هشدار درباره ویلاسازی روی گسل مشاء
گروه راه و شهرسازی|
زلزله 5.1 ریشتری گسل مشاء در 19 اردیبهشت سال جاری و پس لرزههای بعدی آن و از جمله وقوع بزرگترین پس لرزه با قدرت 4 ریشتر در 7 خرداد سال جاری نگرانیها و البته مراقبتها و بررسیها را افزایش داده است.
علی بیتاللهی، رییس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی درباره شرایط تنش زا بودن زمین در محدوده استان تهران در صفحه شخصی خود در تلگرام نوشته است: «زمین لرزههای دو ماه اخیر جنوب غرب تهران، جهت یافتگی زمین لرزههای کوچک از قم تا آوج در طول 220 کیلومتری جالب توجه است. این زمین لرزهها همراه با زلزله دماوند و پسلرزههای آن معرف وجود تنش در ناحیه است. ابعاد تنش نامعین است و لذا نمیتوان در مورد رهایی آن با رخداد همین زلزلههای کوچک اظهارنظر کرد.»
در این حال، بیتاللهی دیروز از انجام مطالعه و بازدید میدانی روی ساخت و سازهای منطقه دشت مشاء خبر داد و گفت: در امتداد گسل مشاء در پهنای ۲۰ کیلومتری در دو طرف گسل حدود ۸ شهر با ۲۶۰ هزار نفر و ۲۰۱ آبادی با ۹۵ هزار نفر جمیعت متاثر از فعالیت گسل هستند. او در گفتوگو با پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی در خصوص ساختوسازها و میزان مقاومت ساختمانهای مسکونی در مجاورت گسل مشاء که موجب لرزهخیزی فراوان در منطقه دماوند و تهران شده و موجبات نگرانی مردم ساکن در این مناطق را فراهم کرده است، به ارایه توضیحاتی پرداخت. رییس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی گفت: در پی وقوع زلزله با بزرگی ۵.۱ دماوند در ۱۹ اردیبهشت ۹۹ ضمن تهیه گزارشی کامل از این زلزله با جزئیات آن در مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی اقدام به بازدید میدانی و مستندسازی ساخت و ساز روی حریم گسل مشاء شد که اینکار به اتمام رسیده است.
عضو هیاتعلمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی ادامه داد: با بررسیهای انجام شده مشخص شد که طول تقریبی گسل مهم و لرزهزای اطراف تهران؛ گسل مشاء که از آن به عنوان مهمترین گسل برای خطر زلزله تهران نام برده میشود، حدود ۲۲۰ کیلومتر است.
۸ شهر و ۲۰۱ آبادی متاثر از فعالیت گسل مشاء
بیتاللهی هدف از این بازدید و مطالعه را بررسی وضعیت محدوده مشاء، دشت مشاء، روستای مشاء و همچنین بررسی ساخت و ساز و وضعیت مراکز مسکونی روی این گسل و اطراف آن عنوان کرد و افزود: در امتداد گسل مشاء در پهنای ۲۰ کیلومتری در دو طرف گسل مشاء حدود ۸ شهر قرار دارند که شامل بومهن، آبعلی، رودهن، شمشک، دماوند، لواسان، فشم و پردیس هستند و جمعیت شهری ساکن در این شهرها حدود ۲۶۰ هزار نفر است. همچنین در همین پهنه در اطراف گسل مشاء از شرق تا غرب تهران حدود ۲۰۱ پارچه آبادی واقع شده که در این روستاها نزدیک به ۹۵ هزار نفر جمیعت ساکن هستند. به گفته وی، واحدهای روستایی فاقد اسکلت حدود ۱۴ هزار واحد و واحدهای شهری فاقد اسکلت حدود ۱۱ هزار واحد است که در مجموعه حدود ۲۵ هزار واحد مسکونی و حدود ۸۰ هزار نفر جمعیت در واحدهای فاقد مقاومت در برابر زلزله ساکن هستند.
بیتاللهی اعلام کرد: با اینکه روستای مشاء ۳۷۰ نفرجمعیت را در خود جای داده است ولی در همان محدوده دشتمشاء و اطراف آنکه محدوده خوش آب و هواست نزدیک به ۳۰۰۰ بنا و عمدتا به شکل ویلا احداث شده است. همه این ساختمانها روی گسل مشاء و یا در مجاورت نزدیک آن قرار دارند.
عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در بیان پیشنهادات آن مرکز برای محدوده مشاء و شهرها و آبادیهای پیرامون آن، توضیح داد: در اولویت نخست، ضرورت دارد، واحدهای مسکونی فاقد اسکلت در اولویت بهسازی و مقاومسازی قرار بگیرند. همچنین، با توجه به اینکه گسل مشاء گسل فعالی است، ضرورت دارد تا اقدامات پیشگیرانه در محدوده آن انجام شود.
ضرورت ایجاد محدودیت در ویلاسازی
بیتاللهی تصریح کرد: باید محدودیتی برای این آهنگ شتابان ویلاسازی در این منطقه انجام و اهرم کنترلی ایجاد شود. این منطقه از نظر لرزهخیزی، لرزهخیزی بالایی دارد و شاهد هستیم که در روزهای تعطیل جمیعت فراوانی در این جمعیت خطر سکنی دارند. همین دلیل در صورت بروز زلزله مدیریت بحران زلزله اهمیت دارد. وی گفت: باید تجهیزات لرزهنگاری و شتابنگاری در منطقه با توجه به اهمیت منطقه توسعه یابد و همچنین ضرورت دارد در خصوص شرق تهران و لرزه خیزی آن اقدامات کافی انجام شود.
