اتلاف منابع کمیاب با کوتوله پروری
مهندس سیدمحمد بحرینیان، صنعتگر و پژوهشگر توسعه که در نشست اینستاگرامی موسسه دین و اقتصاد و در مراسم رونمایی کتاب «بزرگ زیباست» سخن میگفت به میزان ارزبری واحدهای خودرویی کشور در سالهای اخیر و رسوایی تعدد واحدهای موجود در صنعت خودرو اشاره کرد و توضیح داد که چگونه با تشویق نابجای «رقابت» در میان واحدهای صنعتی، توسعه کشور به مخاطره افتاده است. این پژوهشگر گفت: در کشور ما انحصار را «کفر ابلیس» دانستهاند وبه نظرم ضعف وناتوانی درنظارت به هردلیلی احتمالا باعث ایجاد چنین دیدگاهی میتواند شده باشد. واژههای دیگر نیز به همین سرنوشت و بیمحتوا شدن گرفتار شدهاند، ازجمله واژه «رقابت». این واژهها و جایگاه آنها را در مراحل اقتصادی براساس تکامل دانش به پیش نبرده و تعریف نکردهایم. اتفاقی که میافتد، چه خواهد شد؟ در غیاب و نداشتن برنامه بلندمدت توسعه اقتصادی و به ویژه در صنعت کشور، دچار بههمریختگیهای حیرتانگیز ناشی از عدم انسجام شدهایم. این فعال حوزه صنعت خودرو با اشاره به آمارهای ارزی بانک مرکزی گفت: از این آمار که البته قطعی نشده، میتوان متوجه شد که فهرست 63 واحد تحت عنوان فعال خودروساز تولیدکننده! حدود یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون ارز گرفتهاند! شما حالا حدیث مفصل بخوان از این مجمل، آن هم در دورانی که ترامپ تحریمها را تشدید کرده و هر یک سنت ارز این کشور باید با حساب و کتاب خارج شود. به گزارش جماران، بحرینیان با اشاره به آمار دیگری از تولیدکنندگان قطعه گفت: که حدود دو میلیارد دلار ارز گرفتهاند. واردکنندگان خودرو و قطعات یدکی نیز هستند که باید آنها را نیز افزود، از این رو آیا انتظار دارید که وضعیت ما غیر از این باشد؟! چه کسی باید تصمیمگیری میکرد؟ بحرینیان ادامه داد: هر صاحب خردی، سرگشتگی و بیبرنامگی بسیاری از دولتهای کشورمان را میتواند درک کند. به نظر میرسد تحت لوای شعارهای بیمحتوای «کوچک زیباست»، «ممانعت از انحصار» یا تحت پوشش واژههای تهی از محتوا شده و بزک شدهای همچون «تشویق رقابت» ضمن گسترش کوتولهپروری، منابع بسیار ارزشمند و کمیاب کشور را طی یک سده گذشته به اتلاف کشاندند. در اینجا این پرسش پیش میآید که مسوولان متولی صنعت در کشورمان چرا تن به چنین اتلاف منابعی دادهاند؟ آیا دستاوردها به قواره منابع مصرف شده بوده است؟ چرا بسیاری از دولتها هیچ راهی به جز فروش نفت را فرا نگرفتهاند؟ چرا این بخش از اقتصاد، یعنی صنعت واقعی مبتنی بر ساخت و فناورانه را به چنین ضعفی دچار کردهاند؟ او گفت: به منظور پوشش بیمحتوا و نسنجیده «کوچک زیباست»، «فضای کسبوکار» و... فقط چند نمونه را ذکر میکنم: موتورسیکلت ۱۶۱ واحد دارای پروانه بهرهبرداری تحت طبقهبندی فعال و 58 واحد دردست اجرا، در دینام خودرو 27 واحد دارای پروانه بهرهبرداری فعال و 16 واحد نیز در دست اجرا داریم، در شیشه ساختمانی 15 واحد دارای پروانه بهرهبرداری فعال و 6 واحد نیز در دست اجرا داریم، در شیشه خودرو 22 واحد دارای پروانه بهرهبرداری فعال و 11واحد در دست اجرا داریم. از سوی دیگر، فولاد را به عنوان صنعت استراتژیک میدانیم، در حالی که به نظر میرسد این ادعا از نیمه دوم دهه 70 میلادی دیگر موضوعیتی ندارد. ببینیم ما چگونه عمل کردهایم: در لولههای فولادی ۱۶۰ واحد دارای پروانه بهرهبرداری تحت طبقهبندی فعال و ۸۲ واحد در دست اجرا، انواع ورق 37 واحد دارای پروانه بهرهبرداری فعال و 41 واحد نیز در دست اجرا، انواع میلگرد ۱۸۳واحد دارای پروانه بهرهبرداری فعال و ۱۶۰ واحد در دست اجراست!
