محرومان ؛تورم 40 درصدی وکرونا
حمایت اقتصادی از اقشار محروم کلیدی و بنیادین است
افزایش نرخ رشد اقتصادی کاهش نرخ تورم و افزایش تولید چند مساله کلیدی کلان کشور است
مهدی بیک | «باید از درسهایی که زندگی پیش رویمان قرار میدهد استفاده کنیم وگرنه هرگز به پیش نخواهیم رفت.» این عبارتی است که مهدی تقوی دکترای اقتصاد از دانشگاه تهران و استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با استفاده از آنها تلاش میکند تا تفسیر و تحلیلی از شرایط امروز اقتصادی کشور ارایه کند. شرایطی که این استاد اقتصادی معتقد است با استفاده از ظرفیتهای حوزههای مختلف باید هرچه سریعتر به فکر بهبود آن بود تا طبقات کمتربرخوردار آسیب کمتری ببینند. اقشار محرومی که ناچارند با تورم 40درصدی و درآمد پایین روزگار خود را سپری کنند. تقوی اما معتقد است که ریشه برخی از مشکلات اقتصادی را باید در بیرون و مساله تحریمها جستوجو کرد و ردپای بخشی از مشکلات را نیز باید از داخل دانست. از منظر این کنشگر اقتصادی مشکلات خارجی و تحریمها را نباید رها کرد و باید از ظرفیتهای دیپلماسی تخصصی و دیپلماسی عمومی برای حل و فصل آنها استفاده کرد؛ اما مشکلات ریشهدار اقتصادی داخلی، معادلهای است که تقوی حل و فصل آنها را در گرو مشارکت مجموعه ظرفیتهای کشور میداند. مشارکتی که در صورت تحقق میتواند فاصله ایران را با توسعه پایدار کمتر کند و رونق تازهای در فضای کسب و کار و معیشت مردم ایجاد کند.
در شرایطی با شما گفتوگو میکنیم که اقتصاد ایران در شرایط خاصی قرار دارد. جدای از مشکلات اقتصادی برآمده از کرونا که به عنوان یک متغیر دامنهدار در فضای اقتصادی ظهور کرده، مشکلات ریشهدار دیگری نیز اقتصاد ما را از رشد مورد نظر بازداشته است. مشکلاتی چون تحریمهای اقتصادی، فساد، سوءمدیریت و... باعث شده تا نتوانیم به اندازه ظرفیتهایمان در مسیر رشد قرار بگیریم، شما شرایط اقتصاد کشور را چطور ارزیابی میکنید؟
بله این مشکلاتی که شما به آن اشاره کردید مشکلات مهمی در اقتصاد کشورمان محسوب میشوند؛ عناوین دیگری هم میتوان به لیست این مشکلات اضافه کرد، اما فراموش نکنید که تحریمهای اقتصادی ایالات متحده علیه ایران باعث شده تا اقتصاد ایران نتواند به دورنمای مورد نظرش برسد. خیلی ساده است شما کافی است آمارهای اقتصادی قبل از تحریمها در بخشهایی چون رشد اقتصادی، نرخ تورم و... را با زمان بعد از تحریمها و آغاز جنگ اقتصادی و روانی با ایران را بررسی کنید. اعداد و ارقام روشن است ما قبل از تحریمها به مرز فروش 2میلیون و 800 هزار بشکهای رسیده بودیم، مشتریان متنوعی از اروپا، آسیا، آفریقا و... داشتیم، اما امروز بین 1میلیون بشکه تا 600هزار بشکه نفت در روز میتوانیم بفروشیم آن هم آیا چین از ما بخرد یا نخرد؛ پول حاصل از این فروش را به ما بدهد یا ندهد. تازه انتقال پول هم از چین و سایر کشورها برای ایران هزینههای بسیاری را در پی دارد. معلوم است زمانی که فقط چین از ما نفت بخرد ما هم ناچاریم بازارهایمان را در اختیار جنس چینی قرار دهیم. این از دست دادن بازارهای نفتی اصلا موضوع سادهای نیست؛ از دست رفتن سهمیهای که ایران به صورت سنتی در بازارهای نفت داشته تبعاتی در بخشهای مختلف به دنبال خواهد داشت. خب شما این دو شرایط را که با هم مقایسه کنید یعنی دوران قبل از تحریمها با دوران پساتحریم، متوجه میشوید که مساله اصلی ما حضور شخصی مثل ترامپ در کاخ سفید است. حضور ترامپ در کاخ سفید و اتخاذ رویکرد خصمانه با ایران و توجه نکردن به نظرات کارشناسان و...باعث شده تا ایران تحت فشار شدید اقتصادی قرار بگیرد.
