نگران از برنامه کاهش تعهدات برجامی ایران، به خصوص گام پنجم و نهایی هستند و ذیل این نگرانیها است که به دنبال عقبنشینی ایران در گامهای برداشته شده هستند؟
واقعیت این است که هر دو وجهی که شما به عنون هدف غایی اروپاییها در فعال کردن سازوکار حل اختلافات برجامی مطرح کردید، منافاتی با همدیگر ندارند. چون هر دو هدف، منافع اروپا را در توقف برنامه فعالیتهای هستهای ایران تامین میکند. یعنی اروپاییها اگر بتوانند با فعالکردن سازوکار اختلافات برجامی و طی پروسه طولانی مدت حقوقی، سیاسی و دیپلماتیک آن، ایران را به نقطهای برسانند که از گامهای کاهش تعهدات برجامی عقبنشینی کند، یک موفقیت برای اروپاییها در تحقق خواستههایشان محسوب میشود و در آن سو حتی اگر نهایتا این امر محقق نشود و پرونده به شورای امنیت برود، باز هم به سود اروپاییها خواهد بود. البته من معتقدم که اروپاییها به هیچوجه در شرایط کنونی خواهان آن نیستند که پرونده اختلافات برجامی به شورای امنیت، فعال شدن تحریمها و بازگشت قطعنامهها کشیده شود، چرا که اروپاییها در وضعیت حساس کنونی بعد از ترور سردار سلیمانی و حمله موشکی ایران به دنبال مدیریت شرایط و کاهش تنش، تخاصم و تشنج هستند. چون اروپاییها نیک میدانند اگر پرونده فعالیتهای هستهای ایران به شورای امنیت کشیده شود، وضعیت سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی از شرایط کنونی به مراتب بغرنجتر و رادیکالتر خواهد شد و در آن وضعیت احتمال دارد شرایط از کنترل اروپا و غرب خارج شود که تبعات سوء جدی برای اروپاییها در پی خواهد داشت. لذا اروپا حتی المقدور سعی دارد در همین پروسه مذاکرات سیاسی، حقوقی و دیپلماتیک که بعد از فعال شدن سازو کار حل اختلافات برجامی در نظر گرفته شده است به یک نقطه تفاهم و اشتراک نظر با ایران برسند تا مانع از وخیمتر شدن شرایط شوند. به هرحال اکنون اروپاییها نگرانی جدی از این بابت دارند که ایران بعد از اعلام گام پنجم و نهایی خود در کاهش تعهدات برجامی به سمت غنیسازی ۲۰ درصد گام بردارد که در این صورت احتمالا واکنشهای جدی از سوی ایالات متحده امریکا شکل خواهد گرفت و وضعیت از این پیچیدهتر خواهد شد. بنابراین اروپا سعی کرده است با فعال کردن سازوکار اختلافات برجامی از یک سو مانع از آن شود که ایران به سمت برداشتن گامهایی در خصوص غنیسازی ۲۰ درصد برود و از آن سو مانع از وخیمتر شدن وضعیت شود. چرا که برجام منافع سیاسی و امنیتی جدی برای اروپاییها در پی داشته است. لذا اروپا سعی دارد در بستر مذاکرات سازوکار حل اختلافات برجامی که در نظر گرفته شده است، مدیریت شرایط را در دست بگیرد.