این صنعتگر کشور ادامه داد: در محاسبهای دیگرکه انجام دادیم، با استفاده از آمارهای گمرکی، مشخص شد که از سال 1375 تا پایان سال 1394 حدود 19 میلیارد و400 میلون دلار ارز کشور برای واردات شمش فولاد جهت واحدهای فولادی نوردی و امثالهم از کشور خارج شده است و این جدا از محصولات آماده فولادی همچون ورق وغیره بوده است. اگر بخشهای دیگر مثلاً شیرینی و شکلات، فرآوردههای لبنی، واحدهای تولید روغن نباتی، واحدهای تولید سوسیس وکالباس، واحدهای تولید به اصطلاح داروی انسانی، واحدهای تولید اجاق گاز، واحدهای تولید رب گوجه فرنگی، دستمال کاغذی و محصولات مشابه و قس علیهذا را در نظر بگیریم، درد تمام بدن اندیشهورزان کشور را از این بیبرنامگی و خسرانهای سنگین ناشی از این به قول هانا آرنت «درماندگی نظری» در کتاب بحران جمهوری را درک میکنید. اما دنیا اینگونه عمل نمیکند که ما عمل کردهایم و بعد متعرض میشویم که چرا تولیدات ما کیفیت لازم را ندارد؟ چرا رقابت نیست؟ چرا قیمتها گران است؟ چرا عقبماندهایم؟ چرا کالاهای فناورانه که جهان طالب آن باشد، نداریم؟ با این شرایط، کوچک زیبا یا بزرگ زیبا در کجای دنیا شبیه ما هستند؟ در این قضیه چه کسی باید تصمیم بگیرد؟ بحرینیان گفت: وفق دادههای بانک مرکزی مشاهده میشود که از ابتدای سال 1397 تا 21 اسفند 1398 منابعی حدود معادل ۶۶ میلیارد دلار ارز از کشور خارج شده که برخی از کالاهای وارداتی حیرتانگیز است و تعجبآور اینکه چگونه اجازه آن داده شده است؟ درحالی که کشور ما مهمترین نقطه ژئوپلیتیک جهان است. مشاهده میشود که در همین کوچکها نیز بسیاری ازتصمیمگیران اقتصادی نتوانستند در جهت اهداف انقلاب، عدالتی را که امنیت کشورمان به آن وابسته است، برقرار سازند و حتی به صورت نسبی، اعتدال درآن را رعایت کنند. وی گفت: برای نمونه، اگر تعداد واحدهای کولر آبی دارای پروانه بهرهبرداری فعال و در دست اجرا که در جمع 186 واحد هستند را روی نقشه ایران قرار دهیم، در کمال حیرت مشاهده میشود که در کدام قسمت تراکم وجود دارد و در کجا برهوت واحدها قرار دارد و در عین حال اعتراض میکنیم چرا کولبر وجود دارد؟! برای واحدهای لولههای فولادی نیز همینگونه است. کارخانههای کاشی و سرامیک که در مجموع 432 واحد فعال و در دست اجرا هستند نیز وضع بر همین منوال است. یا یخچال و فریزر خانگی و صنعتی هم به تعداد 472 واحد فعال و در دست اجرا داریم، وضع به همینگونه است.
