قراردادهایی که یکسره باختند
محمدمهدی فروردین
بعد از بروز مشکلاتی که در خصوص شکایت ویلموتس از فوتبال ایران مطرح شده، نمایندگان مجلس بدنبال آن هستند تا با طرح سوال از وزیر ورزش ابعاد و زوایای گوناگون موضوع را مورد بررسی و تحلیل قرار دهند تا دیگر شاهد یک چنین قراردادهای خسارت باری در فضای عمومی کشور نباشیم. اما واقع آن است که یک چنین خسارتهایی فقط در صحنه ورزش و فوتبال رخ نمیدهد و ردپای یک چنین قراردادهایی را میتوان در سایر حوزههای اقتصادی، صنعتی و...هم پیدا کرد. بسیاری از قراردادهایی که این مدلی میشود و برای ما یکسر باخت است؛ به خاطر این است که از ابتدا، منافع ملی در آن دیده نشده است و همواره منافع دلالها و واسطهها در بندها و ردیفهای آن لحاظ شده است. معتقدم که باید نهادی در حوزه قراردادهای حقوقی بین المللی در کشورمان ایجاد شود تا همه این قراردادها در حوزههای گوناگون در این ساختار حقوقی مورد بررسی قرار بگیرد و تا زمانی که این ساختار حقوقی پاسخ مثبت نسبلت به انعقاد قراردادی نداده، مدیران ورزشی، صنعتی، بازرگانی و اجازه بستن قراردادها را نداشته باشند. رویکرد مجلس و اساسا تمام نهادهای نظارتی در این زمینه باید رویکردی بازدارنده باشد تا در آینده یک چنین اتفاقاتی تکرار نوشد. اتفاقاتی که منشأ اصلی وقوع ان به سوءمدیریتهای متولیان این سازمانها باز میگردد. در مورد حوزه ورزش باید در زمان عقد قرارداد تلاش شود تا حقوقدانان شناخته شده مسیر را تحت نظر داشته باشند تا همیشه بازنده پروندههای حقوقی ما نباشیم. موضوع دیگر این است که در شرایط فعلی که اقتصاد ایران تحت شدیدترین نظام تحریمی ممکن قرار دارد؛ چه ایرادی دارد که کمی در زمینه بهکارگیری نیروهای ورزشی خارجی بیشتر فکر کنیم و از نیروهای داخلی استفاده کنیم. ما در ایران مربی کاربلد و متخصص, علمی و متعهد کم نداریم.ورزشکاران با کیفیت هم در ایران کم نیستند باید از این استعدادها حمایت کنیم؛ اگر دنبال افتخارآفرینی در ورزش هستیم باید آکادمیهای ورزشی داخلی را حمایت کنیم تا از دل این آکادمیها سردارآزمونها، جهانبخشها و طارمیها ظهور کنند. این افراد در شرایطی که ساختار قوام یافتهای برای استعدادیابی وجود ندارد با تکیه بر توان شخصی از مناطق محروم کشورمان برخاستهاند. شما تصور کنید اگر بر اساس یک سیستم درست استعدادیابی اقدام به ظرفیتسازی نیروی انسانی در حوزه ورزش شود چه ارزش افزودهای نصیب کشور میشود. ضمن اینکه میتواند شور و نشاط هم در کشور ایجاد کند و باعث رشد غرور ملی مردم شود، چرا که یک بازیکن ایرانی مثلا به فلان تیم ترانسفر شده است. از این دست استعدادها در این کشور فراوان وجود دارد. چهرههایی که نه تنها ارز از کشور خارج نمیکنند، بلکه باعث ارزآوری در کشور نیز میشوند؛ این در حالی است که بدلیل سوءمدیریت مدیران کشور ورزشکاران ایرانی برای به دست آوردن پول بیشتر و داشتن یک خانه و برخی امکانات ناچار به مهاجرت و فعالیت زیر پرچم کشورهای دیگر میشوند.واقع آن است که بخشی از مشکلاتی که در حزوه قراردادها برور میکند ناشی از ضعفهای نظارتی است؛ باید در حوزههایی که پای منافع ملی در میان با دقت نظارت بر روند پیشبرد امور و برنامهها صورت بگیرد. مردم این روزها از خود میپرسند در حالی که کشور با مشکل کمبود ارز مواجه است و معیشت مردم بدلیل کمبود ارز با مشکل روبه روست، چرا باید میلیونها دلار به مربی خارجی داده شود که عملا هیچ ارزش افزودهای برای کشور نداشته و در مهمترین بازیهای کشور در مقدماتی جام جهانی هم بازنده شده است. ما باید افرادی را در مدیریت کلان ورزشی بهکار بگیریم که بجای توجه به منافع فردی به منافع ملی میکنند. ما در فراکسیون مجلس موضوع را با دقت و موشکافی پیگیری خواهیم کردتا دستگاههای نظارتی و امنیتی در این زمینه وظایف خود را انجام دهیم تا مکانیسمی در خصوص قراردهای منعقده در بخشهای ورزشی، صنعتی، بازرگانی و...بکار گرفته شود تا از تکرار چنین حوادثی جلوگیری شود.