فرصت طلایی و نقدی بر ETF
عباس آرگون
پرسشی که این روزها ذهن خیلیها را به خود مشغول کرده، این است که دلیل رشد پرشتاب بورس در این شرایط نامناسب اقتصادی چیست؟ نخستین پاسخ شاید این باشد که دولت تمایل زیادی به تامین مالی از طریق بازار سرمایه دارد، به همین دلیل به سمت حمایت از این بازار سوق پیدا کرده است. همین موضوع به لحاظ روانی موجب استقبال بیسابقه مردم از این بازار و شتاب بیشتر رشد شاخص بورس شده است. عامل دیگر اینکه بسیاری از افراد با کاهش نرخ سود بانکی قادر به پوشش نرخ تورم نیستند، در نتیجه نقدینگیهای در اختیار خود را به سمت بورس هدایت میکنند، که این موضوع در اقبال مردم عادی به سمت بورس بیتاثیر نبوده است. اما نکتهای که در پس این اشتیاق به سمت بازار سرمایه پنهان است اینکه رشد پرشتاب شاخص بورس، با متغیرهای اقتصادی کشور همخوانی ندارد و میتوان عمدهترین دلیل این هجوم به سمت بازار سرمایه را نقدینگی زیاد و عدم جذابیت سایر بازارها مثل بازار سکه، طلا، ارز و مسکن عنوان کرد. از این رو، تقاضا برای بازار سرمایه به شکل بیسابقهای افزایش یافته و در مقابل عرضه سهام محدود است. بنابراین مادامی که تناسب بین عرضه و تقاضا به هم میخورد، شاخص سهام رشد میکند؛ یعنی قیمت بالا میرود. البته بخشی از این استقبال از بازار سرمایه را هم میتوان ناشی از انتظارات تورمی آینده عنوان کرد که برخی برای حفظ سرمایه و کسب سود بیشتر در آینده ترجیح دادهاند، داراییهای خود را به بازار سرمایه تزریق کنند. برهمین اساس، یکی از اقدامات مهم دولت این است که بازار سرمایه را تعمیق ببخشد و سهام بنگاههای دولتی را عرضه کند. چراکه وضعیت کنونی بازار سرمایه را میتوان یک فرصت طلایی برای بانکها و بنگاههای دولتی عنوان کرد تا بازار سرمایه به تعادل برسد، چراکه اگر در چنین شرایطی، عرضه جدیدی صورت نگیرد و هجوم نقدینگی به این بازار همینطور ادامه یابد، باعث میشود یکسری سهام با قیمتهای غیرواقعی معامله شوند و حباب در بازار سرمایه شکل بگیرد. بهطوریکه این روزها برخی از سهامها به ویژه سهامهای کوچک چند صد درصد بیشتر از ارزش ذاتی خود، رشد کردهاند، اما همچنان تقاضا برای این نوع سهامها وجود دارد. از این منظر، سمت تقاضا نباید محدود شود، بلکه باید سمت عرضه تقویت شود و شرکتهای بزرگ سهام خود را عرضه کنند. با این اوصاف، اکنون بهترین فرصت برای تامین مالی بنگاهها است که میتوانند سهام خود را عرضه کنند. در واقع با عرضه سهام شرکتهای جدید، میتوان شاهد تزریق پول جدید به سمت بخشهای مولد و به تبع آن شاهد اشتغالزایی و جهش تولید بود. اما موضوعی که انتقاد برخی را برانگیخته، اینکه قرار است سهام دولت در شرکتهای بورسی در قالب صندوقهای قابل معامله (ETF) به منظور تقویت بازار سرمایه انجام شود. این در حالی است که این نوع واگذاری مالکیت در عین حفظ کنترل و مدیریت دولتی در بنگاهها جای بحث است. زیرا عملا با این شیوه، دولت همچنان مدیریت بنگاهها را در اختیار دارد و تنها داراییهای خود را عرضه کرده است. این در شرایطی است که تفکر بخش خصوصی باید بر اداره آن بنگاه حاکم باشد.
نایبرییس کمیسیون بازار پول وسرمایه اتاق تهران