بیعت رکود و تورم در سال غیبت نفت
عبدالله مشکانی
قبل از مساله کرونا و آن زمانی که بودجه 99 در آذرماه سال گذشته به مجلس رفت، برآورد اولیه این بود که این بودجه حدود150 هزار میلیارد تومان کسری داشته باشد. انتظار میرفت که این کسری بودجه از طریق خلق پول جبران شود اما چون هنوز جزییات اعداد و ارقام دخل و خرج دولت منتشر نشده است نمیتوان درباره آن قضاوتی داشت. در چنین وضعیتی بود که با انتشار اخبار مربوط به شیوع کرونا و قرنطینه بعد از آن، عملا بخشی از کسب و کارها تعطیل شد.
زمانی که کسب وکارها تعطیل میشود ارایه کالاها به بازار هم کاهش پیدا میکند. بنابراین در یک طرف معادله اقتصاد ایران کاهش عرضه به وجود آمده است و از طرف دیگر بهطور مستمر خلق نقدینگی در حال انجام است و پول به بازار تزریق میشود. مساله مهمتر اما این است که در این بین کالایی هم وارد بازار نمیشود. این عدم ورود کالاها به بازار علاوه بر رکود در بخش تولید به علت کاهش ورود کالا به کشور بوده است.
خلق و سرازیر شدن نقدینگی از یک طرف باعث به وجود آمدن انتظارات تورمی شده و از طرف دیگر شرایط کرونایی باعث کاهش صادرات غیرنفتی به کشورهای دیگر مخصوصا کشورهای منطقه شده است. این کاهش صادرات غیرنفتی از کشور هم به معنای کاهش میزان ارزآوری خواهد بود. در این بین ما شاهد کاهش قیمت نفت به دلیل بروز جنگ نفتی بین روسیه وعربستان هستیم که همین قضیه قیمت نفت ایران را تا 10 دلار برای هر بشکه پایین آورده است.
همین رکود در صادرات غیرنفتی میتواند باعث بالا رفتن نرخ دلار نیمایی و افزایش قیمت ارز در کشور شود که در نهایت هزینههای تولید را بالا خواهد برد. از طرفی ما درباره حوزه تولیدی صحبت میکنیم که به دلیل وقوع شرایط کرونایی با خطر جدی کاهش تیراژ رو به رو است. مجموع این قضایا کاهش تولید را در عین افزایش قیمتها به وجود میآورد که اصطلاحا به آن «رکود تورمی» میگویند.
با این همه درباره کمبود کالا در کشور نگرانی چندانی وجود ندارد چرا که برخی از این کالاها مانند کالاهای وارداتی قابلیت جایگزینی سریع دارند؛ اما مساله نگرانکننده همان نرخ دلار است که در این میانه ممکن است دستخوش تلاطماتی شود. این واقعیت را فراموش نکنیم که از یک طرف صادرات غیرنفتی کاهش داشته و از طرف دیگر ارزآوری نفتی هم فعلا سقوط کرده است؛ شاخصهای زیادی هستند که منتظر تغییر در این کلان شاخصها هستند! یکی از این شاخصها نرخ دلار نیمایی است که باعث بالا رفتن هزینههای تولید و به تبع آن افزایش قیمتها برای مصرفکننده خواهد شد. در کنار این معادلات اقتصادی ما همچنین شاهد خلق پول و افزایش حجم نقدینگی در کشور هستیم. یکی از راهکارهایی که دراین برهه برای جذب حجم بالای نقدینگی در کشور انتخاب شده، بازار بورس است که اگر این بازار جذابیت خود را از دست بدهد ممکن است شاهد تلاطماتی در کف بازار باشیم که خود میتواند عاملی برای بیثباتی بیشتر اقتصادی باشد.
٭اقتصاددان