در میان این مشکلات کرونا هم متغیر دیگری است که میتواند برای اقتصاد ما تبعات خاصی داشته باشد؟
بله همانطور که اشاره کردید در این میان کرونا هم عامل تازهای شد. الان من 30 روز است از خانه بیرون نرفتهام و برنامه هایم در دانشگاه به تعویق افتاده است. این مساله عمومی کشور و اساسا جهان است. فضای آموزشی تعطیل شده، فضای دانشگاهی تعطیل شده، فضای مراودات عمومی تعطیل شده، طبیعی است زمانی که فعل و انفعالات اجتماعی و فیزیکی افراد تعطیل شود فضای عمومی اقتصاد و کسب و کار مردم در وضعیتی معلق قرار میگیرد. این اقتصاد تعلیق شده که هم مشکلات خارجی آن را در بر گرفته و هم مشکلات داخلی برای قرار گرفتن در مسیر درست نیازمند چیست؟ این به نظرم پرسشی است که میتوان بر اساس آن زیربنای یک بحث تحلیلی را آغاز کرد. قبل از هر نکتهای باید تلاش کنیم تا فضای سکونی را که امریکا تلاش میکند اقتصاد ایران را دچار آن کند؛ بشکنیم باید از ظرفیتهای دیپلماسی و ارتباطی مان با جهان پیرامونی استفاده کنیم تا افکار عمومی جهانی را متوجه مشکلات کشور کنیم. اینکه تصور شود خب ترامپ تحریم کرده دیگر کاری نمیشود کرد. روش معقولی نیست. اقتصاد ایران باید سهمش را از فروش نفت پس بگیرد.
ترامپ تلاش میکند دامنههای صادراتی ما را محدود کند؟ ما باید قلمروهای صادراتی تازهای را کشف کنیم که از طریق آنها بتوانیم محصولات تولیدی کشور را صادر کنیم. این قلمروهای صادراتی کجاست؟ کشورهای همسایه ایران. عراق، افغانستان؛ تاجیکستان؛ ارمنستان و...باید تلاش کنیم تا سکون مورد نظر ترامپ را بشکنیم. ترامپ تلاش میکند ما به فناوری دست پیدا نکنیم باید از ظرفیتهای فناورانه در کشور استفاده کنیم. ترامپ تلاش میکند تا ارتباط ما را با جهان پیرامونی محدود کند؟ ما باید فعالتر ارتباطاتمان را با جهان گسترش دهیم تا زمانی که به وضعیت عادی برگردیم. به هر حال ترامپ که تا ابد در کاخ سفید نمیماند؛ ما باید سعی کنیم که با کمترین تبعات از این دالان تاریخی عبور کنیم.
اما برای عبور از این دالان تاریخی برخی از اقشار مردمی به شدن آسیب میبینند؛ برخی از کارشناسان از شکاف طبقاتی تازهای در فضای عمومی اقتصاد کشورمان خبر میدهند؛ برخی از ظهور بیکاران فقیر صحبت میکنند، برخی معتقدند که طبقه متوسط در حال تنزل به طبقات پایینتر اقتصادی و معیشتی است و به زودی باید منتظر شاغلان فقیر هم باشیم.