دگردیسی واژهها به دلیل ناآگاهی
بحرینیان متذکر شد: باید بگویم که اعداد تعداد واحدها واقعا تکاندهنده است و به گمانم شاید نتوان کشوری را مشابه عملکرد ما پیدا کرد. واژهها عمداً یا سهواً یا به دلیل اینکه ناآگاهی از علم داریم یا به دلیل وجود ذینفعان، دگردیسی و استحاله مییابند و بلاهای بسیار سنگینی را بر سر ما آورده است. البته نقش تاجرباشیها را هم باید در نظر گرفت. برخی ازتصمیمگیران اقتصادی که اهلیت حرفهای نداشتهاند، به هر دلیلی در پنهان شدن در پس واژههای تقلیدی و خالی از محتوا، منابع نسلهای آتی را نیز تلف کردهاند. مثلا ًتحت عنوان واژه «تولید»، «اشتغال» و «کارآفرین» و بدون تعریف آنها که برای نمونه به چه چیزی تولید میگوییم، یا چه اشتغالی و با چه کیفیتی را باید تکریم و حمایت کرد یا کارآفرین کیست؟ بحرینیان ادامه داد: ما با این نوع رفتارهایمان تصور میکنیم توسعهیافته هستیم، بهویژه در بخش صنعت. در نتیجه با ازدیاد تعداد واحدهای مشابه، تکراری و تقلیدی، فکر میکنیم صنعتی شدیم و با همین نحوه عمل است که امروز گرفتار شدیم! در حال حاضر، امکان برونرفت از این بحرانها و موانع را داریم، چراکه در غیاب عدم اهلیت حرفهای تصمیمگیران کشور در یک سده و اندی که گذشته، به جز چند دوره؛ در رده میانی دولتهای ما، کارشناسانی وطندوست و با شرافت وجود داشته و دارند که گاهی بدون تبعیت صِرف از نگاههای غیرمنطقی برخی از تصمیمگیران در اقتصاد و توسعه، پایههای مفیدی را در کشور گذاشتهاند. او با سپاس از دکتر حمید پاداش و دیگر مترجمان کتاب «بزرگ زیباست» و با اشاره به دیدگاههای ارنست فردریک شوماخر نویسنده کتاب «کوچک زیباست» گفت: در صفحه ۲۰۶ ترجمه فارسی عنوان میکند: «این نکته کاملاً آشکار است که در موضوع مالکیت خصوصی مساله مقیاس و وسعت بسیار مهم و تعیینکننده است. هنگامی که ما از کوچک مقیاس به میان مقیاس حرکت میکنیم، ارتباط بین مالکیت و کار رفتهرفته سستتر میشود؛ تشکیلات خصوصی مستعد آن میشود که غیرشخصی گردد و به صورت یک عامل مهم اجتماعی در منطقه خود درآید؛ حتی ممکن است اهمیتش از حد منطقهای بودن درگذرد.» وی با پراهمیت دانستن وجه اجتماعی بنگاه در منطقه، گفت: خود شوماخر نیز این قضیه را قبول داشته که شما باید واحد بزرگ داشته باشید تا واحد کوچک بتواند با در خوشه قرار گرفتن با واحد بزرگ، اقتصاد را بالا بکشد. همانگونه که در مقدمه کتاب مترجمان محترم از نویسندگان کتاب نقل ومقایسه کردهاند: «در برخی از بخشهای خدماتی و تولیدی، از آرایشگاه تا مشاورین املاک و ماهیگیری، بنگاههای کوچک عملکرد بهتری دارند. درواقع شعار بزرگ زیباست، نباید به تمامی بخشهای اقتصاد بهویژه بخشهای غیرمولد تسری یابد. این امر به ویژه در مورد اقتصاد ایران که در آن بخشهای غیرمولدی مانند مگامالها و پاساژها در خلال دو دهه اخیر رشد قارچگونهای را تجربه کردهاند، بسیار دارای اهمیت است. رشد چنین بخشهایی نه تنها زیبا نیست، بلکه بیش از پیش بنیه تولیدی اقتصاد کشور را تحلیل میبرد، چیزی که در حال حاضر کاملاً آن را مشاهده میکنیم. اما در بخشهای مهم فعالیتهای اقتصادی، شرکتها و تولید باید حتماً بزرگ باشند که کوچکها به صورت شبکهای در ارتباط با آنها قرار بگیرند.