صف کشی حقوقیها روبه روی دولت
مهدی بیک|پشت پرده نوسانات اخیر بورس چیست و چه تحرکاتی باعث این نوسانات شده است؟ زمزمههایی که این روزهادر خصوص رویارویی حقوقیهای بورس و نهادهای اجرایی در خصوص عرضه سهام دارادوم شنیده میشود از کجا نشات میگیرد؟ چرا دولت تصمیم به عدم عرضه دارادوم گرفت؟ این پرسشها و پرسشهایی از این دست این روزها در محافل اقتصادی و گعدههای کارشناسی و حتی در جمعهای مردم و کوچه و بازار جریان دارد و در خصوص ابعاد و زوایای گوناگون آن بحث و تبادل نظر میشود. دادههای اطلاعاتی محرمانهای درباره تحولات بورس که معمولا مردم عادی از آنها باخبر نمیشوند و در سطوح بالای معاملاتی بورس جریان دارد. ماجرای این نوسانات از جایی آغاز میشود که کارشناسان، دلسوزان کشور و برخی تحلیلگران بورس متوجه این واقعیت شدند که عرضه سهام دارا دوم ممکن است مشکلاتی برای سهامهای خرد ایجاد کند و در ادامه باعث بروز برخی نارضایتیهای عمومی در کشور شود. ارزیابیهایی که در نهایت رویارویی حقوقیها و دولتیها را در بورس شکل داد و باعث بروز نوسانات اخیر بورس شد.
سکانس اول: انداختن سنگ در آب
گفته میشود انداختن یک سنک کوچک در برکه آرام میتواند آرامش را از اب بگیرد و موجهای متعددی ایجاد کند. این نظریه در خصوص بازارهای اقتصادی هم صدق میکند؛ یک متغیر ظاهرا بیربط و کوچک میتواند باعث نوسانات جدی در بازار شود.ماجرای نوسانات بازار بورس به عرضه دارا دوم باز میگردد؛ در واقع بیشترین ضربه به بازار بورس را «ای تی اف دارا دوم» به بورس وارد کرد؛ علت هم این بود که این چهار سهم معروف پالایشی که قرار بود عرضه شود به زعم کارشناسان ارزندگی لازم در قیمت را نداشت چه رسد به اینکه این سهام دست به دست شود و به قیمتهای بسیار بالاتر هم فروش رود؛ اما با توجه به اینکه کارگزاران و کارتلهای بزرگ مبتنی بر سیاستگذاریهای کلان مشتریان خود عمل میکنند ممکن است در جایی بخواهند خریدی کنند که ارزندگی لازم را هم نداشته باشد. چنانچه این کارتلهای بزرگ و حقوقیهای اثرگذار برای خرید دارا دوم که کارشناسان معتقد بودند ارزندگی لازم را ندارد؛ ورود میکردند؛ بدون تردید دامنه وسیعی از حقیقیها و تازه وارد آن بورس هم به تبع آنان اقدام به خرید گسترده این سهام میکردند و دامنه وسیعی از مشکلات عمومی و اقتصادی کشور را در بر میگرفت. معادله پا پس کشیدن دولت از عرضه دارا دوم و متعاقب آن رویارویی حقوقیها با دولت از همین جا آغاز میشود.
سکانس دوم؛ همه چیز زیرنظر است
روایت دیگری در خصوص بورس مطرح است که مبتنی بر آن اعلام میشود دولت و شخص همتی رییس کل بانک مرکزی در بازار بورس بازیگران و تحلیلگران اثرگذاری دارد. بازیگرانی که با ابزارهایی که در اختیار دارند قادرند تصویری از تحولات آینده را قبل از وقوع آن به دست آورند و آن را در اختیار دولتیها و شخص رییسجمهوری قرار دهند. زمانی که تحلیلگران دولتی متوجه این واقعیت شدند که نوسانات احتمالی بازار بورس که در اثر عرضه دارادوم ایجاد خواهد شد، هرچند که برای حقوقیها و کارتلهای بزرگ تبعات گستردهای ندارد اما باعث از میان رفتن دامنه وسیعی از سرمایههای خرد و عمومی میشود؛ هشدارهای لازم را به نهادهای مسوول دادند تا چارهای برای سرمایههایی بیندیشند که توسط اقشار کمتربرخوردار وارد بازار شده و نوسان گسترده در آن میتوانست تبعات امنیتی و اجتماعی گستردهای به بار بیاورد. زمانی که چشمانداز آینده پیش روی دولتمردان تصویرسازی شد؛ دولتیها هم ترجیح دادند که از عرضه جلوگیری کنند تا بعد از بررسیهای دقیقتر دوباره این موضوع را در دستور کار قرار دهد یا ندهد.
