آغاز آتشبس سراسری در افغانستان
گروه جهان|
از نخستین ساعات شنبه «هفته کاهش خشونت» میان نیروهای دولتی و شبهنظامیان طالبان در افغانستان آغاز شد. قرار است در خاتمه این یک هفته توافقنامهای میان نمایندگان امریکا و طالبان در دوحه پایتخت قطر، امضاء شود. این آتشبس به معنای برقراری آتشبس سراسری و خاتمه دادن به خونریزی و تخریب نیست اما قرار است به آن منتهی شود.
بهگزارش خبرگزاری آلمان، توافق بر سر کاستن از درگیریهای خشونتآمیز پس از ماهها مذاکره میان طالبان و نمایندگان ایالات متحده که بارها با وقفه روبرو شد به دست آمد. مایک پومپئو وزیر خارجه امریکا، پنجشنبه اعلام کرده بود واشنگتن و نیروهای طالبان به توافقی دست یافتند تا پس از دههها بحران، خشونت در افغانستان بهطرز چشمگیری کاهش یابد. پومپئو گفته اگر طی این یک هفته خشونتها واقعا کاهش یابد، امریکا و نمایندگان طالبان توافقنامه همهجانبهای امضاء خواهند کرد تا زمینه بازگشت آرامش به افغانستان را فراهم کند. در همین حال مارک اسپر وزیر دفاع امریکا، هشدار داده که اگر شبهنظامیان طالبان به تعهدات خود در این یک هفته پایبند نمانند، ایالات متحده همچنان آمادگی دارد که از همپیمانان خود در افغانستان دفاع کند.
نشریه افغانستاندیلی نوشته: از شنبه برای یک هفته طرح کاهش چشمگیر خشونت از سوی طالبان به اجرا گذاشته میشود. طرحی که پس از شکست مذاکرات 9 دورهای صلح میان امریکا و طالبان در قطر، از سوی طالبان مطرح شده و مدتهای زیادی روی آن بحث و تبادل نظر جریان داشت. خصوصا این طرح در زمانی از سوی طالبان مطرح شد که از یک سو مذاکرات آنها باشکست مواجه شده بود و از سوی دیگر، گزینه آتشبس دایمی از سوی دولت افغانستان همواره به صورت جدی و پیاپی به عنوان یکی از پیششرطهای گفتوگوهای صلح مطرح میشد. سوی سوم و پنهان نیز در این مورد وجود دارد که اکثرا به حدس و گمان منجر میشود، آن سوی سوم این است که در سالهای گذشته طالبان در فصل زمستان بهدلیل سرما و مشکلات راههای مواصلاتی و تدارکاتی این گروه، از توانایی کمتری برای پیشبرد عملیاتهای تهاجمی نظامی برخوردار بودند.
طرح کاهش خشونت نیز در زمانی مطرح شد و در زمانی به اجرا گذاشته میشود که طالبان بهطور طبیعی از توانایی راهاندازی عملیاتهای نظامی برخوردار نیستند و ممکن است که با اندک تاثیرگذاری بر شاخه نظامی از این آزمون موفق بیرون بیایند. در صورت موفقیت در این آزمون، در بیست و نهم ماه جاری میلادی، توافقنامه صلح میان طالبان و ایالات متحده امریکا به امضا میرسد. هرچند این سناریو از قبل طرحریزی شده است و به نظر میرسد که هفته کاهش خشونت در صورت موفقیت طالبان یا شکست آنان، تاثیری بر روند امضای توافقنامه صلح نخواهد گذاشت. با این حال تصور میکنیم که تا اینجای کار همهچیز به خوبی پیش رفته است، هفته کاهش خشونت به پایان میرسد و توافقنامه صلح میان طالبان و جانب امریکا امضا میشود، سوالی که پیش میآید این است: سناریوهای بعدی چه میتواند باشد؟
