جنسیت و کتابهای درسی
محمد داوری
جامعه مرد سالار، دولت مرد سالار، مجلس مرد سالار، خانوده مرد سالار و حالا کتابهای مرد سالار. به نظرم اگر چه حذف تصویر دختران از روی جلد یک کتاب درسی جای اعتراض دارد اما جای تعجب ندارد چرا که متاسفانه جنس مونث از حافظه جامعه ما حتی خود زنان هم حذف شده است و خانه از پای بست ویران است. اگر بخواهیم نگاه جنسیتی را ریشه یابی کنیم و ریشهها و دلایل غلبه نگرش مردانه را پیدا کنیم شاید حذف تصویر دختران از روی جلد کتاب ریاضی سوم ابتدایی که هم برای دختران است و هم برای پسران یک نشانه باشد اما همه ماجرا نیست. چون در این نوشته امکان تفصیل و بسط وجود ندارد من سایر حوزهها را به صاحبان فن واگذار میکنم و فقط به حوزه آموزش و پرورش میپردازم و در این زمینه لازم است که با تاسف اذعان نمایم که برتری نگاه مردانه در نظام آموزشی ما به حذف یک تصویر خلاصه نمیشود اگر یک بررسی دقیق و همه جانبه صورت پذیرد خواهیم دید نشانههای فراوانی در متن و تصاویر کتابهای درسی برای اثبات آن وجود دارد و اثبات آن هم خیلی ساده است.
کافی است الان نزدیک به 15 میلیون خانواده ایرانی که حد اقل یک فرزند مدرسهای دارند کتابهای آنها را ورقی بزنند تا خود برتری جنسیت مردانه را به روشنی مشاهده کنند.اما امروز واکنش اعتراضی گسترده و شدید جامعه (که بایدآنرا به فال نیک گرفت) متوجه یک مطالبه است یک مطالبهای که حالا حذف تصویر دختران از روی جلد یک کتاب درسی بهانهای شده است برای آن. مطالبهای که حداقل از نظر تربیتی و از منظر کارشناسان تعلیم و تربیت یک ایراد بزرگ و یک اشتباه نابخشودنی است.وقتی به هر دلیلی دانشآموزان دختر خود را نسبت به دانشآموزان پسر جنس درجه دوم احساس کنند این ضربه بزرگی به اعتماد به نفس نیمی از دانشآموزان کشور و سرمایههای آینده این مرز و بوم میزند و از آنجاکه در دنیای شیشهای متاثر از شبکههای اجتماعی هیچ چیزی مخفی نمیماند واکنشهایی را بدنبال خواهد داشت که حداقل نتیجهاش شکاف بین دانشآموز و مدرسه است و بیدلیل نیست که در پایان هر سال و پس از امتحانات خرداد ماه جشن کتاب سوزی به راه میافتد و یا کتابها با نفرت بدور ریخته میشود چگونه کتابی که تو را حذف میکند میتواند محبوب تو باشد؟!البته نا گفته نماند که مشکلات کتابهای درسی فقط به اینگونه موارد ختم نمیشود و اگر عمیقتر شویم میبینیم موضوع تالیف و چاپ کتابهای درسی و کلا سازمان پژوهش و تالیف کتب درسی جزیرهای مستقل از آموزش و پرورش است که داستانهای غمانگیزی دارد و شاید بیراه نباشد اگر از مافیایی به نام مافیای کتابهای درسی در پیوند با مافیای کنکور و تجارت آموزشی بگوییم که رسالت آموزشی و تربیتی را فدای تجارت آموزشی کرده است امید میرود اینگونه اعتراضات مطالبه محور تلنگری باشد برای مسوولان نه اینکه پاسخی بدهند و دلایلی بیاورند که عذر بدتر از گناه باشد مانند اطلاعیه روابط عمومی سازمان تالیف کتب درسی.