تیمورتاش، از وزارت دربار تا قتل در زندان
بیست و پنجم اسفند 1311، محاکمه پنهانی عبدالحسین تیمور تاش وزیر پیشین دربار رضاخان پهلوی آغاز شد. رضاشاه بارها به وزرا و کارمندان عالیرتبه دولت گفته بود که حرف تیمور حرف من است. به تیمورتاش هم گفته بود که امور نظامی با من و مابقی امور با تو. بدینترتیب تیمورتاش در سیاست داخلی و خارجی کشور فعال مایشاء شد. رضاشاه بنا به توصیه دوست دیرینهاش- دبیر اعظم بهرامی- تیمورتاش را به عنوان وزیر دربار خود برگزیده بود. اما فعال مایشاء بودن گرچه در ظاهر اغواکننده و فریبنده به نظر میرسد اما در باطن برای فرد، دشمنان ریز و درشتی هم میکند که عمده دلیل آن حسادت و رقابتهای سیاسی با هدف بیرون کردن حریف از صحنه است. در مورد تیمورتاش میتوان بهطور آشکاری این موضوعات را مشاهده کرد. او طی خدمت خود به عنوان وزیر دربار، دشمنان داخلی و خارجی متعددی برای خود تراشید. ناراحتی قلبی و چند بار سکته، تیمورتاش، وزیر پرنفوذ دربار رضاشاه را واداشت که مدتی استراحت کند. او پس از دو هفته استراحت در ساحل چمخاله به تهران بازگشت و مستقیم به دیدار رضاشاه رفت. احساس کرد که دیگر شاه آن صمیمیت سابق را با او ندارد. گویا توطئه دشمنانش کارساز شده و موفق شدند، ذهن شاه را خراب کنند. اواخر پاییز همان سال دیگر صبر رضاشاه به اتمام رسید و دستور داد که تیمورتاش را از دولت اخراج کنند. روز شنبه سوم دی ماه مطبوعات تیتر زدند: «آقای تیمورتاش وزیر دربار پهلوی از خدمت معاف گردیدند». او ابتدا در خانهاش تحت نظر قرار گرفت سپس راهی زندان قصر شد. پس از دو دوره محاکمه به اتهام واهی دریافت رشوه از حاج حبیتالله امینالتجار اصفهانی در جریان واگذاری حق انحصاری تجارت تریاک به تحمل حبس و مصادره اموال محکوم شد و به زندان قصر بازگشت. تیمورتاش در تاریخ نهم مهر ماه سال ۱۳۱۲ در زندان قصر از دنیا رفت. پس از استعفای رضاشاه از سلطنت در سال ۱۳۲۰ و محاکمه اعضای شهربانی و ماموران زندان قصر، مشخص شد که ماموران شهربانی، تیمورتاش را در زندان به امر شاه خفه کردهاند. سیدحسن تقیزاده درباره او میگوید: «تیمورتاش در زمان خود همهکاره بود و هیچ کاری بر خلاف نظر او انجام نمیگرفت و نظریات و خواستههای رضاشاه را به خوبی و درستی و صداقت و لیاقت انجام میداد ولی افسوس که تیمورتاش این بوذرجمهر عصر، مردی که نقص و عیبی مهم نداشت از میان ما رفت.»