ضرورت تنظیمگری و ویرانگری فیلترینگ
استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است: «تنظیمگری به معنای نظم بخشیدن است نه محدودیت و فیلتر کردن؛ رگولاتوری مبتنی بر نظارت قانونی است و ضرورت دارد اما فیلترینگ نگاهی سلبی دارد و بسیار ویرانگر است.» به گزارش ایرنا، اسماعیل قدیمی در خصوص تببین مفهوم درست رگولاتوری و اهمیت وجود و فعالیت سازمان تنظیمگری محتوای صوت و تصویر در فضای مجازی، با تعریف مقوله تنظیمگری در فضای مجازی گفت: «باید دو دیدگاه، تفسیر یا تجزیه و تحلیل را در این رابطه لحاظ کنیم. اصولا فعالیت کاربران در فضای مجازی و مناسبات ارتباطات جمعی باید براساس آزادیهای مدنی، مبادلات آزاد، روابط انسانی و البته مصلحتها و نیازهای جامعه باشد. به موازات این رویکرد، نهادهای قانونی و نظارتی نیز باید ناظر باشند تا قوانین وضعشده موجود مرتبط با فضای مجازی و رسانههای جمعی و عمومی برآمده از آن نقض نشود. مقولهای که نقش حاکمیت را پررنگ میکند، همین تنظیمگری و رگولاتوری مبتنیبر آموزش مردم، ارتقای توانمندیها و قابلیتهای آنها در کاربرد این فضا، بهبود مناسبات و در نهایت استفاده بهرهورانه از ابزارها است. سازمان یا سازمانهای تنظیمگر باید بر اعمال قوانین و قواعد موجود نظارت کنند تا به حقوق و حریم شخصی افراد خدشهای وارد نشود. از سوی دیگر، باید تلاش شود تا علاوه بر آموزش و ارایه اطلاعات لازم، بسترها و امکاناتی فراهم آید تا مردم بتوانند در تمامی زمینههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مشارکت داشته باشند. نقش دولت، حاکمیت و نهادهای نظارتی، در وهله اول راهنمایی، آموزش و هدایت کاربران در هر فضای رسانهای است و نه دخالت، نگاه سلبی داشتن و محدود کردن آزادیهای اولیه و مبرهن. در صورت تحقق این مهم، خود کاربران در هر فضای رسانهای و از جمله شبکههای اجتماعی، احساس مسوولیت کرده و بسیاری از ملاحظات و اقتضائات را در نظر میگیرند.» وی با اشاره به اهمیت تنظیمگری بهخصوص در زمینه محتوای صوت و تصویر در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی اظهار کرد: «امروزه بیشتر صاحبنظران علوم ارتباطات و رسانه اعتقاد دارند دولتها و متولیان و گردانندگان سازمانها و نهادهای نظارتی، در مرتبه اول وظیفهای جز ارتقای ظرفیتها و پتانسیلهای شهروندان، افراد، گروهها و سازمانها برای رسیدن به سطحی از توانمندی جهت حضور و مشارکت در رقابتهای جهانی ندارند. اگر تعاملات سازنده میان سازمانها برقرار و گفتمان دموکراتیک و قانونگرایانه در جامعه پیاده شود و از سوی دیگر، حاکمیت و دولت نیز نقش خود را در این زمینه بهخوبی ایفا کنند، کاربران فضای مجازی حتی در بحث صوت و تصویر به سمت نوآوری و خلاقیت پیش میروند. با تعامل بهتر و رضایتمندی بیشتر، میتوان شاهد تولید ملی در حوزه تولید محتوا و تصویر در شبکههای اجتماعی بود.»
این استاد ارتباطات با بیان اینکه تنظیمگری به معنای نظم بخشیدن است نه محدودیت و فیلتر کردن، گفت: تنظیمگری باید توسط خود کاربران، سازمانها، متولیان و استارتآپها صورت بگیرد. حاکمیت هم در این میان باید نقش نظارتی داشته باشد تا افرادی که در این فضا فعالیت دارند احساس آرامش کنند و از احقاق حق و حقوق خود مطمئن باشند. اگر رگولاتوری مبتنیبر نظارت قانونی باشد نه رویکردهای مداخلهجویانه، بسیار هم خوب است و باید انجام شود. در مقابل تنظیمگری، فیلترینگ نگاهی سلبی دارد و بسیار ویرانگر است و کاملا بر عکس عمل میکند. البته این نکته را هم باید در نظر داشت که ماهیت فضای مجازی، زمینه فیلترینگ و سانسور را تا حدود زیادی از بین برده است. در عصر گوتنبرگ این باور وجود داشت که اگر روزنامه یا کتابی چاپ شود و مشکلی داشته باشد به راحتی میتوان جلوی نشر و توزیع آن را گرفت اما این باور در فضای رسانهای امروز دیگر کارکرد ندارد. فضای مجازی آنقدر گسترده است که اصولا قابل کنترل نیست. از سوی دیگر، این فضا پتانسیلها و قابلیتهایی برای نشر در اختیار دارد که بهراحتی نمیتوان فیلتر، سانسور و نظارت را بر آن اعمال کرد.» قدیمی با تاکید بر اهمیت وجود یک نهاد قانونی و رسمی به عنوان متولی تنظیمگری محتوای صوت و تصویر در فضای مجازی، بیان کرد: تنظیمگری در دنیای امروز بیشتر بهسمت تنظیم کاربر است، چون کاربر یک رسانه به حساب میآید و به راحتی میتواند گروه تشکیل دهد و اخبار را نشر دهد و به مبادله اطلاعات بپردازد. به عبارت دیگر، این نهاد قانونی باید با آموزش کاربران، نوعی خودتنظیمگری را در میان فعالان فضای مجازی و شبکههای اجتماعی برقرار سازد. در مجموع، تنظیمگری رویکردی سلبی نیست و از آنجا که امکان اعمال فیلتر بر رسانههای جمعی نوین وجود ندارد، راهنمایی و آموزش کاربران کارساز خواهد بود.» وی با اشاره به تامین حقوق فعالان تولید محتوا در فضای مجازی گفت: «باید مفاهیمی همچون آموزش، فیلترینگ و خودغربالگری را اصلاح کرد. باید قوانینی وضع کرد تا کسی که در فضای مجازی شایعهپراکنی میکند و اخبار فیک انتشار میدهد، بداند که تحت تعقیب قرار میگیرد و مجازات خواهد شد. مبانی اخلاق حرفهای و حقوقی جامعه نیز باید اصلاح شود. تنظیمگری و رگولاتوری در اصل یک نظام حقوقی است و جز از طریق آموزش محقق نمیشود. وقتی صحبت از آموزش در عرصه ارتباطات میکنیم یعنی محدودیتهایی وجود دارد که کاربر باید آنها را به رسمیت بشناسد. به عنوان نمونه، افراد، گروهها یا سازمانهایی که برای کودکان تولید محتوا میکنند باید متخصص این حوزه باشند و مجوزهای لازم را از نهادهای حافظ و تامینکننده حقوق کودک دریافت کنند. در عین حال، باید دورههای آموزشی و توجیهی لازم را بگذرانند. در تولید محتوا باید از ناهنجاریهایی همچون تبلیغ خشونت پرهیز کرد و ملاحظاتی مانند عدم افشای اطلاعات سری و مهم کشور را مدنظر داشت و اخلاق عمومی را زیر پا نگذاشت.»