مداخله ناکارآمد مالیاتی در بازار مسکن
عطا آیتاللهی
هفته گذشته مجلس طرح مالیات از خانههای خالی را تصویب کرد. بر این اساس، در صورتی که شورای نگهبان مصوبه مجلس را تایید کرده و به قانون تبدیل شود، طی ضوابط مشخصی از مالکان خانههای خالی مالیات اخذ خواهد شد. این در حالی است که بر این باورم که روشهایی مانند گرفتن مالیات و تحت فشار گذاشتن موجران نوعی دخالت در مسائل مالکیتی، حقوق شخصی و مسائل اقتصادی افراد است. دخالتهایی که ناموفق نیز هستند. در عین حال، معتقدم حل مشکل مسکن دو پارامتر دارد. یکی حمایت از بخش تولید مسکن با هدف ارزانتر تمام شدن قیمت مسکن است. دوم حمایت از طرف تقاضا است. راهحلی غیر از این هم وجود ندارد. با توجه به اینکه چنین دخالتهایی در گذشته نیز بوده اما موفق نبوده است، به نظر در آینده نیز توفیقی نخواهد داشت. در عین حال، از آنجا که این مصوبه واقع بینانه و منطبق با شرایط نظام مالکیت و فرهنگ مالکیت در کشور نیست، اجرای آن بسیار سخت خواهد بود. البته به این معنی نیست که این مصوبه اجرا نخواهد شد یا ناموفق خواهد بود، بلکه اجرای آن بسیار دشوار خواهد بود. این در حالی است که چنین مصوبهای، اجرایی بسیار قوی میطلبد. سئوالی که از دولت و وزارت دارایی داریم این است که شما چقدر در دریافت مالیات بر اجاره که مبنای اخذ مالیات از خانههای خالی هم هست، موفق بودهاید؟ همواره شاهد اجارهنامههای صوری بودهایم. افرادی را میشناسیم که با حضور در محضر ثبت اسناد رسمی اجارهنامهای را با ماهی 50 هزار تومان ثبت میکنند و رسمی است. محضر ثبت میکند، طرفین هم امضا میکنند، در حالی که مناسبات و رابطه مالی واقعی بیرون از دفترخانه بین مالک و مستاجر، چیز دیگری بود. دارایی هم به همین سند اکتاف میکند و به ریز مساله وارد نمیشود. طی50 سال گذشته که در حرفه مهندسین مشاور فعال بودهام، شاهد طرحها و ولوایح مختلف قانونی بودهام که تصویب شدند اما هیچوقت اجرا نشدند یا کارآمد نبودند. این هم به هر حال، یک قانون است. مجلس محترم است. مصوبات آن قابل احترام است و همه باید تبعیت کنند. اما در عین حال، میتوان قانون را نقد کرد. از این رو، اگر واقعا قبل از اینکه این طرح تبدیل به قانون شود، به عنوان یک پیشنویس در معرض قضاوت کارشناسی گذاشته میشد، واقعیتهای بسیاری دستگیرشان میشد. به اعتقاد من این اتفاق اگر بخواهد به صورت جدی پیگیری شود، چند پیامد دارد. اول اینکه نقل و انتقالات صوری در بازار مسکن بهشدت رایج میشود. دوم اینکه در سمت تولید مسکن اثر منفی میگذارد.
به اعتقاد من سیاست سازندگان مسکن این است که هر چه زودتر واحد تولید شده خود را بهفروش برسانند تا پروژه جدیدی را شروع کنند.حال در شرایطی که هزینههای زمین و مصالح ساختمانی افزایش یافته است، اگر سازندگان را مجبور کنید که واحدهای ساخته شده خود را در شرایط بیثباتی اقتصادی در بازار مسکن عرضه کنند، آیا پس این اجبار، آنها دوباره سراغ ساخت و ساز خواهند رفت؟ از این رو، این مساله مالیات بر خانههای خالی میتواند روی تولید مسکن نیز اثر منفی بگذارد و سازندگان را دلسرد کند. از این جهت، مالیات بر خانههای خالی حرکت درستی نیست و ما باید به بخش تولید مسکن کمک و تسهیل کنیم. در همین حال، کسانی که ملکی را میخرند، آن را خالی نمیگذارند و تمایل دارند از محل دریافت اجاره نیز منتفع شوند و حتی گفته میشود که خانه بدون سکنه به مرور مستهلک میشود. من به عنوان یک شهروند، اگر مشمول این مصوبه شوم، از آن تبعیت خواهم کرد. اما نسبت به اینکه این مصوبه در کلیت بازار مسکن و اجاره کمکی میکند، من خوشبین نیستم.اگرچه مساله وجود 1000 واحد خالی متعلق به یک بانک تکذیب شد، اما اگر مساله قانون گذار این است، چرا برای مردم عادی قانون نوشته شده است که دو واحد مسکونی بیشتر نمیتوانید داشته باشید و سومی مشمول مالیات میشود. از این رو، اگر مساله دانهدرشتها هستند، باید برای آنها راهکار پیدا شده و قانون وضع شود.