تحول در نظام معرفتی و شیوه حکمرانی بعد از کرونا
محمدعلی وکیلی
این روزها در زمینه تبعات کرونا در بخشهای مختلف اقتصادی، سیاسی، معرفتی، اجتماعی و... مقالات فراوانی در رسانههای گروهی منتشر میشود که در هرکدام از آنها از زاویه خاص به این موضوع پرداخته میشود. شخصا معتقدم کرونا در کنار تمام ویژگیها و شاخصهایی که در حوزههای گوناگون به جای میگذارد از یک منظر در حوزه تمدنسازی و تحول نظام معرفتی نیز واجد ویژگیهای اثرگذاری است. این پدید تازه در سبک زندگی افراد و شیوه حکمرانی حاکمان اثرات بنیادینی ایجاد خواهد کرد و همین گزارههاست که توانایی و ظرفیتهای تمدنسازی را ایجاد میکنند. با توجه به این واقعیت که اقتصاد و معیشت همواره و حتی قبل از کرونا نیز یکی از اولویتهای اصلی کشور بوده است طبیعی است که هر تغییر و تحولی که این پدیده در بخش کسب و کار و اقتصاد باقی بگذارد؛ باید با توجه افزونتر و موشکافی بیشتر مورد بررسی قرار بگیرد. اثرات کرونا بر روی کسب و کار عمومی مردم تا به امروز تاثیرات مخربی بوده است، بههرحال آندسته از فعالان اقتصادی خرد که در دستهبندیهای اقتصادی به آنها کارگران روزمزد یا دستفروشان و... یاد میشود بیشترین فشارها و آسیبها را تجربه کردهاند؛ آسیبهایی که ضرورت حمایتهای دولتی از این دسته از مشاغل و طبقات را یادآور میسازد. مساله مهم اما این است که آیا اقتصاد ایران امکان تبدیل تهدید کرونا به فرصتی برای احیای دوباره و رشد را دارد یا نه؟ به هرحال فضای کل کسب و کار ایران تحت تاثیر اقتصاد جهانی است زمانی که فضای کلی کسب و کار در فضای بینالمللی دچار آسیب شود؛ به تبع آن اقتصاد ما نیز متاثر خواهد شد. ما در حوزه تامین مواد اولیه و انتقال تکنولوژی حتی قبل از کرونا هم به دلیل تحریمها دچار مشکل بودیم اما کرونا این فشار را افزونتر ساخته است. ضمن اینکه برخی از کارشناسان هم اعلام میکنند که کرونا ممکن است ذائقه مصرفی مردم را نیز دچار تغییر کند. تغییر ذائقهای که باعث خواهد شد برخی محصولات که قبلا در سبد مصرفی مردم قرار داشتند، در ادامه از سبد مصرفی خارج شوند و برخی محصولات تازه که قبلا در سبد مصرف نبودهاند، با تقاضاهای بیشتری مواجه شوند. این تغییرات باعث میشود تا برخی از واحدهای تولیدی آسیب ببینند و ظرفیتهای تازهای پیش روی بخشهای دیگر اقتصادی ایجاد شود. پایش مستمر محیطهای کسب و کار و انتقال دادههای اطلاعاتی از نیازها، مطالبات، ضرورتها اولویتهای این بازار به صاحبان کسب و کار یکی از مهمترین ضرورتهایی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. تولیدکننده ایرانی باید بداند که در کدام حوزه تغییرات در ذائقه مصرفی مردم رخ داده است؛ چه نیازهای تازهای در شرایط جدید ایجاد شده که باید به آن پاسخ مناسب داده شود.
معتقدم ظرفیتهای اقتصادی ایران به گونهای است که میتواند با تکیه بر ظرفیتهایش از چالشهای پیش رو عبور کند. عبور از این دالان تاریخی اما نیازمند بررسی دقیق مجموعه تحولاتی است که در اثر کرونا ایجاد شده است و در کنار آن نظام معرفتی و حکمرانی سازمانیافتهای که بتواند به مطالبات مختلف مردم پاسخ دهد.