پیرو نکات مهم شما آیا جمهوری اسلامی ایران با برداشتن گام پنجم و نهایی خود در کاهش تعهدات برجامی که ضمن رفع محدودیت در افزایش تعداد سانتریفیوژها، رسما عنوان کرده است که دیگر با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی (شامل ظرفیت غنی سازی، درصد غنی سازی، میزان مواد غنی شده، و تحقیق و توسعه) مواجه نیست، این پیام را به جامعه جهانی و به خصوص سه کشور اروپایی عضو توافق هستهای (آلمان، فرانسه و انگلستان) مخابره کرده است که به سمت غنیسازی ۲۰ درصد گام برخواهد داشت؟ آیا ذکر این نکته که همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی حتی بعد از گام نهایی کمافی السابق ادامه خواهد یافت و ایران خود را متعهد به ان پی تی، پروتکل الحاقی و تداوم نظارت آژانس میداند، مانع از این نخواهد بود که ایران با عملیاتی کردن گام پنجم از برجام خارج نشده است؟
در راستای آنچه مطرح کردید من هم معتقدم که اگر چه جمهوری اسلامی ایران در عمل اقدامی برای غنی سازی ۲۰ درصد انجام نداده و نمیتوان عنوان کرد که با گام پنجم و نهایی کاهش تعهدات برجامی، تهران از توافق هستهای خارج شده، اما این واقعیت را هم باید پذیرفت که اکنون گام پنجم ایران در سایه شرایط بعد از ترور سردار سلیمانی از نگاه غرب و به خصوص اروپا حاوی گامها و اقدامات بسیار تندی است. یعنی اکنون اروپا به هیچوجه نمیتواند این نگرانی، خطر و حتی تهدید را منطقی بداند که ایران، ذیل گام پنجمش، برای غنیسازی ۲۰ درصد و دستیابی به سلاح هستهای تلاشی نداشته باشد، خصوصا که تهران دیگر خود را با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی (شامل ظرفیت غنی سازی، درصد غنی سازی، میزان مواد غنی شده، و تحقیق و توسعه) مواجه نمیداند، آن هم در شرایطی که روز به روز شاهد افزایش تنشها میان ایران و ایالات متحده امریکا بعد از پاسخ موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستیم. بنابراین با توجه به نکته قبلی خود باز هم تکرار میکنم که اروپا سعی کرده است با فعال کردن ساز و کار اختلافات برجامی شرایط را به سمت کاهش تنش و تشنج ببرد. البته من معتقدم که در آن سو جمهوری اسلامی ایران نیز سعی کرده است با این گامهای کاهش تعهدات برجامی خود به ویژه گام پنجم، اروپاییها را به یک واکنش وادار کند تا در برابر بدعهدیها و انفعالشان یک گام مثبت، ولو اندک بردارند. کما اینکه علیرغم تمام گامهای برداشته، ایران بارها به صراحت عنوان کرده است که اگر اروپا تعهدات خود را در قبال برجام عملیاتی کند، تمام این گامها قابل بازگشت خواهد بود و برجام به حالت قبل از 18 اردیبهشت ماه سال جاری باز خواهد گشت.
اگر چه ذیل گفته و تحلیل شما اروپاییها با فعال کردن ساز و کار حل اختلافات برجامی خواهان آن هستند که با مدیریت تنش و تشنج حاکم، پرونده فعالیت هستهای ایران به شورای امنیت و فعال شدن مکانیسم ماشه کشیده نشود، اما آیا در بستر واقعیات این امکان وجود دارد که برخی از کشورها مشخصا ایالات متحده، عربستان سعودی و اسراییل عنان کار را از دست اروپاییها خارج کنند. خصوصا که اخبار موثقی دال بر این وجود دارد که اساسا درخواست سه کشور اروپایی برای فعال کردن سازوکار حل اختلافات برجامی به واسطه تهدید دونالد ترامپ در خصوص افزایش تعرفههای گمرکی بر خودروهای اروپایی تا سقف ۲۵ درصد بوده است؛ چنان که محمد جواد ظریف نیز در توئیتی این مساله را بهطور ضمنی پیش کشید. با توجه به این واقعیت چه تضمینی وجود دارد که در آینده بازیگری و بازیگردانی مخرب واشنگتن، تل آویو و ریاض شرایط را به جایی نرساند که کنترل وضعیت از دست اروپا خارج شود و پرونده از فاز حقوقی وارد فاز امنیتی و سیاسی و ارجاع به شواری امنیت شود؟
من معتقدم که به شکل بسیار پررنگ و جدی این خطر و تهدید وجود دارد که در هفتهها و ماههای آتی شاهد بازی مخرب واشنگتن، تل آویو و ریاض برای خارج کردن کنترل از دست اروپاییها در قبال سازوکار حل اختلافات برجامی باشیم. در این میان واشنگتن تلاش جدی خواهد داشت که آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به عنوان یک مرجع ذی صلاح به سمتی بکشاند که پرونده فعالیت هستهای ایران وجههای سیاسی و امنیتی پیدا کند و به این واسطه اروپاییها را نهایتا به سمت ارجاع پرونده فعالیتهای هستهای به شورای امنیت، بازگشت تحریمها و فعال کردن قطعنامهها بکشاند. خصوصا که اگر جمهوری اسلامی ایران نیز در آن سو هیچگونه انعطاف سیاسی و دیپلماتیک از خود نشان ندهد و پیش شرط لازم برای بازگشت از گامهای انجام شده در کاهش تعهدات هستهای را فقط و فقط عملیاتی شدن تعهدات اروپاییها در نظر داشته باشد، به نظر میرسد که بستر لازم برای نفوذ و اعمال فشار امریکا، اسراییل و عربستان در پروسه بررسی حل اختلافات برجامی و خارج شدن کنترل از دست اروپا به شکل جدی وجود خواهد داشت. ضمن اینکه باید این واقعیت را هم در نظر گرفت که اساسا سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان به عنوان اعضای حاضر در توافق هستهای در مقابل فشارهای ایالات متحده امریکا توان عملیاتی چندانی ندارد و نمیتوانند قدم مستقلی بر دارند. لذا به نظر میرسد در این میان اروپاییها سعی دارند فقط مدیریت و میانجیگری شرایط را به منظور جلوگیری از تصاعد تنش در پیش بگیرند تا در عین حفظ چهره مستقل از خود، مانع از بغرنجتر شدن شرایط شوند. با این تفاسیر من معتقدم اگر در نهایت ساز و کار حل اختلافات برجامی آنگونه که اروپاییها مدنظر دارند، عملیاتی نشود، در نهایت در مسیر ایالات متحده امریکا گام برخواهند داشت.