مطلقا بودجه نداریم
بیتاللهی در حالی از لزوم توسعه تجهیزات لرزه نگاری و شتاب نگاری در منطقه یادشده سخن به میان آورده است که پیش از این، دکتر مهدی زارع، استاد زلزلهشناسی به «تعادل» گفته بود: مسوولان امر میگویند مطلقا بودجهای برای انجام کارهای علمی در حوزه زلزله نداریم. او اظهار کرده بود: یک کمبود خیلی بزرگی که در کشور وجود دارد، کمبود درک و شناخت واقعیت است. وقتی کمبود درک و شناخت وجود داشته باشد، آن وقت دیگر درد هم حس نمیشود. یعنی کمبود درد هم داریم. در این صورت، برای درمان اقدامی صورت نمیگیرد. من و همکارانم اگر سالهای سال هم درباره این مسائل حرف بزنیم، مسوولان به ما میگویند که چون رشته و تخصص شما این هست، مساله زلزله برایتان به دغدغه تبدیل شده و مهم است. البته این سخن درست است و ما به دلیل رشته و تخصصمان بیشتر از سایرین نسبت به این مساله حساس هستیم و صحبت میکنیم.
دکتر زارع افزوده بود: اما این همه ماجرا نیست. به عنوان مثال صبح چهارشنبه و قبل از وقوع پسلرزه 4 ریشتری 7 خرداد، اتفاقا درباره زلزله تهران در جلسهای دنبال بودجه بودیم، اما یکی از پاسخهایی که دریافت کردیم، این بود که مطلقا بودجهای وجود ندارد. اما من فکر میکنم نبود بودجه به خاطر این است که اساسا مسالهای وجود ندارد و هر گونه صرف بودجه درباره هر نوع کار مطالعاتی و علمی، اگر به زبان هم نیاید، تصور پس ذهن این است که داریم پولمان را دور میریزیم. احساس این است که داریم پول را تو جوی میریزیم و آن را آب میبرد و چرا این کار را بکنیم. هزارتا مشکل دیگر از قبیل بیکاری و تغذیه و... در کشور وجود دارد و آن مسائل را باید برویم و حل کنیم. بنابراین، صحبت این بود که با همکاریهای بینالمللی کمبودهای مطالعاتی را جبران کنیم، اما ما تحریم هستیم و اگر کشورهای دیگر خواسته باشند با ما کار کنند، مسائل مختلفی وجود دارد که مانع این کار میشود حتی چین و روسیه ملاحظاتی در این باره دارند. در واقع هم تحریم هستیم و هم خودمان، خودمان را تحریم کردهایم. از یک طرف، جامعه علمی با کشورهای خارجی نمیتواند همکاری کند یا نمیتوانند از امکانات موجود در خارج به صورت برون سپاری استفاده کنند. از طرف دیگر، در داخل هم که بخواهد حرکتی انجام دهد، پاسخ این است که حتی یک ریال بودجه هم وجود ندارد. اما، حسم این است که بودجه وجود دارد و با توجه به مشاهداتم، فکر میکنم که در همین شرایط سخت اقتصادی هم بودجه و امکانات حتی برای این جور کارها وجود دارد و راهحلهایی را میشود فکر کرد که از دل آن بودجههایی را برای انجام یکسری از کارها کنار بگذاریم.
دکتر زارع همچنین درباره پیامدهای وقوع یک زلزله بزرگ در تهران اظهار کرده بود: پیامدهای زلزله بزرگ تهران متعدد است. زلزله بزرگ، احتمالا یک سری پیامدهای زنجیرهای مانند آتشسوزی، ناامنی، متلاشی شدن شیرازه امور، خرابیهای و آسیبهای ثانویه ناشی از پسلرزهها خواهد داشت. همچنین مشکلات مضاعفی از سمت بخشهای آسیبپذیرتر شهر برای سایر بخشها ایجاد خواهد شد. مثلا مناطق مرکزی و جنوب تهران، در صورت وقوع زلزله بزرگ، دچار مشکل میشوند و این مشکل ناحیهای میتواند منشأ مشکل برای سایر مناطق شهر شود. همچنین مناطق حاشیه نشین در صورتی که از زلزله دچار آسیب شوند، میتوانند برای محلههای داخل شهرها مساله درست کنند.
او افزوده بود: یک مثال دیگر بزنم. اکثر مراکز درمانی تهران، تقریبا در یک محور شمالی- جنوبی توزیع شدهاند، یعنی تمرکز اکثر مناطق تهران در یک کریدور شمالی- جنوبی است اما تهران الان یک شهری است که کشیدگی شرقی و غربی دارند و تقریبا به شکل یک مستطیل است. در این شرایط، اگر در مناطق غربی و شرقی پایتخت دچار مشکل شوید باید بیماران و آسیب دیدگان را به مراکز درمانی واقع در محور شمالی – جنوبی مرکز شهر بیاورید. همین مساله، بار مشکلات اضافه میکند. اگر در روز زلزله رخ دهد، چهار میلیون جمعیت اضافه هم که برای کار به تهران میآ یند، به مشکلات ناشی از زلزله اضافه میشود. اگر شب زلزله رخ دهد، جمعیتی که خواب هستند و آسیب میبینند، این مشکلات را تشدید میکنند.