دوم: یکی از سناریوها میتواند گزینه آتشبس دایمی باشد. طبق گزارش رسانهها و اظهارنظر کسانی که از نزدیک گفتوگوهای صلح میان ایالات متحده امریکا و طالبان را دنبال میکنند، بعد از امضای توافقنامه صلح یکی از تعهدات طالبان به اجرا گذاشتن آتشبس و آغاز گفتوگوهای بینالافغانی است. به اجرا در آوردن گزینه آتشبس محک اصلی برای طالبان است؛ چون که فصل سرد به پایان میرسد و با آغاز فصل بهار و باز شدن راههای مواصلاتی و تدارکاتی طالبان، قدرت این گروه برای راهاندازی عملیاتهای نظامی افزایش مییابد. از سوی دیگر، طبق گزارشهای مسوولان امنیتی و رسانهها، روابط رهبری طالبان با شاخه نظامی این گروه در بسیاری موارد قطع شده و شاخه نظامی دست به عملیاتهای غیرمنسجم و بدون رهبری و خودسرانه زدهاند. قطع روابط رهبری طالبان با شاخه نظامی میتواند معناهای مختلف داشته باشد، از جمله اینکه روابط نظامیان و رهبران طالبان بهلحاظ تکنیکی مخدوش و قطع گردیده که کنترل بر وسایل ارتباطی میان گروهی آنان بیشتر شده و معنای دوم آن نیز این است که رهبران طالبان تاثیرگذاری خود را بر شاخه نظامی و رادیکال و جنگجویان از دست داده است. با تمام اینها میتوان ادعا کرد که طالبان به هر صورت از طرح کاهش خشونت میگذرند اما سوال این است که در چنین شرایطی، طالبان قدرت به اجرا گذاشتن گزینه آتشبس را نیز دارند یا خیر؟
سوم: آغاز گفتوگوهای بینالافغانی مساله دیگری است که پس از امضای توافقنامه صلح امریکا-طالبان اتفاق میافتد.
در اینجا مشکلات بیشتر میشود و سوالهای جدیتری پیش میآید. در این مورد سردرگمی طالبان به همان میزان است که سیاستمداران افغانستان با آن درگیر هستند. نخستین سوال این است که طالبان در گفتوگوهای بینالافغانی با چه گروهی حاضر به گفتوگو میشوند؟ با دولت افغانستان که از دل انتخابات گذشته ریاستجمهوری بیرون آمده یا گروههای سیاسی و احزاب که از قبل با طالبان نشستهای را داشتهاند؟ جواب میتواند ساده باشد: طالبان اگر قرار بود که با احزاب سیاسی وارد گفتوگو شوند، نباید منتظر نتایج انتخابات میبودند و با این گروهها توافق میکردند اما گروههای سیاسی فقط میتواند از گروه خود نمایندگی کند و نه از مردم افغانستان. پس این گفتوگوها نمیتواند مشروعیت قانونی را فراهم کند و طالبان ناگزیرند با دولت افغانستان گفتوگو کنند. اگر طالبان حاضر به گفتوگو با دولت افغانستان شوند، پس آنها مشروعیت دولت را نیز پذیرفتهاند، با این دولت صلح میکنند و وارد نظام میشوند. چیزی که همواره از سوی طالبان تاکنون رد شده است. طالبان تاکنون بیشتر از اینکه خواهان مشارکت در دولت باشند، برنامه تسخیر کامل دولت را به پیش بردهاند. اگر طالبان از این خواست خود که تسخیر کامل قدرت و تغییر ساختار حقوقی نظام باشد، دست بکشند به این معناست که جمهوریت و نظام مبتنی بر قانون اساسی ادامه پیدا میکند، طالبان نیز بخشی از نظام میشوند و در مسیری که 19سال طی شده، همراه و همگام میشوند. در صورتی که طالبان از خواستهایی چون تعدیل قانون اساسی یا تغییر ساختار نظام دست بکشند، وارد ساختار فعلی نظام شوند، در این صورت افغانستان یک بحران بزرگ را پشت سر گذاشته و یک گام به جلو برای رسیدن به دولت و ملت واحد برداشته است.