موضوع حمایت اقتصادی از اقشار محروم یک موضوع کلیدی و بنیادین در اقتصاد است . در همه جوامع هم با تفاوتهایی این مباحث جریان دارد. باید ببینیم کشورهای توسعهیافته در این زمینه چطور عمل کردند. در سالهای ابتدایی دهه 50 خورشیدی که هم برای تحصیل به یکی از همین کشورهای توسعه یافته رفته بودم؛ در آن جوامع تلاش میکردند تا از طریق سرمایهگذاریهای ساختاری در بخشهایی چون آموزش، تحصیل، بهداشت و درمان، مهارت آموزی و... فضای لازم برای رشد را در اختیار شهروندان قرار دهند. از طریق این سرمایهگذاریهای ساختاری شرایطی فراهم میشود که مثلا خانوادههای محرومتر هم برای تحصیل مشکلی نداشته باشند. برای دانشگاه مشکل کمتری داشته باشند. برای بهداشت و درمان مشکلی نداشته باشند. تلاش میکنند تا افراد و اشخاص را مجهز به دانش مهارتی کنند تا بتواند از فضای کسب و کار بهره خود را ببرد. موضوع مهارتآموزی بسیار موضوع کلیدی است؛ شخصی که مهارت لازم برای کسب درآمد را نداشته باشد طبیعی است که امکان افزایش درآمد و رشد را نخواهد داشت. ما هم باید از این الگوها استفاده کنیم. از یک طرف نهادهای اجرایی و حاکمیتی از طریق سرمایهگذاریهای ساختاری باید تلاش کنند تا زمینه رشد افراد را فراهم کنند و از طرف دیگر افراد هم با استفاده از مهارتهایی که این ساختارهای زیربنایی تدارک دیدهاند سعی میکنند ماهی خود را از دریای اقتصاد و کسب و کار صید کنند. این یک ارتباط متقابل است؛ وقتی که مردم امکان فعالیتهای اقتصادی روتین را داشته باشند؛ کشور در مسیر رشد قرار میگیرد و تبعات آن متوجه دولت و نظام سیاسی هم میشود.
دولت و نظام سیاسی در این میان از چه طرقی میتوانند به بهبود شاخصهای اقتصادی و معیشتی مساعدت کنند.
چند مساله کلیدی کلان وجود دارد که باید به آنها توجه شود. یکی از این ملزومات، افزایش نرخ رشد اقتصادی است . دولت باید اول به دنبال بهبود اعداد و ارقام رشد باشد. در حال حاضر رشد منفی داریم. ساختار اجرایی باید به دنبال تحقق رشد اقتصادی باشد. مساله بعدی موضوع تورم است؛ پس یکی دیگر از موضوعاتی که باید به عنوان اولویت در ذهن تصمیمسازان قرار داشته باشد؛ موضوع تورم است؛ به هر حال تورم افسارگسیخته باعث فقیرتر شدن فقرا میشود، پس باید به دنبال مهار تورم باشیم. الان مردم تورم 40درصدی را تحمل میکنند در حالی که تنها 15 یا 20 درصد به حقوقهای افزوده میشود. پس در حالت طبیعی تورم باعث فقیرتر شدن طبقات محروم میشود. ضمن اینکه در این فضای ملتهب اقتصادی شاهد ظهور دلالان و رانت خواران هم خواهیم بود. موضوع رشد تولید شاخص دیگری است که باید به دنبال تحقق آن بود.نباید فراموش کرد که افزایش دامنههای تولید به تنهایی بسیاری از مشکلات اقتصادی را پوشش میدهد. از طریق رشد تولید، دامنههای صادراتی رشد پیدا میکنند. بیکاری مهار میشود، مهار بیکاری بسیاری از آسیبهای اجتماعی و فرهنگی را ساماندهی میکند. همانطور که شما هم مشاهده میکنید این زنجیرهای است که از طریق آن میتوان بسیاری از مشکلات اقتصادی را پوشش داد. ما باید انتخاب کنیم اگر پیشرفت میخواهیم باید در زمینه این شاخصهای اقتصادی حساس باشیم. باید نسبت به تولید حساس باشیم باید نسبت به بیکاری افراد جامعه حساس باشیم. نسبت به گستردهتر شدن دامنه فقر باید حساس باشیم.
در پایان اگر نکتهای باقی مانده که در شرایط فعلی احساس میکنید باید به آن توجه شود بفرمایید؟
کرونا به ما نشان داد که نباید نسبت به سرمایهگذاریهای در بخش سلامت بیتفاوت باشیم و بودجه بخش سلامت را مثلا به یارانههای نقدی و... اختصاص دهیم. به ما نشان داد که باید از ظرفیتهای مجازی و آنلاین استفاده بهتری کنیم.کرونا نشان داد که برخی افراد در این کشور اگر یک روز کار نکنند، معاششان به خطر خواهد افتاد و حتی به قیمت به خطر افتادن جانشان هم ناچارند که دستفروشی کنند؛ کارگری کنند و ...نشان مان داد که باید برای مقابله با فقر برنامهریزیهای دقیقتری داشته باشم. اما اینکه آیا ما قادریم از درسهایی که زندگی، پیش رویمان قرار میدهد، استفاده کنیم، موضوعی دیگری است که در آینده مشخص خواهد شد.