نخستین سفر پادشاهی ایرانی به اروپا
سلطان صاحبقران 25 سال پس از تاجگذاریاش، نام خود را به عنوان نخستین پادشاه ایران که پای خود را به ممالک اروپایی گذاشت، ثبت کرد.
ناصرالدین شاه قاجار ۱۹ آوریل ۱۸۷۳ برابر با 30فروردین 1252 به توصیه صدراعظم ترقیخواه خود، میرزا حسینخان سپهسالار، به اروپا رفت. مدت این سفر حدود چهار ماه بود و تا دوم ژوئیه ادامه داشت.
هدف سپهسالار از تدارک این سفر برای شاه، بازدید از پیشرفت کشورهای غربی و جلب رضایت او برای اجرای آنها در ایران بود. سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا و مطالعه در وضع حکومت کشورهای اروپا او را به ادامه اصلاحاتی که قبل از سفر به اروپا آغاز کرده بود ترغیب کرد. اولین زمزمههای تغییر و تحولی که منجر به پیدایش انقلاب مشروطه در ایران گردید، در تماس با غرب میتوان جستوجو کرد. در این زمینه، یحیی دولتآبادی نویسنده وقایع مشروطه مینویسد: «در اواسط قرن سیزدهم اسلامی، که مراوده ایرانیان با اروپاییان زیاد شد، به اقتضای زمان، افکاری در ایران به هیجان آمده، به خیال میافتد از روشنایی عصر حاضر استفاده نموده، این است که درصدد برمیآیند از اروپا معلم به ایران بیاورند و از ایران محصل به اروپا بفرستند.»
اما سفر ناصرالدین شاه و دیگر شاهان قاجار، بیشتر مظاهر تمدن غرب را وارد ایران کرد و آنها قادر به درک مبانی تفکر غرب نبودند. بهعلاوه اینکه آنها بیشتر برای عیشونوش به غرب رفتند. همچنین ناصرالدینشاه میدانست که عمیق شدن در فرهنگ غرب، باعث فروپاشی قدرت استبدادی او میشود، اما نوع لباس، راه آهن، خیابانها و... برای او جالب به نظر میرسید.
ناصرالدین شاه خود، یک بار مورد سوء قصد چند تن از بابیان قرار گرفته بود و در سفر دومش به اروپا در برلین پایتخت آلمان، با سوء قصد نسبت به جان گیوم اول امپراتور آلمان مواجه شد. بنابراین تا حدی به این فکر افتاد که از استبداد حکومت خود بکاهد به همین منظور به سبک ممالک اروپا در سازمان سیاسی و اداری ایران تغییراتی داد و به اقتباس بعضی از مظاهر تمدن جدید اروپا مانند تلگراف و راه آهن و سازمان پلیس و امثال آن دست زد. ناصر الدین شاه، حدود چهار هفته در راه بود تا از گردنههای کوههای البرز، خود را به بندر انزلی رسانده و با کشتی به بندر آستراخان روسیه رفت. شاه ملازمان بسیاری از جمله عدهای از زنان حرمسرا، سوگلی و عدهای از ملیجکان و خواجگان دربار، وزرا، شاهزادگان، عکاس باشی، قهوهچی و تعدادی از نیروهای نظامی را به همراه خود برد که پس از رسیدن به روسیه، تعدادی از آنها را بازگرداند. او پس از رسیدن به مسکو، که برای اولینبار از طریق قطار صورت گرفت، به سن پترزبورگ رفت و با استقبال گرم تزار رو به رو شد. سپس به ترتیب، به کشورهای آلمان، بلژیک، انگلستان، فرانسه، سوییس، اتریش و ایتالیا مسافرت کرد. در آلمان، علاوه بر گیوم اول، امپراتور آلمان، با بیسمارک، صدراعظم آهنین، نیز دیدار کرد و پس از بازدید از شهرهای مختلف این کشور راهی بلژیک شد. در بروکسل، پادشاه لئوپولد دوم، از او پذیرایی کرد و از آنجا راهی انگلیس شد. ناصرالدین شاه، از بدو ورود از بندر دوور تا پای پلههای کاخ باکینگهام، مورد استقبال شاهزادگان و رجال درباری واقع شد و روز سوم اقامت در لندن، به ملاقات ملکه ویکتوریا رفت. وسعت شهر لندن و کثرت جعیت و خطوط آهن که نقاط مختلف شهر را به هم متصل میکرد، ناصرالدین شاه را تحت تاثیر قرار داد. شاه خیلی از چیزهایی که در شهر لندن دیده در یادداشتهای خود نوشته است؛ ماشین چمن زنی، کالسکه بچهها، اسکلهها، و خیابانهایی که با چراغ گازی روشن میشدند. در فرانسه با مارشال ماکماهون، رییسجمهور، در سوییس با فرانسوا ژوزف و در ایتالیا با ویکتور امانوئل دوم ملاقات و گفتوگو کرد. سلطان قاجار، به جز عکاسی از اماکن و مناظر مختلف، هر شب مشاهدات و خاطرات خود را به منشی میگفت و او یادداشت میکرد که بعدها منتشر شد.