سکانس سوم؛ حقوقیهای نقابدار وارد میشوند
بعد از تصمیماتی که دولت برای حفاظت از منابع عمومی مردم گرفته بود؛ حقوقیهایی که برای این عرضه برنامههای وسیعی را تدارک دیده بودند و نقدینگی فراوانی را گردآوری کرده بودند، چهره برانداختند از خانه برون تاختند که چرا دولت عرضه را متوقف ساخته است؟ برخی حقوقیها هم که در پیک قیمت خرید کرده بودند تا بعد از عرضه دارادوم از این سرمایهگذاری سود ببرند به این جمع پیوستند. بعد از توقف عرضه، حقوقیها که اینبار خود را قویتر از هر زمانی میدیدند؛ رویاروی دولت ایستادند. این کارتلهای بزرگ با منابع کلانی که در اختیار دارند میتوانند در برابر هر سهی، صف خرید طویلی ایجاد کنند و شاخصها را وارد فاز نزولی کنند تا از این طریق به دولت فشار بیاورند که این اتفاق هم افتاد. یععنی حقوقیها تا زمانی که دولت از تصمیم خود عقبنشینی نکرد و اعلام نکرد که بین وزارتخانههای اقتصاد و نفت برخی ناهماهنگیها رخ داده و این ناهماهنگیها باعث تاخیر در عرضه بوده، دست از فشار بر دولت برنداشتند.
سکانس چهارم؛ زمانی برای اصلاح بازار
البته دولت هم بلافاصله در برابر حقوقیهای عصبانی کوتاه آمد و از طریق حقوقیهایی که در بورس دارد این فضاسازی رسانهای را آغاز کرد که عرضه بزودی و با آغاز هفته دولت از سر گرفته خواهد شد. اما در این میان هستند تحلیلگرانی که معتقدند این عقبنشینی دولت در برابر حقوقیها استراتژیک است ودولت با هدف شناسایی کانونهای قدرت در بورس حرکتی را پایه ریطی کرده تا مشخص شود کدام کارتلهای بورسی توانایی اثرگذاری عمیقی بر بورس را دارند تا برنامهریزی برای مهار و کنترل آنها را در دستور کار قرار دهد. مطابق این نظریع موضوع بورس دیگر تنها مربوط به دولت و شخص ریس جمهوری یا رییس کل بانک مرکزی نیست و کل نظام و حاکمیت پشت بورس ایستاده است. بنابراین موضوع رویارویی دولت با حقوقیهای اثرگذار، اولین سکانس از فیلم بلندی است که طی ماهها و سالهای آینده هم ادامه خواهد داشت.
سکانس پایانی: اینجا چراغی روشن است
تحولات بورس طی روزهای اخیر و فراز و نشیب بورس، نشان میدهد که بلافاصله پس از عقبنشینی ظاهری دولت و اعلام وزرای اقتصاد و نفت در خصوص اینکه عرضه دارا دوم بزودی صورت خواهد گرفت، شاخصها دوباره بسمت رشد حرکت کردند. در واقع چالشی که بین برخی کارتلهای حقوقی و دولت در بورس ایجاد شده بود فروکش کرد. چالشی که حقوقیها بر سر منافع بیشتر آغاز کردندو تا نشان دادند زمانی که دولت به این مطالبات پاسخ ندهد؛ حقوقیها از ابزارهایی که در بورس دارند استفاده میکنند تا دولت را مجبور به انجام کاری کنند که برای آنها سود دارد. این خطری است که از منظر برخی تحلیلگران عنوان میشود. اما بهرغم تمام این تحولات مثبت و منفی بورس همچنان به راه خود ادامه میدهد؛ ورای مخالفتها و موافقتهایی که در خصوص بازار سرمایه ارایه میشود بورس در کشورمان آرام آرام چنان جایگاهی پیدا میکند که سایر گزارههای اثر گذار را تحت الشعاع قرار میدهد. براساس این قرائت بورس حتی در حوزه حکمرانی مطلوب نیز جایگاه خاصی را در چشمانداز آینده بازی خواهد کرد. در جریان عدم عرضه دارا دوم بنظر میرسد دولت و اساسا حاکمیت در راستای منافع عمومی مردم وارد میدان شده تا در اثر این تصمیم سرمایههای خرد آسیب نبیند.