در این شرایط به نظر شما واکنش ایران در قبال این اقدامات چه خواهد بود؟
به نظر من اکنون جمهوری اسلامی ایران دست به اقدام جدی نخواهد زد که باعث افزایش تنشها شود. از این رو من معتقدم که اکنون تهران سعی دارد شرایط و وضعیت را، البته از نگاه خود، به نحوی کنترل و مدیریت کند تا زمانی که نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده امریکا روشن شود. بنابراین من معتقدم اکنون همهچیز بستگی به نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده امریکا خواهد داشت. با این تفاسیر اگر انتخابات ریاستجمهوری پیشرو در ایالات متحده امریکا با پیروزی دونالد ترامپ رقم بخورد مطمئنا همین دریچههای نیمبند دیپلماسی و مذاکره با اروپاییها هم به تدریج بسته خواهند شد.
علیرغم تمام نکاتی که به آن اشاره کردید به نظر میرسد که جمهوری اسلامی ایران، ذیل مواضع و نگاه مسوولان داخلی از توئیتها و واکنشهای تند رییس دستگاه سیاست خارجی به خصوص در جریان اولین دیدار ظریف با جوزف بورل، مسوول جدید سیاست خارجی اتحادیه اروپا در هندوستان گرفته تا خط و نشانهای دیروز یکشنبه علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی در نطق پیش ار دستور مبنی بر اینکه اگر اروپا به هر دلیلی رفتاری غیر عادلانه در استفاده از ماده ۳۷ توافقنامه هستهای (مکانیسم ماشه) داشته باشد؛ آنگاه جمهوری اسلامی تصمیم جدی در همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهد گرفت؛ نشان میدهد که تهران به دنبال انعطاف سیاسی و کوتاه آمدن از مواضع خود نیست. به نظر شما در چنین شرایطی که خبری از انعطاف سیاسی، آن هم در دورانی که شاهد رادیکال شدن فضای سیاسی و اجتماعی بعد از ترور سردار سلیمانی و پاسخ موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستیم، چه سرنوشتی برای برجام رقم خواهد خورد؟ آیا اروپاییها ناچار خواهند شد که به سمت فعال شدن مکانیسم ماشه پیش روند؟
همانگونه که شما اشاره کردید به نظر من هم اکنون آینده و سرنوشت برجام بیش از آنکه در دست اروپاییها باشد در سایه مواضع و واکنشهای جمهوری اسلامی ایران رقم خواهد خورد. البته این نکته را هم نباید فراموش کنیم که پاسخ موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حمله به پایگاه نیروهای نظامی ایالات متحده امریکا در عراق، پاسخ هوشمندانه، دقیق و حساب شدهای بود که به جنگ گسترده نظامی کشیده نشد. این نشان میدهد که اکنون سران و مسوولان در جمهوری اسلامی ایران، علیرغم رادیکال شدن فضای سیاسی دست به اقدامات بیمحابا نمیزنند. حال باید دید که این هوشمندی و انعطاف در خصوص برجام و مذاکرات با اروپا هم پی گرفته خواهد شد یا نه؟! اما شما به مواضع دستگاه دیپلماسی کشور اشاره کردید. در این راستا من معتقدم در این شرایط دستگاه دیپلماسی کشور چارهای جز پیروی از مواضع دستگاهها و نهادهای امنیتی و نظامی ندارد و نمیتواند نگاه مستقلی از آنها را در پیش بگیرد. البته این احتمال را هم باید داد که با پیش رفتن سازوکار حل اختلافات برجامی و فراهم کردن بستر و فضای گفتوگوی بیشتر میان ایران و اروپا شاید مواضع تهران نیز دستخوش برخی تغییر و تحولات شده و قرین به انعطافهایی شود.